مبلّغان بهائی مدعی اند ، یکی از تعالیم مهمی که پیشوایان آنها به بشریت ارائه داده اند ، اصل لزوم تطابق دین با علم و عقل است؛ همچنان که عبدالبهاء گفتهاند: «دین باید مطابق علم باشد، زیرا خدا عقل به انسان داده تا حقایق اشیاء را تحقیق نماید. اگر مسائل دینیه مخالف عقل و علم باشد، وهم است؛ زیرا مقابل علم، جهل است و اگر بگوییم دین ضد عقل است، مقصود این است که دین جهل است».(1)
ما میگوئیم بر خلاف ادعای مبلغان و بر خلاف اصل ارائه شده ، پیشوایان بهائیت بارها به نقض این شعار در عمل پرداختهاند؛ همچنان که پیامبرخواندهی بهائیت، یادگیری زبانهای خارجی را تنها برای تبلیغ و ترویج بهائیت مجاز دانسته است: «قد اذنَ الله لِمَن أراد أن يتعلّم الألسن المُختلفة ليبلّغ أمرالله شرق الأرض و غربها و يذکره بين الدّول و الملل علی شأن تنجذب به الافئدة و يحيی به کلّ عظم رميم (2)؛ خداوند اجازه داده است به کسی که بخواهد زبانهای مختلف را بیاموزد، برای آنکه امر خدا را در خاور و باختر زمین تبلیغ کند و آن را بین دولتها و ملّتها ذکر نماید. به طوری که دلها را جذب کند و استخوانهای پوسیده را زنده سازد».
مبلّغان بهائیدر توجیه این حکم صریح توجیه می آورند که ، مقصود بهاءالله اینست که زبان خارجی را برای تبلیغ هم میتوان آموخت.
بر خلاف توجیه مبلغان ، جناب بهاء در این عبارت، مدعی شده که خداوند اجازه داده تا زبان خارجی، فقط به منظور تبلیغ بهائیت یادگیری شود. یعنی در غیر این صورت و برای مقاصد دیگر (از قبیل تحصیل علوم و صنعت)، تحصیل زبانهای خارجی ممنوع و حرام است.
بر اساس اصول پذیرفته شده در ادبیات کلامی ، اجازه یا مجوز در موردی ، زمانی از مقامی صادر میشود که موضوع آن ممنوع باشد. یعنی برای کارهایی که طبعاً و فطرتاً و قانوناً آزاد است، احدی محتاج به کسب اجازه از هیچ مقامی نیست. پس در همین مورد که خدای بهائیت به تحصیل زبان خارجی به منظور تبلیغ بهائیت اجازه داده، میرساند که در سایر موارد اجازه نخواهد داد کسی زبان خارجی بیاموزد.
لذا مدعی خدایی قرن بیستم، اغنام خود را به نص صریح فوق، از آموختن زبانهای خارجی برای امری غیر از تبلیغ بهائیت منع کرده است. زبانهایی که امروزه برای عموم محصلین علوم جدید، جزء برنامهی دروس روزانه است!
این در حالیست که در تمام قوانین و ادیان، احدی نمیتواند حکم دهد که تحصیل علم و دانش [که زبان نیز جزئی از آن است]، حرام و ممنوع باشد.
شما خواننده گرامی تصور میکنید چنین احکامی در قرن بیستم میتواند راه رستگاری و پیشرفت را برای پیروان خود ارائه نماید
پینوشت:
1- عباس افندی، خطابات، مصر: به همّت فرجالله زکی الکردی، چاپ اول، 1921م، ج 2، ص 147.
2- حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 113، بند: 118.