شبکههای اجتماعی بهائیت، در بیان علل اختلاف زن و مرد از زبان عبدالبهاء، مهمترین عامل را «مسائل تربیتی» برشمرده و به کلّی منکر اختلافات روحی، عاطفی، فیزیکی و... میان زنها و مردها شدند.(کانال تلگرامی بهائی)
اما بر خلاف ادعای این پیشوای بهائی، میبایست بدانیم , تفاوتهای میان زن و مرد در زمینههای گوناگون، امری فطری بوده که تمام اندیشمندان بیغرض بدان معترفند. همچنان که ارسطو معتقد بود، نوع استعدادهای زن و مرد متفاوت و وظایفی را که قانون خلقت به عهدهی هریک از آنها گذاشته و حقوقی که برای آنها وضع شده است، در قسمتهای زیادی با هم تفاوت اصولی دارد.(نظام حقوق زن در اسلام، ص202)
حال چگونه رهبر فرقهای ضالّه، با نادیده گرفتن تمام تفاوتهای فطری و ساختاری میان زن و مرد، تنها علّت اختلاف و تمایز میان این دو جنس را مسائل تربیتی برمیشمارد!
چگونه میشود تفاوتهای روحی و روانی زنان و مردان را نادیده گرفت . آیا احساسات مردان با زنان برابر است؟ . آیا عاطفه در زنان و مردان یکسان بروز پیدا میکند ؟ . و....
اما جالب است بدانیم که در بهائیت همین اصل هم زیر پا گذاشته شده و در جای جای احکام آن چنین تساوی اساسا دیده نمیشود . و رهبران بهائیه به این تساوی اعتقاد ندارند . مهریه زنان روستائی نسبت به زنان شهری ، مراسم حج برای زنان بسته شده است ، عدم وجود حتی یک زن در هیئت رهبری بیت العدل در طول دوران فعالیت این هیئت ، دقت کنیم به تقسیم ارث بین فرزندان پسر و دختر آیا اصل تساوی در این حوزه اساسا مورد توجه قرار گرفته یا اینکه آنچه اصلا دیده نشده تساوی زنان و مردان است .
حال چگونه میشود اعتقاد به تساوی داشت اما در احکام آن را لگد مال کرد ؟
پینوشت:
مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، قم: انتشارات صدرا، چ 14، سال 1369.