حال بهائیت بعنوان یک فرقه شبه معنوی با ساختاری پیچیده و سیاسی ، بدورغ از ابتدا ، زیربنای اعتقادات فرقهی خود را در تحری حقیقت (شناخت حقیقت) معرفی مینماید ، بر خلاف شعارهای خود، پیروانشان را در تحقیق در پیرامون سایر اعتقادات و یا شنیدن استدلالهای مخالفین آزاد نمیگذارند. مسیحالله رحمانی، یکی از مبلّغان نجات یافته از بهائیت در این خصوص، از منع بهائیان از مطالعهی کتُب ردیه خبر میدهد.
پیشوایان بهائی از ابتدا، زیربنای اعتقادات فرقهی خود را در تحری حقیقت (شناخت حقیقت) معرفی نمودند. همچنان که عبدالبهاء در این خصوص میگوید: «اول تعلیم حضرت بهاءالله تحرّی حقیقت است. باید انسان تحرّی حقیقت كند و از تقالید دست بكشد.».[خطابات، ج 2، ص 144] اما لازم است بدانیم تشکیلات بهائیت در عمل، رفتاری متفاوت از این شعار عوامفریب خود دارد. چراکه به هیچوجه پیروان خود را جهت تحقیق پیرامون سایر اعتقادات و یا شنیدن استدلالهای مخالفین آزاد نمیگذارد. «مسیحالله رحمانی» یکی از مبلّغان نجات یافته از بهائیت در این خصوص توضیح میدهد: «ما بهائیان به کتب رَدیه به چشم عناد (دشمنی) مینگریستیم و ابداً حاضر نبودیم که جلدش را هم ببینیم تا چه رسد به مطالعهی آنها، بهائیان به طور کلی به دستور محفل، از خواندن کتُب دیگر ممنوع هستند و بدین طریق محفل راه دیانت حقایق را بر تمام اغنام الله بسته است».[راه راست، ص 43] آری؛ بیشک «تحری حقیقت» در بهائیت، تنها حالت شعاری داشته و کاربرد آن، صرفاً برای اعمال نفوذ در غیر بهائیان است.
پینوشت:
عباس افندی، خطابات، بیجا: موسسهی ملی مطبوعات امری، بیتا، ج 2، ص 144.
مسیحالله رحمانی، راه راست، تهران: بینا، 1386 ش، ص 43.