اگر به وضعیت دوره محمد رضا توجه کنیم به یک تقسیم کار بسیار قوی و هوشمندانه از سوی تشکیلات بهائیت برمی خوریم .
الف ) فعالیت سیاسی در دربار توسط ایادی و صنیعی و بعدها هویدا هدایت میشود .
ب ) فعالیت اقتصادی در نظام پهلوی دوم توسط ایادی و ثابت پاسال وهژبر یزدانیها مدیریت میشود . و تا جائی این فعالیت قوی عمل میکند که عملا قدرت اقتصادی ایران در آن مقطع در دستان بهائیان قرار داده میشود .
ج ) و فعالیت نظامی با حضور گسترده نظامیان بهائی در ارگانهای نظامی و عناصر شاخص همچون ثابتی وتوانگر درساواک تقریبا حلقه امنیتی و نظامی را تکمیل میکند .
با این خلاصه میخواهیم این مطلب را یاد آور شویم که همانقدر که مردم ایران اسلامی از نظام پهلوی نفرت داشتنند ، از بهائیان بخاطرقرار دادن خود بعنوان اتاق فکر رژیم پهلوی نفرتشان دوچندان بود . با این تفاوت که عمر رژیم و وابستگان آن تقریبا پس از پیروزی انقلاب اسلامی به پایان رسید اما فرقه ضاله بهائیت تازه کار خود را با ابزار شدن برای اقدامات مورد نظر اربابان استعمار گر تشدید کرد .
قاعدتا مردم مسلمان ایران نمیخواستنند که بهائیان در جامعه متحول شده پس از انقلاب حتی حضور فیزیکی داشته باشند ، اما رأفت جمهوری اسلامی ونوع نگاه آن موجب شد علیرغم تمامی اقدامات این فرقه و ظلمی که در سایه رژیم پهلوی بر مردم شهر و روستا کرده بودند باز هم بعنوان یک ایرانی در نظام اسلامی به زندگی خود ادامه دهند . و باید گفت که تشکیلات فرقه ، سازمان یافته ترین تشکیلات سیاسی بعد انقلاب بود . که بعنوان ابزاری قوی میتوانست در کلیه مناطق ایران حضور داشته باشد و به اربابان خود که نبود رژیم پهلوی را برای خود شکست میدانستنند ، خدمت نمایند . و بصیریت حضرت امام ره را نگاه کنید که ، " بهائیت را یک حزب سیاسی "خواند
نکته اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در تقابل آشکار و قاطع با رژیم اشغالگر قدس از یکطرف و حضور فیزیکی وحمایتی رهبری جامعه بهائی تحت عنوان بیت العدل در سرزمینهای اشغالی فلسطین از سوی دیگر بر اهمیت مدیریت مشترک بهائیان از سوی امریکا و اسرائیل می افزاید . به همین دلیل مشاهده میشود بهائیان ایران در چندین تقابل با جمهوری اسلامی قرار داده میشوند .
الف ) حقوق بشر : بعد از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از اهرم های تقابل امریکا و اسرائیل با نظام ایران نقض حقوق بشر در ایران بوده ، هست و خواهد بود . ولی البته یک پایه ثابت این نقض حقوق بشر تضییع حقوق بهائیان بوده است .
مجلس نمایندگان آمریکا چهارشنبه ۲۱ آذرماه 97قطعنامه ای رابه اتفاق آرا تصویب کرد که براساس آن آزار و اذیت سازمان یافته دولتی اقلیت بهائی در ایران و همچنین تداوم نقض کنوانسیون بین المللی حقوق بشر توسط حکومت جمهوری اسلامی محکوم شده است.
به فاصله 6 روز 27 آذر 97 کشورهای عضو سازمان ملل متحد به قطعنامه محکومیت نقض حقوق بشر در ایران رای دادهاند.
پیشنویس متن توسط کانادا و چند کشور دیگر تهیه شده و با ۸۵ رای مثبت، ۳۰ رای منفی و ۶۸ رای ممتنع به تصویب کمیته سوم رسیده بود .
در این قطعنامه حکومت جمهوری اسلامی متهم شده است که با توسل به خشونت و سرکوب، مانع از برخورداری شهروندان از حق آزادی بیان، اجتماع و تجمع میشود، به سانسور گسترده و شدید مطبوعات و رسانههای اجتماعی مبادرت میورزد، تظاهرات و تجمعهای مسالمت آمیز مخالف حکومت را جرم قلمداد کرده و شهروندان را به خاطر ابراز مخالفت تحت پیگرد قرار داده و مجازات میکند، به محدودیت و سرکوب مستمر جامعه مدنی مبادرت میورزد، مانع از فعالیت آزادانه و ایجاد تشکلهای آزاد کارگری میشود و شهروندان را صرفا به خاطر پیروی و اجرای مناسک دینی آنان آزار و تنبیه میکند. این اقدامات مغایر موازین جهانی حقوق بشر و تعهدات ایران به عنوان یک عضو سازمان ملل معرفی شده است.
همچنین، این قطعنامه از تعرض به حقوق اقلیتهای قومی ایران از جمله عربها، بلوچها، کردها، و ترکهای اذربایجانی، و اذیت و آزار اقلیتهای دینی از جمله بهائیان، نوکیشان مسیحی، مسلمانان سنی و یارسان انتقاد کرده است.
از اولین سالهای پس از پیروزی انقلاب ایران اسلامی ناقض حقوق بشر است چون اجازه داده بهائیانی که زیر سایه نظام پهلوی خون مردم را مکیدند و برای خود و فرقه ضاله ، مال و ثروت اندوختنند به زندگی و امرار معاش در ایران ادامه دهند . ولی این بهائیان هستنند که حتی از این فرصت هم میخواهند علیه یک نظام سیاسی منتخب مردم استفاده ببرند . و حیثیت و شرف خود را به دشمن این سرزمین فروختنند .
چگونه میشود در اسرائیل که بیت العدل در آن قرار گرفته تبلیغات بهائیت ممنوع باشد ودر ایران این ممنوعیت نوعی نقض حقوق بشر خوانده شود . اگر این نوع تعامل ابزار شدن بهائیت برای رژیم استعمار گر امریکا نیست ؟ پس چه نامی برای آن میتوان در نظر گرفت ؟
ادامه دارد
حامد محمودی تیر 98