تلاش برای ترور عناصر اصلی برگشته از بهائیت!

یکشنبه, 31 تیر 1397 05:51 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : عبدالبهاء اولین و اساسی‌ترین آموزه‌ی بهائیت را جستجوی آزادنه‌ی حقیقت معرفی کرده است. این در حالیست که در عمل، تحری‌جویانِ جدا شده از این فرقه مورد مجازات‌های سخت تشکیلات بهائیت قرار می‌گیرند. اما به راستی فرقه‌ای که بر خلاف اولین اساس خود، مخالفین برگشته‌اش را مورد پیگرد قرار می‌دهد، چگونه می‌تواند منادی رفع خصومت‌های دینی باشد!

اولین و اساسی‌ترین آموزه‌ی بهائیت جستجوی آزادنه‌ی حقیقت است جناب عبدالبهاء گفته است: «اول اساس بهاءالله تحری حقیقت است؛ یعنی نفوس، از تقالیدی که از آباء و اجداد، موروث مانده، منزه و مقدس گردند».(1)اما پیشوایان بهائی، در حالی این آموزه را به عنوان اول اساس بهائیت معرفی می‌کنند که در عمل، تحری‌جویانِ جدا شده از این فرقه را مشمول مجازات‌های سخت خود قرار می‌دهند.
همچنان که عبدالحسین آیتی، صاحب یکی از کتاب‌های معتبر بهائیت به نام "کواکب الدریه"، رفتارهای تشکیلات بهائیت با عناصر اصلی بازگشته از این فرقه را این‌گونه شرح
 می‌دهد: «در ابتدا که من تنها بودم و هنوز ندایم عالم‌گیر نشده بود، چندین دفعه مأمور بر قتل من گماشتند و بیداری من آنان را مأیوس کرد. حتی از بابی‌های آباده، پیغام به محفل روحانی طهران رسید که اگر شما مرد این کار نیستید، ما زنی را بفرستیم که آوراه را بکشد. و باز در محفل طهران، محمد کاشانی... گفته بود: کشتن آواره کار سهلی است... پس حیات من و نیکو و صالح و شهاب و کسروی یا رهبر و صبحی و یزدی و یزدانی و روحانی و صدها برگشته آشکار و نهان، دلیل بر حسن فطرت بهائی نیست؛ بلکه بر بیداری ما و عقب‌رفتگی سیاست و قدرت بهائی است».(2)
آری؛ فرقه‌ای که بر خلاف اولین اساس خود، مخالفین
 برگشته‌اش را مورد پیگرد قرار می‌دهد چگونه می‌تواند منادی رفع خصومت‌های دینی باشد و مدعی گردد: «دین باید سبب اُلفت باشد، سبب ارتباط بین بشر باشد، رحمت پروردگار باشد و اگر دین سبب عداوت شود و سبب جنگ گردد، عدمش بهتر، بی‌دینی به از دین است؛ بلکه بالعکس دین باید سبب الفت باشد، سبب محبّت باشد، سبب ارتباط بین عموم بشر باشد».(3)

برای مطالع بیشتر در این موضوع مراجعه شود به کتاب "خشونت ابزار بهائیت " که در پایگاه بهائیت در ایران بخش کتابخانه قابل دریافت میباشد .

 

پی نوشتها :

1- عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: بی‌نا، 1985 م، ص 17.
2- عبدالحسین آیتی، کشف الحیل (3 جلدی)، تهران: بی‌نا، 1340، ج 3، 126-125.
3- عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان‌های فاارسی و عربی، 127 بدیع، ج 2، ص 146.

 

خواندن 768 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

آخرین ویرایش در دوشنبه, 01 مرداد 1397 05:10

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی