سوال : چرا پیشوایان بهائی با اختلاط زبان عربی و فارسی، زبان فارسی را تحت الشعاع قرار داده و به عنوان مدعی پیامبری ایرانی، ادبیات فارسی را پاس نداشتهاند؟!
در گفته های رهبران بهائی میخوانیم : «تا توانی همّت نما كه زبان پارسی بياموزی زيرا اين لسان عنقريب در جميع عالم تقديس خواهد گشت و در نشر نفحات الله و اعلاء كلمة الله و استنباط معانی آياتالله مدخل عظيم دارد».[1]
نکته اینجاست که علیرغم این گفته رهبران بهائی در نوشتار و گفته های خود هیچگاه همتی در آموزش زبان پارسی نداشته اند و حتی نوشتجات آنان نیز اختلاتی غلط از فارسی و عربی بوده است که در جای خود دارای بحث و قابل اثبات است . دوم اینکه پیش بینی جهان شمولی زبان فارسی نیز درز جای خود قابل تامل است این پیش بینی هم تا کنون که درست نبوده است . آنچه از مفهوم جهانشمولی استنباط میگردد گسترش نفوذ قابل توجه به نسبت کل جمعیت میباشد که در شرایط فعلی نمیتوان چنین تصوری را از زبان فارسی بیان کرد .
سوم آنکه حتی نهاد تشکیلاتی بهائیت هم در شرایط حاضر اعلامیه ها و بیانیه های رسمی خود را بزبان انگلیسی انتشار میدهد این چگونه پاسداری از زبان سرزمین مهد امرالله میباشد .
به نظر میرسد این توصیه ها و البته پیشگوئیها هم مانند تمامی پیشگوئیهای دیگر رهبران بهائی غیر واقعی و غیر قابل وقوع است چرا که اساسا این گونه بیانات منشاء انسانی نقطه نظر یک فرد متوهم بوده است .