تناقض در اعتقاد و رفتار پیامبران در فرقه ضاله بهائیت

شنبه, 24 مهر 1400 08:17 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : بهائیان امتیاز پیامبران بر سایر افراد را در بی‌نیازی از اصحاب قدرت و ثروت و مقابله با آنان برمی‌شمارند. این در حالیست که پیامبرخوانده‌ی بهائی، خود و نزدیکانش رابطه‌ای بسیار نزدیک با استعمار روس‌تزار داشته، جانش را مدیون این استعماری است، دعاگوی ستمگران است و شخصاً به دریافت حقوق از استعمار تزاری اعتراف کرده است.

 

در یکی از جزوات تبلیغی تشکیلات بهائیت، امتیاز پیامبران بر سایر مدعیان را در بی‌نیازی و استقلال از اصحاب قدرت و ثروت و مقابله با آنان برشمرده شد؛ همچنان که می‌خوانیم: «به شهادت تاریخ، پیغمبران از چنین طبقه‌ای (صاحبان قدرت و ثروت) نبوده که از یک چنین مقام و مرتبتی استفاده کرده و با استفاده از موقعیت اجتماعی خویش بر جامعه تسلط یابند... بلکه برعکس برعلیه آن‌ها اعمال نفوذ می‌کرده‌اند... (پیامبران) از طبقه‌ای بودند که یا به کلی فاقد ثروت و تمول و یا در ردیف مردمان عادی زمان خویش بوده و تمکنی که بتواند جمعی را به طوری جلب و جذب کند که در راه آن‌ها به جان‌بازی سوق دهند نداشته‌اند یا وسائل تطمیع به مال و ثروت را فاقد بوده‌اند. بلکه اموال و ثروت‌ها برعلیه آن‌ها به کار رفته است».(1)

اما جالب است بدانیم با اقرار بهائیان و دانستن این ملاک برای پیامبران، پیامبرخوانده‌ی بهائی از دایره‌ی پیامبران خارج خواهد شد؛ چرا که:

اولاً: پیشوای بهائیت و بستگانش، رابطه‌ای قدیمی و گسترده‌ای با استعمارگران داشتند؛ چرا که از میرزا عباس نوری (پدر پیامبرخوانده‌ی بهائیت) گرفته تا میرزا محمدحسن نوری (برادر بزرگ پیامبرخوانده‌ی بهائی)، میرزا مجید (شوهر خواهر پیامبرخوانده‌ی بهائی)، میرزا ابوالقاسم و میرزا عبدالله خان آهی (فرزندان خواهر پیامبرخوانده‌ی بهائی) و میرزا یوسف (شوهر عمه‌ی پیامبرخوانده‌ی بهائی)، هرکدام به نوعی با استعمار روس‌تزار ارتباط داشته و در خدمت آن بودند و یا تابعیت این استعمار ایران‌خوار را داشتند.(2)

ثانیاً: زمانی که پیامبرخوانده‌ی بهائی به دلیل شورش‌هایی که در ایران رهبری کرده بود به زندان می‌افتد، نماینده‌ی استعمار روس‌تزاری با تهدید مقامات وقت دولت ایران به راه‌اندازی نَهر خون در کشور (در صورت مجازات پیامبرخوانده‌ی بهائی) (3)، جانش را نجات می‌خرد و از اعدامش جلوگیری می‌کند. همچنان که منابع بهائی با اعتراف به این موضوع، می‌نویسند: «و القائم بأمرالله (: بخوانید حسینعلی‌بهاء) را گرفتند و حبس کردند و در ظاهر، چون دولت بهیه روس، حمایت آن قائم بأمرالله نمود، نتوانستند شهید نمایند، به دارالسلام بغداد نفی (: تبعید) نمودند».(4)

لذا پیامبرخوانده‌ی بهائی پس از صرف‌نظر کردن مقامات ایران از اعدام این عنصر تروریستِ شورشی و راضی شدن به تبعیدش، در لوحی به تشکر از شخص امپراطوری روس‌تزار می‌پردازد: «قَد نَصَرَنِی أحَد سُفَرائِکَ إذَا کُنتَ فِی السِّجن تَحتَ السّلاسِلَ و الأغلَال... (5)؛ (ای پادشاه روس!) یکی از سفرای تو، هنگامی که من در زندان و در زیر زنجیرها بودم، مرا یاری کرد...».

ثالثاً: حمایت صاحبان قدرت و ثروت و ستمگران و اشغالگران از این به اصطلاح پیامبر بهائی، به حمایت‌های معنوی خلاصه نشده و پیامبرخوانده‌ی بهائیت شخصاً به دریافت حقوق و مقرری از دولت روس (به بهانه‌ی کمک به پیروانش) اعتراف می‌کند: «قسم به جمال قدم که اول ضرّی که بر این غلام وارد شد، این بود که قبول شهریه از دولت نموده و اگر این نفوس (بهائیان) همراه نبودند، البته قبول نمی‌کردم».(6)

بنابراین پیامبرخوانده‌ی بهائی نه تنها قدرت و ثروت ستمگران برعلیه‌ش نبوده، بلکه استمرار دین‌سازی خود را مرهون استعمارگران متجاوز است. لذا طبق ملاکی که مبلّغان بهائی برای پیامبران مطرح می‌کنند، پیامبر خودخوانده‌ی بهائی از دایره‌ی پیامبران راستین خارج است.

پی‌نوشت:
1- سرهنگ عنایت‌الله سهراب، درس تبلیغ (از دروس مدرسه تابستانه سال 106)، اصفهان: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 117 بدیع، صص 20-19.
2- جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: خانواده‌ی بهاءالله در یک نگاه
3- ر.ک: سیدمحمدباقر نجفی، بهائیان، تهران: نشر معشر، 1383 ش، ص 603.
4- میرزاحیدر اصفهانی، بهجت الصدور، ص 128.
5- شوقی افندی، قرن بدیع، بی‌جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 122 بدیع، ص 224.
6- حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه، ص 159-158.

 

خواندن 352 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی