0000
در حال حاضر مباحثهای بر سر تعریف مصون از خطا ( infallibility ) در بین دین شناسان بهایی در جریان است. آنها هنوز نتوانسته اند به توافقی دست یابند و مباحثهها همچنان بین طرفین در جریان می باشد. یک جریان فکری دین شناسی میگوید که معنای مصون بودن از خطا به واژه عربی آن – معصوم – بر میگردد. اما برای بسیاری از مردم مصون بودن از خطا بهاین معنا است که فرد اشتباهی نمی کند و هر چه بگوید یا تصمیم بگیرد ، یا انجام دهد درست و صحیح می باشد.
فعلا به همین تعریف بسنده می کنیم. اما مسئلهای که برای ذهن کوچک من قابل هضم نیست این است که اگر شخص یا موسسهای ، به مانند بیت العدل در آیین بهایی ، به گونهای باشد که مصون از خطا تلقی شود ، آیا این موسسه نباید صاحب تمامی دانش ها باشد ؟ برای روشن شدن مطلب توضیح می دهم.
اگر من بخواهم از فردی مصون از خطا ، مثلاً پاپ یا فرضاً بیت العدل، سئوالی بپرسم که مثلاً سرعت یک پرستوی افریقایی در هوا چقدر است ؛ آیا آن فرد یا موسسه نباید قبل از اینکه به من جوابی بدون خطا بدهد ، سرعت پرستوی افریقایی را بداند ؟
ممکن است شما استدلال کنید که پاپ یا بیت العدل تنها در مسائلی که مرتبط با آیین کاتولیک و یا آیین بهائی می باشد مصون از خطا هستند. آنها اگر بخواهند در مورد پرنده شناسی صحبت کنند حرفی برای گفتن ندارند. در نتیجه آنها یک راه فرار برای خود به طور اتوماتیک خواهند داشت ، آیا این طور است ؟
بسیار خوب ، شما به صورت ظاهر و از لحاظ قواعد درست میگوئید ، اما من هم میگویم که تنها مقایسهای انجام دادم به قول معروف در مثل مناقشه نیست !
برگردیم به بحث ، منطق حکم می کند قبل از اینکه کسی بتواند به پرسشی پاسخ دهد یا موضعی در مورد مطلبی بگیرد که مصون از خطا باشد ، آن شخص نیازمند دانش و اطلاعات فراوان و خیلی زیاد است. اگر کسی بخواهد همواره و بدون محدودیت در مورد هر چیزی نظر صحیح داشته باشد ، لازمه اش اینست که آن فرد دانش کامل و بدون محدودیت داشته باشد و همه چیز را بداند و عالم مطلق باشد ( OMNISCIENCE ). حتی اگر کسی درباره همه چیز دانش ندارد ، برای اینکه بتواند مصون از خطا باشد ، همچنان نیازمند دانش میباشد که بتواند محاسبه کند ، آنالیز نماید ، و بتواند بدون هرگونه اشتباه به نتیجه و سرانجام درستی برسد ( یعنی نه تنها راه حل را بداند ، بلکه پاسخ صحیح را هم بداند ).
اما صبر کن ، شاید من دارم سر و ته بهاین قضیه نگاه می کنم. چه می شود اگر پاپ نیازی نداشته باشد که همه چیز را بداند ( عالم مطلق باشد ) که بخواهد جواب مسائل را بدهد؟ چه می شود که پاپ بتواند روابط زمان و مکان و فضا را تغییر دهد و حقیقت را دوباره بازسازی کند و سرعت پرستوی افریقایی در هوا همان چیزی بشود که او فرض کرده است ؟
باتوجه بهاین مطلب ، من تنها یک اشکال بهاین نظریه میگیرم. و آن اینکه نه پاپ ، و نه بیت العدل و نه هیچ انسان دیگری چنین قدرتی ندارند ! هیچ موجودی نیست کهاین کار را بتواند بکند مگر خدا ( گر چه انسان هایی هستند که حتی اعتقادی به وجود خدا ندارند ) و تا آنجا که من می دانم کس دیگری چنین ادعایی نکرده است که قادر متعال باشد.
برگشتیم به خانه اول !
این موقعیت و جایگاه خوبی است که بپرسیم آیا بیت العدل واقعا دانای مطلق می باشد. این می تواند خیلی مسائل را حل کند.
” اگر چه بیت العدل دانای مطلق نیست…! ” ( بخشی از پیام بیت العدل ۱۴ ژوئن ۱۹۹۶ )
خوب ، این نظریه هم با شاهدی که از خود بیت العدل آوردیم منتفی می باشد !
حال ، قبل از اینکه بحث را ادامه دهیم ، می خواهم مطلب دیگری را روشن کنم. قصد من این نیست که بگویم دانای مطلق و مصون بودن از خطا دو مطلب یکسان هستند ؛ هرگز. شخص می تواند همه چیز را بداند اما اشتباه کند. شخصی می تواند دانای مطلق باشد ولی هنگام پاسخگویی آن را مورد توجه قرار نداده و به آن توجه نکند. این دو به طور آشکار از هم جدا هستند و ارتباطی با یکدیگر ندارند.کسی می تواند یکی از آنها را داشته باشد در حالی که دیگری را ندارد. اما آیا می توان دوّمی را داشت و اولی را نداشت ؟! آیا کسی می تواند مصون از خطا باشد در حالی که فاقد همه دانش هاست و دانای مطلق نیست ؟ اگر جواب مثبت است ، چگونه چنین چیزی ممکن است ؟
ما هیچ چیز در میان آثار و نوشتههای شوقی افندی پیدا نکردیم که گفته باشد بیت العدل در موقعیت و شرایط تصمیم گیری به ” تصمیم غلطی ” برسد. ( بخشی از پیام بیت العدل – ۱۴ ژوئن ۱۹۹۶ )
چگونه می شود که شخص یا موسسهای زمینی و مادی ، مصون از خطا باشد ( بهاین معنا که هیچ اشتباهی مرتکب نشود و همواره درست عمل کند ) اگر آن موسسه دارای کمال علم نباشد ؟ این موضوع برای من مسئله و چیستان شده است.
اگر شما پاسخی دارید خوشحال می شوم که با من در میان بگذارید.
اظهار نظر مخاطبان
گراهام : مطلب و توضیح و شیوه بیان شما کاملاً معقول و منطقی است.
سن مک گلن : به طور یقین مصون بودن از اشتباه نیازمند علم مطلق است ، که نه بیت العدل و نه ولی امرالله دارای آن نمی باشند : شوقی افندی میگوید اگر ولی امر الله را فردی ما فوق بشری بدانیم همانا کفر گویی کردهایم.
( نظم جهانی بهاءالله ص ۱۵۰ – آدرس مربوط به منبع انگلیسی می باشد )
به یقین همین مسئله برای بیت العدل هم صادق است ، یعنی مصون از خطا و اشتباه دانستن بیت العدل جهانی نیز کفر گویی است.
بیت العدل میگوید :
ما در میان نوشتجات شوقی افندی مطلبی نیافتهایم که حاکی از این باشد که بیت العدل در تصمیم گیریهای خود به نتیجه نادرستی میرسد. ( بیت العدل ، ۱۴ ژوئن ۱۹۹۶ ، مصونیت از خطا ، موضوع زنان در بیت العدل )
شوقی افندی میگوید :
ولی امرالله نمی تواند نظر اکثریت اعضای بیت العدل را لغو کند ، اما وظیفه دارد به اعضای بیت العدل پافشاری کند در مسائلی که ولی امرالله آن ها را ، به طور وجدانی ، در تعارض با مفاهیم و یا روح سخنان بهاءالله تشخیص دهد ، تجدید نظر کنند. ( شوقی افندی ، نظم جهانی بهاءالله ص ۱۵۰ )
بیت العدل دانای کل و عالم به همه چیز نمی باشد ، در نتیجه می تواند در تشخیص حقایق اشتباه کند یا به خاطر کمبود اطلاعات در موضوع به اشتباه بیافتاد و این مسئله کاملا واضح است. امّا چیزی که شوقی افندی در این جا میگوید به طور خاص به موضوع مهمتری اشاره دارد : بیت العدل فاقد دانش کامل از مفاهیم و روح تعالیم بهاءالله می باشد. بنابراین بیت العدل می تواند در ورطهای مهم تر و عمیق تر از تصمیم اشتباه هم بیافتاد. به گونهای که ممکن است هدایت جامعه امر را به مسیری جدای از روح منتج از سخنان بهاءالله ببرد. همان طور که هر فرد دیگری ممکن است این گونه بشود. کلمات شوقی افندی دعوت به اصرار و الزام بیت العدل بر مواضع شخصی آنها نیست ، بلکه متذکر این مطلب می باشد که افراد باید فروتنی داشته باشند.
۳- پرویز : منطق جایی در ادیان تشکیلاتی ندارد.
۴- براندن کوک : کل مطلب از نظر من خیلی ساده است. ابتدا اجازه بده فرض کنیم که بیت العدل، همیشه” درست ” میگوید ، البته بشرط آنکه همه اطلاعات مربوطه را داشته باشد. ارسطو میگوید ” تنها ” دلیل اینکه ما انتخاب غلطی داریم اینست که همه حقایق را نمیدانیم. اشتباه، نتیجه اطلاعات ناکافی است. هر یک از ما ، اگر در موضوعی ، اطلاعات کافی داشته باشیم ، تصمیم درستی خواهیم گرفت. اگر بیت العدل ، بهاین مفهوم ، مصون از خطا است ، من آنرا می پذیرم ، همانطور که در مورد هر شخص و نهاد دیگری هم آنرا می پذیرم. ولی با توجه به کمبود اطلاعات و شناختی که در عالم وجود دارد ، من هیچ تضمینی ندارم که تمام مصوبات بیت العدل درست و صحیح باشد.
۵- Tagbeny1
به نظر من باید تاثیر مقدسات را بر ایجاد تعادل بیشتر در تصمیم گیری ها در نظر گرفت. آیا راهنمایی الهی نقشی در این بین دارد ؟ حتی اگر راهنمایی الهی نقشی داشته باشد ، چگونه می توان اذعان داشت که تمامی کلمات و عملکرد فرد یا موسسه مصون از خطا ، به واسطه راهنمایی الهی بوده است ؟ به نظر من ، این قضیه نیازمند داشتن اعتقاد است ، نوعی اعتقاد کورکورانه !
۶- عبدالحلیم
به نظرمن مطلب بر عکس آن چیزی است که شما میگویید. کسی که عالِم مطلق است مصون از خطا است. ولی کسی که مصون از خطا است لزوما عالم مطلق نیست. فرد مصون از خطا می تواند در حوزه خود به همه سوال ها به طور صحیح پاسخ بگوید ، و اگر سوالی خارج از حوزه مصونیت او از وی سوال شود ، باید جرات این را داشته باشد که بگوید نمی دانم !
۷- باکیا : از کسانی که مشارکت کردند ممنون. به نظر می رسد کهاین مسئله نیازمند تلاش بیشتری برای فهم کامل مطلب است.
۸- مهناز : دوستان عزیز ، وقتی میگوییم که بیت العدل مصون از خطا است بهاین معنی است که هر تصمیمی که بگیرد بدون خطا می باشد. متشکرم !
۹- باکیا : مهناز عزیز ، وقتی میگویم که کامنت شما دارای منطق دور باطل است ، بهاین معنی است که کامنت از منطق دوری استفاده کرده است. متشکرم !
۱۰- ساشا : به نظر من مصونیت از خطا حربهای است برای ایجاد وحدت !
۱۱- اُور مای وادرز : نه تنها بیت العدل می تواند مصون از خطا باشد بلکه ما هم می توانیم دارای چنین خصوصیتی باشیم : از طریق همان مجاری. این گونه نیست که بگوییم فرد مصون از خطا است ، بلکه تصمیمی که اتخاذ می کند از خطا مبرا است. به کفته عبدالبهاء ، در کتاب مفاوضات در مورد موازین ادارک بشری ، همه موازین عقل و نقل و حس ، انسان را جایز الخطا میسازد و تنها فیض روح القدس است که میتواند علم مصون از اشتباه را به انسان افاضه کند !
۱۲- فرانک وینترز : عبدالبها در جایی اشاره کرده است که وقتی او احتیاج دارد که چیزی بداند علم مربوط به آن برای او ظاهر می شود. آیا این علم مطلق است ؟ بدون شک عبدالبها صاحب علم مطلق نبوده، اما به سوالات عالی پاسخ گفته است.
بیت العدل هم مصون از خطا است البته اگر پیروانش چنین اعتقاد داشته باشند. آیین بهایی از یاران خود خواسته است که نسبت به بیت العدل به گونهای برخورد کنند که مصون از خطا است ، که برای براوردن وحدت می باشد. تا به حال هم این قضیه تا حدودی قابل قبول بوده است. اما مشکل این است که برای رشد و گسترش آیین ، مسئله ساز و محدود کننده می باشد. این آیین گفتههای کهنهای دارد در حالی که مدعی حل معضل مقتضیات زمان و مدرنیته می باشد. همان طور که تولستوی گفته است : بهاییت بیشتر از آنچه که بخواهد ، شبیه ادیان باستانی است.
۱۳- اور مای وادرز : فرانک عزیز ! من با تو مخالفم. این خدا است که بیت العدل را راهنمایی می کند نهاین که چون پیروان این اعتقاد را دارند پس درست است.آیین بهایی هیچ گاه از یاران خود درخواست نکرده کهاین گونه باشند بلکه همهاین ها دستورات و گفتههای بهاءالله و عبدالبها و شوقی است. آن گفتهها حقیقتند. آیین بهایی از ما نخواسته ، خدا از طریق مظاهرش از ما این را خواسته است. و این است وحدت ما. این جمله نشان می دهد که برای رسیدن به وحدت عالم انسانی همه باید بهایی شوند.
به نظر من آیین بهائی محدودیت هایی در برابر مدرنیته دارد ؛ عدم حضور زنان در بیت العدل ، سکس خارج از ازدواج ، و عدم اجازه ازدواج برای همجنس گرایان. این ها مسائل بسیار بزرگی برای برخی افراد می باشد. این افراد دین الهی را می خواهند هماهنگ و مطابق با فرهنگ آنها باشد. البته قابل درک می باشد ، اما ، حقیقت با مقتضیات زمان و برای هماهنگ شدن با آن تغییر نمی کند. هر از چند گاهی ما فرضیات عجیب غریبی در نظر میگیریم از جمله : هر چه جدیدتر بهتر. این همان مطلب شماست که میگویید مسائل کهنه ، و دین باستانی. اما جدید همواره دلیل بر خوب بودن نیست ! هر چیزی بر اساس معیار مناسبش باید سنجیده شود. با گرمترین احترامات بهایی
پاسخ فرانک وینترز به اور مای وادر !
سلام اور ! اینکه نوشتی “حقیقت به تناسب مقتضیات زمان تغییر نمی کند ” را قبول ندارم. بهاءالله آموزش می دهد که حقیقت امری نسبی است. مگر این گونه نیست ؟ این اساس تعلیم تحوّل و تغییر و تکامل ادیان می باشد. بهاءالله از ما خواسته است که به خدا روی آوریم و بهاین وسیله هدایت شویم. او از ما خواسته است که دارای قلبی پاک و مهربان و روشن باشیم. اینها از تعالیم اساسی او به ما است ، از نظر من ، مهمتر از آن چیزهایی که تو نوشتهای ! با احترام – فرانک
ویلیام دانینگ : شاید مصونیت از خطا در مورد ایدهها و عقاید باشد و به حقایق و واقعیاتی مثل سرعت پرستو تعلق نگیرد. این حقایق قابل اندازه گیری و آنالیز علمی می باشند. اما مسائلی که به تصمیمات و عقاید بر میگردد، حتی عقاید گروهی ، که با مشورت حاصل می شوند ، اگر چه همواره مورد انتقاد و بازنگری می باشند، اما باعث ایجاد وحدت درجامعه می شوند. همانطور که به همه معتقدان گفته شده است باید به نظرات بیت العدل و محافل ملی و محلی احترام بگذارند و آنها را در کمال وحدت بپذیرند.
به نظر من این که ما بپذیریم بیت العدل مصون از خطا است برای حفظ وحدت جامعه بسیار ضروری است. در همین راستا بیت العدل هم باید تلاش کند که اعضای آن از مردم دیگر برتر باشند. آنها باید تا آنجا که می توانند در امور تکنولوژی و…دارای آگاهی باشند که بتوانند همه چیز را بررسی کنند و این مسئولیتی بسیار سنگین می باشد.
اگر واقع بینانه بنگریم می بینیم که حتی بهاءالله هم یکی دو بار اشتباه کرده است. بهاءالله در جایی کشیدن سیگار را ممنوع کرده است. ( به نظر من آیین مورمون ها هم همانند بهاییت می باشد ) و در جای دیگر ، زمانی که معتقدان بهاین آیین را در سال های اولیه بی دین قلمداد می کند آن را باطل می کند. در کتاب اقدس ، میگوید که مرد می تواند ۲ زن داشته باشد و سپس آن را مشروط به حفظ تعادل و رعایت اعتدال قرار میدهد و در آخر میگوید تک همسری بهتر است. این مسائل بسیار سیاست گونه و بر اساس فرهنگ می باشد تا این کار بخواهد فرمان باشد. تا به امروز هم ، همین سیاست را در مورد بهایی زادگان می بینیم که به آنها میگویند : بهترین کار این است کهاین راه را ادامه دهید ، اما انتخاب با شماست.
Reginald Barrow :
من برای این مبحث پیشنهاد می کنم که به نکاتی از سخنرانی اخیر داگلاس مارتین ؛ در سال ۲۰۰۶ ، توجه کنیم :
ما باید بین هدایات و مصونیت از خطای الهی و مصونیت از خطای اعطایی بهاءالله به بیت العدل تفاوت قائل شویم.
ولی امرالله حقیقت را گفت. این حقیقتی است که در همه زمان ها درست است.
به نظر می رسد به همین علت است که بیت العدل زبان انگلیسی را برای کتاب اقدس انتخاب کرده است که نه تنها شوقی آن را ترجمه کرده است بلکه تفسیر نیز نموده است.
بیت العدل به طریق دیگری هدایت می شود.
این موسسه باید ادراکاتش را متناسب با نیاز جامعه در زمان خاصی تنظیم کند.
پروسه تصمیم گیری بر اساس مطالعه عمیق نصوص مرتبط می باشد.
در حال حاضر هیچ تصمیم گیری توسط بیت العدل صورت نمیگیرد مگر آنکه از دارالتحقیق خواسته میشود متون مربوط به آن موضوع را ارائه دهند و بیت العدل آنها را مطالعه و درباره آنها تفکر میکند.
آقای مارتین شهادت داده است – به شهادت خودش – که در زمانی که او در آن موسسه مشغول به خدمت بوده است بیت العدل مصون از خطا بوده است.
او مداوما میگوید که تصمیمات مصون از خطای بیت العدل محدود به موضوع خاصی نیست و هر تصمیمی که از ناحیه بیت العدل صادر می شود هر چه قدر که آن تصمیم زمینی و این دنیایی باشد ، مصون از خطا است.
ایده مصونیت از خطا برای افراد که بخواهند آن را بپذیرند مسئله سختی است ، اما آنهایی کهاین مسئله برایشان وجود دارد و در جامعه بهایی هستند مشکلشان خودخواهی ها و غرور خودشان می باشد .
ایده مصونیت از خطا و دارا بودن اختیار تام و کامل وارد تجارب بشری شده است.
عدهای مخالف این مسئله هستند که به خاطر تجارب گذشته ما در مورد مصون بودن از خطای پاپ یا پادشاهان بوده است.
آقای مارتین سپس از قول عبدالبها میگوید که بیت العدل مصون از خطا است در مسئلهای آنها در مورد آن تصمیم گیری کنند.
روی گرداندن از این رهنمود ها برای ما مشکلات بسیاری ایجاد می کند.
دان جنسن : این فرد در مورد کامنت قبلی مطلب نوشته است که بسیار خنده دار می باشد.
من این یکی را خیلی دوست دارم که میگوید :
” آقای مارتین شهادت داده است که بیت العدل در زمان خدمت او مصون از خطا بوده است ! “
حال چگونه می تواند اشتباه کرده باشد ؟ او به هر حال عضو بیت العدل بوده است !
این یکی خیلی خوب است :
” آقای مارتین سپس از قول عبدالبها میگوید که بیت العدل در هر مسئلهای که تصمیم بگیرد مصون از خطا است. “
به نظر می رسد که عبدالبهاء می بایست راست گفته باشد اگر که آقای مارتین از قول او چیزی گفته است !
من بهاین معتقدم که گفته مصونیت از خطا موسسههای بهایی می بایست توسط بهاییان مورد قبول باشد. سوای این که آن از لحاظ منطقی پوچ می باشد. چگونه فردی می تواند پایه یک حقیقت دینی را بر روی منطق بگذارد ؟ تمامی نکته ویژه دین این است که ما نمی توانیم حقیقت را خودمان به خودی خود تشخیص دهیم ، و بهاءاللهاین مسئله را در جاهای متعددی بیان کرده است.
فرانک وینترز : دان از قول بهاءالله میگوید همه نکته دین این است که ما حقیقت را خودمان نمی توانیم تشخیص دهیم ، من این مسئله را نمی توانم قبول کنم. ما باید بتوانیم حقیقت را کشف کنیم. عبدالبها میگوید : دین دانش وجدانی است…
دیگه کلاسهای روحی بس است !
ما اخیرا کلاس روحی داشتیم که تعطیل شد زیرا شرکت کنندگان در آن می خواستند کهایدههای خودشان را به کار بگیرند و استفاده کنند و به سوالات روحی جواب ندهند. این مباحث من را به یاد آن آورد. در کنار هم قرار دادن چیزهایی که آنها نمی خواهند ، ما کنار هم قرار دهیم. حق ولی امرالله در درخواست از بیت العدل برای تجدید نظر در تصمیم خود ، و ایده مصونیت از خطا سوال بزرگی را بر جای میگذارد. مصونیت از خطا بدون داشتن علم کامل و جامع باعث ایجاد خلاء می شود ، که شانس خطا را بالا می برد. بیت العدل در مورد نقشههای شکست خورده خود در گذشته صحبت می کند و همچنین در مورد این که چرا آنها شکست خوردند و این که چرا این راههای جدید بهتر هستند سخن میگوید. حالا این را در نظر بگیر ، نقشههای شکست خورده قبلی ، همگی در گذشته با اشتیاق کامل پیش بینی شده بودند ، و همگی آنها از پیام رضوان بیت العدل منشا میگیرند.
روحی کسل کننده است ، جلسات دعا مشوق نیستند ، جلسات مناجات جلوی فکر خلاق را میگیرد. بیایید همهاینها را رها کنیم و برگردیم به همان روحانی بودن. شاید بیت العدل یک زمانی جهان را اداره کند ، شاید هم نکند. اما چرا این مقدار کوته فکری کنیم و متعصبانه بر خورد کنیم ؟ در حال حاضر من به بیت العدل اعتمادی ندارم که بتواند پیاده روی جلوی خانه من را درست کند چه برسد بهاین که دنیا را اداره کند !
باکیا : نویسنده مطلب به نویسنده قبلی میگوید : آیا می توانی در مورد کلاس روحی بیشتر توضیح دهی ؟ دقیقا چه اتفاقی افتاد ؟ آیا شرکت کنندگان تنها از تبعیت کردن و دنبال کردن کلاس خودداری کردند ؟ آن گروه تا چه اندازه بزرگ بود ؟…
زاک رید : به نظر من به محض این که فرد مصون از خطا ( پیامبران مسیح ، محمد ، موسی ، زرتشت ، بودا و بقیه ) ناپدید شدند ( فوت کردند ) ما شاهد فساد هستیم. حتی این بسیار ناراحت کننده است که عبدالبهاء مصون از خطا نبود ، اما او خیلی به آن نزدیک بود.
نوشته: کارن باکت ، بهائی رنتس ، ۲۰۰۷