البته این اولین و قطعا پایان اینگونه رفتار این فرد نبوده و نخواهد بود . پیش از این هم سرکار علیه به ملاقات یکی دیگر از بهائیان که به مرخصی از زندان آمده بود رفته است. در مورد همین دیدار بود که پدر بزرگوارش نوشت فائزه کار اشتباهی کرده و باید جبران کند . به نظر میرسد فائزه خانم بعد از فوت پدر در حال جبران رفتار گذشته بوده و البته با تکرار رفتار گذشته این سوال را در ذهنها ایجاد کرده که انگیزه او از چنین رفتاری چیست ؟
تنها موردی که در اولین برخورد ذهنی با این خبر به فکر انسان با اطلاع از نوع تفکر و اعتقاد بهائیان و ارتباط آنها با مسلمانان و خاصه شیعه مذهبان میرسد، اینکه نمیتوان خانم فائزه را در زمره کسانی دانست که شناختی از بهائیت ندارد لذا این رفتارهای او با اطلاع و آگاهی صورت پذیرفته است. اما باز هم به انگیزه او نمیرسیم. اما اگر نگاهی به گذشته سرکار علیه فائزه خانم بیاندازیم به این نتیجه خواهیم رسید در اولین تحلیل از این نوع رفتار میتوانیم به میل شدید این خانم به تیتر بودن اشاره کنیم . بهر حال برخی افراد علیرغم جدا شدن از مدیریتهای سیاسی و اجرائی نمی توانند باور کنند که دیگر نمیتوانند بازیگری در این سطح باشند. لذا بهترین روش برای اینکه در ذهنها باقی بمانند روی به اینگونه اقدامات می آورند.
توصیه ما به سرکار علیه آن است روش صحیح جاودانه ماندن در ذهن را همچون پدر بزرگوارتان دنبال کنید. در نزد ایرانیان خیانت بهائیت از زمان حکومت پهلوی اول و دوم و البته بعد از انقلاب تا سال 86 که علنا بهائیان به مقدسات شیعه توهین نمودند بر کسی پوشیده نیست.