تعالیمی بی پایه و ادعاهائی که کذب بود

سه شنبه, 30 بهمن 1397 05:18 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

رهبران بهائیت با دست گذاشتن روی نقاط ضعف جامعه تلاش دارند تا فرقه‌ی خود و تعالیم ساختگی و کپی‌برداری شده‌شان را حلّال المشاکلِ مشکلات عالم معرفی کنند، غافل از آن‌که به جز سخنرانی و بیانیه‌های زیبا، نه تنها راهکاری برای عملی شدن این تعالیم ارائه ننموده‌اند؛ بلکه حتی خود نیز در عمل، به این شعارها پایبند نبوده‌اند.

مبلّغان بهائی با انتشار مقاله‌ای تحت عنوان «چگونه می‌توان به فقر مفرط خاتمه داد؟» به بیان علل و راهکارهای مقابله با فقر مطلق پرداختند؛ همچنان که در بخش‌هایی از این مقاله‌ی کوتاه می‌خوانیم: «لازمه‌ی خاتمه دادن به فقر، رویکرد جامعی است که با علل اصلی آن از جمله امراض قابل پیش‌گیری، عدم دسترسی به تحصیل مناسب، بی‌کاری، فساد، برخوردهای خشونت‌آمیز و تبعیضات علیه بانوان، اقلّیّت‌های قومی و دیگر گروه‌ها مقابله نماید. این رویکرد، همچنین، فراخوانی است به تغییر عاداتی که باعث فقر می‌شوند؛ طمع و لذّت‌گرایی، بی‌تفاوتی نسبت به درد و رنج‌ دیگران، استثمار مردم و جهان طبیعی».(1)
اما در با در نظر داشتن علّت‌های فقر و راهکار بهائیت برای مقابله با آن، ذکر نکاتی را لازم می‌دانیم:
اول:همان‌گونه که ملاحظه شد، تشکیلات بهائیت همچون سایر تعالیمش، به شعار توخالی در این زمینه بسنده کرده و راهکاری عملی که در تضاد با تعالیم و احکامش نباشد، ارائه ننموده است. چرا که به طور مثال در این پیام، یکی از عوامل بروز فقر، تبعیض علیه بانوان معرفی شده است؛ این در حالیست که پیشوایان بهائی (به طور مثال) با محروم کردن زن و دختر از ارث خانه‌ی پدری (به عنوان عمده دارایی متوفی)، عملاً در راستای توسعه‌ی این عامل گام برداشته‌اند: «وَ جَعَلنا الدارَ المَسکُونة و الألبسه المَخصُوصة لِلذُرِّیة مِن الذُکران دُونَ الإناث و الوُراث إنَّهُ لَهُو المُعطی الفَیاض؛ (2) و قرار دادیم خانه‌ی مسکونی و لباس‌های مخصوص (میّت) را برای فرزندان پسری...».
از طرفی مبلّغان بهائی در حالی یکی از دلایل فقر را تبعیض علیه اقلّیت‌ها برشمردند که پیامبرخوانده‌ی بهائی با دستور به بایکوت غیربهائیان، به تحریم مخالفین خود و اقلیّت‌های غیربهائی فرمان داده است: «لا تُعاشروا معَ الَّذین هم کفروا بالله و آیاته ثم اجتنبوا عن مثل هولاء (3)؛ با آنان که به خدا و آیاتش کافر شدند (: کسانی که حاضر به پذیرش بهائیت نشدند) معاشرت نکنید و از مثل آن‌ها دوری کنید».
دوم: مبلّغان بهائی در حالی سخن از عدالت اجتماعی و مخالفت با فقر به میان می‌آورند که با وضع احکامی نظیر جواز ربا (4)، عملاً به افزایش ثروت ثروتمندان و فقر بیشتر نیازمندان و در نتیجه بر هم خوردن تعادل معیشت کمک کرده‌اند!
سوم: مبلّغان بهائی در حالی بی‌تفاوتی نسبت به درد و رنج دیگران را یکی از دلایل گسترش فقر معرفی نمودند که سرکردگان تشکیلات بهائیت، هیچ‌گاه به فکر درد و رنج دیگران نبوده و همواره منافع فرقه‌ای خود را مقدم بر سایرین داشته‌اند. همچنان که صبحی (از مبلّغان پیشین بهائیت) ماجرای هزینه‌های نجومی رهبران بهائیت برای توسعه‌ی قبر علی‌محمد شیرازی، در زمانی که مردم ایران دچار قحطی بودند (5) را به تصویر کشیده است.(6)
چهارم: مبلّغان بهائی در حالی یکی از عوامل گسترش فقر را استثمار ملّت‌ها برشمردند که اساس این فرقه از جانب استعمار، برای استثمار ملّت‌ها تشکیل شده است و رهبران این فرقه همواره در خدمت استعمار و استثمارگران بوده‌اند.(7)
آری؛ رهبران بهائیت با دست گذاشتن روی نقاط ضعف جامعه تلاش دارند تا فرقه‌ی خود و تعالیم ساختگی و کپی‌برداری شده‌شان را حلّال المشاکلِ مشکلات عالم معرفی کنند، غافل از آن‌که به جز سخنرانی و بیانیه‌های زیبا، نه تنها راهکاری برای عملی شدن این تعالیم ارائه ننموده‌اند؛ بلکه حتی خود نیز در عمل، به این شعارها پایبند نبوده‌اند.

پی‌نوشت:
1-  به نقل از رسانه‌های وابسته به تشکیلات بهائیت.
2-  حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 23، بند 25.
3-  اشراق خاوری، مائده آسمانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 8، ص 39.
4- ر.ک:
 عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 202.
5- ر.ک: شوقی روحانی، بهاءالله و کرمل، مترجم: هدیه خوش آئین، ص 196 به بعد.
6- ر.ک: فضل‌الله صبحی مهتدی، پیام پدر، ص241.
7- جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به سلسله مقالات:
 بهائیت و استعمار

 

خواندن 611 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی