اما در تشکیلات بهائیت ، وجود اینگونه راهنمایان مخالفت با آموزهی تحری حقیقت معرفی می نماید . در پاسخ میگوییم: بهائیت به عنوان نماد بارز تقلید کُور نمیتواند تحری حقیقت را سبب عدم وجود کارشناسان اعتقادی معرفی کند. چرا که نه تحری حقیقتی در بهائیت وجود دارد و نه این فرقه از وجود اینگونه افراد تُهی است.
یکی از کانالهای تلگرامی تبلیغی تشکیلات بهائیت؛ وجود قشر روحانی در بهائیت را لازمهی مخالفت با آموزهی تحری حقیقت در این فرقه عنوان و از اینرو، وجود شخص مبلّغ و روحانی را به کلّی در بهائیت انکار نمود. در پاسخ به این ادعا میگوییم:
اولاً: تحری حقیقت در بهائیت، چیزی جز شعاری فریبنده نیست. چرا که اساساً تحری حقیقت؛ نسخهایست که پیشوایان بهائی، برای غیربهائیان پیچیدهاند و پیروان خود را همواره به تقلیدی کُور توصیه داشتهاند. همچنان که پیامبرخواندهی این فرقه، پیروان را به تقلیدی کور از خود فرا میخواند. [ر.ک: کلمات مکنونه فارسی، ص 11] بعلاوه آنکه بنابر گزارشهای برخی از کسانی که پیشتر در زمرهی بهائیان بودهاند، به افراد این فرقه، اجازهی مطالعهی آثار غیربهائی داده نمیشود. [ر.ک: سایه شوم، ص 49]
ثانیاً: بهائیان چگونه وجود کارشناسان بهائیت را انکار میکنند در حالی که بنابر اسناد موجود و اعتراف جناب عبدالبهاء؛ افرادی در بهائیت وجود دارند که شغلی جز تبلیغ ندارند و میبایست حمایت مالی شوند؛ به طوری که عملاً، آخوند بهائی به شمار میآیند. [ر.ک: گنجینه حدود و احکام، ص 249]
بنابراین، بهائیت به عنوان نماد بارز تقلید کُور، نمیتواند دلیل عدم نیاز به قشر از جامعه در بهائیت را تحری حقیقت معرفی کند؛ چرا که نه تحری حقیقتی در بهائیت وجود دارد و نه این فرقه از وجود مبلغ بهائی تُهی است.
از طرف دیگر جالب است بدانیم، این ادعا در حالی مطرح میشود که اسناد بسیاری بر وجود مبلّغانی در بهائیت، وجود دارد؛ از جمله:
اول: جناب عبدالبهاء در یکی از گفتههای خود، از وجود کسانی در بهائیت پرده برمیدارد که شغلی جز تبلیغ ندارند و میبایست حمایت مالی شوند: «... ولی مبلّغين که حِرَف و صنايعی ندارند و کسب و تجارتی نمینمايند شب و روز به تبليغ مشغولند، ياران الهی بايد از آنان ملاحظه نمايند و طوعاً در نهايت روحانيّت اِعانتی از آنان بکنند». [گنجینه حدود و احکام ص 249]
دوم: جناب عبدالبهاء درجایی دیگر اعتراف میکند که مبلغین بهایی، بابت تلاوت کلمات بهاءالله پول میگیرند: «بايد اين شرکت خيريّه را نهايت اهمّيّت بدهيد تا نفوسی از مبلّغين تعيين گردند و در اطراف به تبليغ پردازند، ترتيل آيات نمايند و نشر نفحات کنند و تلاوت کلمات فرمايند...». [گنجینه حدود و احکام ص 252]
سوم: جناب عبدالبهاء همچنین، یکی از مصارف حقوق شرعی در بهائیت را امور تبلیغی این فرقه تعیین میکند: «حقوق الله راجع بوَلیامر الله است تا در نشر نفحاتالله و ارتفاع کلمة الله و اعمال خیریه و منافع عمومیه صرف گردد». [امر و خلق، ج 4، ص 234]
در پایان میبایست متذکر شد که این مقاله، نه در نقد بهائیت و بلکه در افشای این دروغ بهائیان است که تشکیلات بهائیت تاکید و تلاش دارد که وجود مبلغان بهائی را انکار نماید !
پینوشت:
عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص 249.
همان، ص 252.
فاضل مازندرانی، رساله امر و خلق، نسخهی الکترونیکی، ص 234.
حسینعلی نوری، کلمات مکنونه فارسی، برگرفته از سایت کتابخانهی مراجع بهائی، نسخهی پیدیاف، ص 11.
مهناز رئوفی، سایه شوم، تهران: انتشارات کیهان، 1385، ص 49.
عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص 249.