تحلیل شعار بهائیت در موضوع دین و مقتضایات زمان

شنبه, 11 خرداد 1398 06:02 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران برداشت از پایگاه جامع شناخت بهائیت : بهائيت براي نفي خاتميت و اثبات حقانيت خود، از اقتضاي زمان سخن مي‌راند؛ در حالي‌که بهائيت پس از دو قرن، نتوانسته حتي يک درصد جمعيت جهان را به خود جذب کند و اين عدم توفيق، به معناي آن است که بهائيت با همه تلاشي که در راستاي همسوسازي آموزه‌هايش با اقتضاي زمان به کار بسته، در دستيابي به هدفش ناکام بوده است.

ديدگاه اسلام در اين‌باره خلاف تعاليم بهائيت است، زيرا به باور قرآن حکيم، بسيار از مردم در پي هوا و هوس هستند: «أَمْ تَحْسَبُ أَنَّ أَكْثَرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ إِنْ هُمْ إِلاَّ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلا»؛(۱) نشانه‌ها را مي‌بينند و ايمان نمي‌آورند: «إِنَّ في‏ ذلِكَ لَآيَةً وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنين‏».(۲) قرآن حکيم بيم و بشارت مي‌دهد؛ ولي آنان نمي‌شنوند: «بَشيراً وَ نَذيراً فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لا يَسْمَعُون‏».(۳) و در يک جمله، آنان عقل و انديشه خود را به کار نمي‌گيرند: «أَكْثَرُهُمْ لا يَعْقِلُون‏».(۴)

روشن است که مقتضيات زمان ممکن است به صلاح بشريت باشد، از اين‌رو غالب معجزات پيامبران بر اساس مقتضيات زمان بوده است و ممکن است در جهت فساد باشد، از اين‌رو مصلح وجود دارد و عليه مفاسد زمان قيام مي‌کند(۵) و اين قيام با آن خرافه‌اي تفاوت دارد که به عنوان «مجدِّد دين» از آن ياد مي‌شود.(۶)

بر اين اساس اديان پيوسته خلاف مقتضاي بد زمان بوده‌اند، زيرا سيستم جهاني رو به افول و ترويج فسق و فجور است و دين براي مبارزه با اين سيستم مي‌آيد؛ پس بايد عليه او باشد، نه همراهش، از اين‌رو مقتضيات زمان، ميزان خوب يا بدي اديان نيست، زيرا پيامبران براي هدايت و تربيت مي‌آيند؛ يعني مقتضيات چيزي بوده و پيامبران براي تغيير آن آمده‌اند.

هدايت و تربيت به اين معناست که شخص در جايگاهي نيست که مي‌بايست در آن قرار داشته باشد؛ اگر جايگاه فعلي هدف باشد که نياز به هدايت ندارد.

پانوشت
۱. فرقان، آیه ۴۴.
۲. شعراء، آیه ۱۹۰.
۳. فصلت، آیه ۴.
۴. عنکبوت، آیه ۶۳.
۵. نک: اسلام و مقتضيات زمان، ج ۱، ص ۱۱۳.
۶. همان، ۲۲۶ ۲۳۲.

منبع: محمد علی پرهیزگار، پیشینه شناسی و نقد ادعای سران بابیت و بهائیت، فصلنامه مشرق موعود، شماره ۴۷.

 

 

خواندن 491 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی