آیا علی محمد باب به علم ثریا رسید؟!

یکشنبه, 28 بهمن 1397 06:59 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : مبلّغان بهائی علی‌محمد باب را مصداق وعده‌ی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در دست‌یابی مردانی از اهل فارس به علوم معرفی می‌کنند. این در حالیست که نه تنها او با داشتن اشتباهات فاحش علمی، تاریخی، دینی و طرح مسائل پیش‌پا افتاده به علم ثریا نرسید، بلکه حتی از به کارگیری علوم موجود برای راحتی بشر نیز جلوگیری به عمل می‌آورد!

 

در بخشی از یکی از مقالات مبلّغان بهائی، علی‌محمد شیرازی مصداق وعده‌ی پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در دست‌یابی مردانی از اهل فارس به علم و دانش معرفی شد: «از نکاتی که مؤیّد این امر است آن‌که حضرت‌شان در همان توقیع ذکری نیز از حدیث معروف دیگری می‌فرمایند و آن را اشاره به خودشان می‌دانند: لَو کانَ العِلمُ فِی الثُّرَیا لَناوَلَتْهُ اَیدی رِجالٍ مِنْ فارْس (معنی:) اگر علم در ثریا باشد هرآینه مردانی از فارس بدان دست خواهند یافت...».(1)
اما در پاسخ به این ادعای مبلّغان بهائی می‌گوییم:
اما مبلّغان بهائی در حالی تلاش نمودند تا علی‌محمد شیرازی را مصداق تحقق دست‌یابی به اوج دانش
 معرفی کنند که نه تنها هیچ نشانه‌ای از اعجاز علمی در آورده‌های او یافت نمی‌شود؛ بلکه به جرأت می‌توان وی را مصداق بارزی از جهل مرکب نسبت به ابتدایی‌ترین علوم عصرش دانست. از این‌رو در ادامه، به نمونه‌هایی از جهل این مدعی علم ثریا اشاره خواهیم نمود:
اول: علی‌محمد شیرازی، به قدری در رعایت اصول ادبی در نوشتارش عاجز بود و مرتکب اشتباهاتی فاحش
 می‌شد که ناچاراً قواعد ادبی را شیطانی معرفی کرد: «و إذا سَمعتُم قَولاً مِن الذکر الأکبر عَلی الحَق الخالص مِن غیر القَواعد الباطلیةِ الشیطانیه فی أیدیکُم... (2)؛ و هنگامی که شنیدید گفتاری بر مبنای حق خالص از ذکر اکبر که مطابق با قواعد باطل (ادبی) شیطانی که در دستان شما نبود، حق را رد نکنید؛ چرا که ادبیات ملک خداست و هرگونه که بخواهد در آن تصرف می‌کند».
دوم: پیشوای بابیت و بهائیت، بر خلاف علم الهی پیشوایان الهی، در ذکر تاریخ پیامبران هم دچار اشتباه فاحشی شد
 و حضرت داوود (علیه السلام) که از انبیاء بنی‌اسرائیل بود را قبل از حضرت موسی (علیه السلام) معرفی نموده است: «نظر کن در اُمّت داوود (علیه السلام)، پانصد سال در زبور تربیت شدند تا آن‌که به کمال رسیدند. بعد که موسی (علیه السلام) ظاهر شد، قلیلی که از اهل بصیرت و حکمت زبور بودند، ایمان آوردند و مابقی ماندند».(4)سوم: به اعتراف منابع بهائی، علی‌محمد شیرازی حتی از روشن‌ترین دلایل قرآنی و روایی در برتری اهل‌بیت (علیهم السلام) نظیر مباهله،[4] بی‌اطلاع بوده است: «بعد از آن، حاجی ملامحمود پرسید که در حدیث وارد است که مأمون از جانب امام رضا (علیه‌السلام) سؤال نمود که دلیل بر خلافت جد شما چیست؟ حضرت فرمود آیه‌ی انفسنا. مأمون گفت لولا نسائنا. حضرت فرمود: لولا ابنائنا. این سؤال و جواب را تطبیق بکن و مقصود را بیان نما. ساعتی تأمل نموده و جوابی نگفت. بعد از آن مسائلی چند از فقه و سایر علوم پرسیدند. جواب گفتن نتوانست. حتی از مسائل بدیهیه‌ی فقه از قبیل شک و سهو سؤال نمودند؛ ندانست و سر به زیر افکند».(5)
چهارم: مدعی رسیدن به علم ثریا، آثاری سرشار از مسائل سخیف، پیش پا اُفتاده و مضحک را با خود به ارمغان آورده است؛ همچنان که او درباره‌ی تخم‌مرغ گفته است: «و لا تضربنَّ البیضَة عَلی شَیءٍ یَضیعَ ما فیه...(6) تخم‌مرغ را بر روی چیزی نزنید، چون محتویات آن ضایع می‌شود. خدا آن را روزی نقطه‌ی اولی (لقب جناب باب) از جانب خود در روز قیامت قرار داده است شاید شکرگزار باشید». و یا همچنین مدعی شده
 که اُلاغ، به شکل زمین آفریده شده است: «ان الله قَد قَدَّرَ الخیلَ مِن مَرکزِ الباء و البِغال فی صورةِ الواو... (7)؛ خدا اسب را از مرکز باء (حرف ب) مقدّر فرموده و قاطر را در صورت واو آفریده و خر را به شکل زمین قرار داده تا در سفرهایتان بر آن‌ها سوار شوید».
چهارم: در آخر بد نیست بدانیم که نه تنها مدعیِ تکمیل کننده‌ی 27 حرف علم، به علم ثریا نرسید، بلکه حتی از به کارگیری علوم موجود برای راحتی بشر نیز جلوگیری به عمل می‌آورد. هم‌چنان که استفاده و معامله‌ی انواع داروها را منع نموده است: «أنتُم الدَّواء ثُمَّ المُسکرات و نوعها تَملِکونَ و لاتَبیعُون و لاتَشتَرون و لاتَستَعمِلون إلّا بِما أنتُم تُحِبُّون أن تصنَعُون (8)؛ شما داروها و مست کننده‌ها و انواع آن‌ها را نخرید و مفروشید و مالک نشوید و به کار مبرید، مگر برای ساختن چیزهایی که دوست دارید آن‌ها را بسازید».
با این حال مبلّغان
 بهائی، با چه استدلالی به خود اجازه می‌دهند تا علی‌محمد شیرازی (این نماد جهل و نادانی) را به عنوان رسیده‌ی به علم ثریا معرفی کند؟!

پی‌نوشت:
1- به نقل از سایت تبلیغی تشکیلات بهائیت.
2- ابوالقاسم افنان، عهد أعلی، ص 155.
3- فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 109.
4-آیه‌ی «مباهله» (آل عمران: 61) از مهم‌ترین ادلّه‌ی قرآنی، در خصوص فضیلت و برتری اهل بیت(علیهم‌السلام) محسوب می گردد. مفسران و دانشمندان مذاهب اسلامی، در طول تاریخ درباره‌ی این آیه، بحث‌های بسیاری انجام داده‌اند.
5-ابوالفضل گلپایگانی، کشف الغطاء عن حیل الأعداء، عشق‌آباد: بی‌نا، 1337 ق، ص 203.
6- علی‌محمد شیرازی، بیان عربی، نسخه‌ی خطی، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ص 49.
7- علی‌محمد شیرازی، احسن القصص، لستنساخ سیدجواد بافقی کاتب از نسخه‌ی سال 1261 به خط محمدعلی بن ملاعبدالله، بی‌جا: مکتبه‌ی رضویه، بی‌تا، ص 197.
8- علی‌محمد شیرازی، بیان عربی، نسخه‌ی الکترونیکی، نشر بابیه، ص 42.

منبع :پایگاه جامع فرق ، ادیان ومذاهب

 

خواندن 604 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی