علیمحمد باب در کنار ادعای اعجاز سیاهمشقهایش، در آثار مختلفش بر نکتهی دیگری تصریح دارد و آن فطری بودن آیاتش است. بدین معنا که چون پیامبران از أحدی تقلید و اقتباس نمیکنند، میبایست آیات الهی، تقلیدی و اقتباسی از آثار دیگران و آیات الهی دیگر نباشند.(1)به عبارتی جناب باب مدعی شده که تمامی شبه آیاتش بدیع و بیسابقه بوده و آنها را از جایی تقلید و اقتباس نکرده است.
او حتی علمای اسلام را خطاب قرار داده و از آنها میخواهد که با وی تحدی کنند و اگر میتوانند، بدون تقلید از شبه آیاتش، مانند آن را بیاورند (2) و در جایی دیگر تصریح میکند که آوردن یک آیه به صورت تقلید و تکسب هیچ ارزشی ندارد و برای آورندهی چنین آیاتی، هیچ شرافت و کرامتی ثابت نمیشود: «آن وقت کلمات آنها (علماء) را کجا توان که مماثل قرار داد و حال آنکه اگر خطبه مینویسند اقتباس از کلمات اهل بیت (علیهم السلام) است و صور علمیه که لسان عرب است و شرف از برای کسی نبوده و نیست...».(3)
این در حالیست که جناب باب در بسیاری از آثارش نه از روی فطرت، بلکه از طریق تکسب و سرقت از قرآن و روایات، شبه آیاتش را جعل کرده است؛ لذا در ادامه، به ذکر برخی از آنها خواهیم پرداخت:
اول: علیمحمد باب در کتاب احسن القصص خود، با تقلید از آیهی 285 سورهی مبارکهی بقره مینویسد: «آمن الذکرُ بما اُنزل إلیه من ربّه و المؤمنون کلٌّ آمن بالله و بآیاته و لا یفرقون بین أحد مِن آیاته و قالوا المسلمون بالحق ربّنا سمعنا نداء ذکر الله و أطعناه فاغفر لنا فإنّک الحق و إلیک المصیر بالحق مآبا».(4) اما اصل آیهی قرآنی که جناب باب از آن تقلید و سرقت کرده چنین است: «آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ ۚ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ ۚ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا ۖ غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ».(5)
دوم: علیمحمد باب با تقلید از آیات سورهی مبارکهی حجرات مینویسد: «یا أیّها المؤمنون لا ترفعوا أصواتکم فوق صوت الذکر و لاتقربوا فی المشی معه إلّا أن یأذن لکم و لا تقدوا قدامه و لا تقولوا فی مجلسه نجوی فإن کلّ ذلک سیئة عند الله مولیکم الحق».(6)اما اصل آیاتی که جناب باب از آنها تقلید کرده چنین است: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ عَليمٌ. يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَرْفَعُوا أَصْواتَکُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَ لا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ کَجَهْرِ بَعْضِکُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمالُکُمْ وَ أَنْتُمْ لا تَشْعُرُونَ».(7)
سوم: باب در جایی دیگر با تقلید از آیهی 165 سورهی مبارکهی بقره مینویسد: «و مِن النّاس مَن یتّخذ من دون الباب أنداداً من علمائهم و یحبّونهم کحبّ الله و ان الّذین آمنوا بذکر الله هم قد کانوا أشدّ حبّا! لله و ان القوّة لله جمیعاً».(8)اما اصل آیهی مبارکهی قرآن چنین است: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ ۖ وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ ۗ وَلَوْ يَرَى الَّذِينَ ظَلَمُوا إِذْ يَرَوْنَ الْعَذَابَ أَنَّ الْقُوَّةَ لِلَّهِ جَمِيعًا وَأَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعَذَابِ».(9)
چهارم: او در جایی دیگر به تقلید از آیهی 124 سورهی مبارکهی بقره مینویسد: «و انا نحن قد إبتلینا إبراهیم بکلمات ربّه و أتمّهن بالرکن المحمرة من عرشنا هذا و قد جعلنا علی النّاس بالحق إماماً قال و من ذرّیتی قال الله ربّ العرش إنّی قد حرمت عهدی للظالمین من عبادی و انی قد کنت علی کلّ شیء قدیرا».(10)اما اصل آیهی مبارکهای که باب از آن تقلید کرده چنین است: «وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ ۖ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ».(11)
بنابراین آثار تقلیدی و یا ساختگی و پُر از غلط جناب باب، چگونه میتواند به عنوان تنها دلیل حقانیت او مطرح شود در حالی که خود اعتراف دارد تقلید یا سرقت، هیچ فضیلتی برای آورندهی آن به ارمغان نمیآورد؟!
پینوشت:
1- فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 4، ص 451.
2- اصل اعتراف باب: «قسم به ذات مقدس خود که هیچ جنتی از برای این خلق اعلی از ظهور من و آیات من نیست... و هرگاه فصحای این قطع عاجز هستند، دلیل است که کلّ عاجز هستند و اگر اینها میگویند ما عاجز نیستیم، چرا اتیان نمینمایند به آیه مثل آیات ما از فطرت، نه به نحو تکسب و سرقت»: علیمحمد شیرازی، بیان فارسی، انتشارات اهل بیان، ص 16.
3- علیمحمد شیرازی، دلائل السبعه، ص 28.
4- علیمحمد شیرازی، تفسیر سورهی یوسف (احسن القصص)، انتشارات اهل بیان، صص 7-6.
5- (ترجمه): این رسول به آنچه خدا بر او نازل کرده ایمان آورده و مؤمنان نیز همه به خدا و فرشتگان خدا و کتب و پیغمبران خدا ایمان آوردند (و گفتند) ما میان هیچ یک از پیغمبران خدا فرق نگذاریم، و (همه یک زبان و یک دل) اظهار کردند که ما (فرمان خدا را) شنیده و اطاعت کردیم، پروردگارا، ما آمرزش تو را خواهیم و (میدانیم) بازگشت همه به سوی توست»: سورهی مبارکهی بقره، آیهی 285.
6- علیمحمد شیرازی، تفسیر سورهی یوسف (احسن القصص)، انتشارات اهل بیان، ص 92.
7- (ترجمه): ای کسانی که ایمان آوردهاید! چیزی را بر خدا و رسولش مقدّم نشمرید (و پیشی مگیرید)، و تقوای الهی پیشه کنید که خداوند شنوا و داناست. ای کسانی که ایمان آوردهاید! صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید (و داد و فریاد نزنید) آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا میکنند، مبادا اعمال شما نابود گردد در حالی که نمی دانید»: سورهی مبارکهی حجرات، آیات 1 و 2.
8- علیمحمد شیرازی، تفسیر سورهی یوسف (احسن القصص)، انتشارات اهل بیان، ص 199.
9- (ترجمه): بعضی از مردم، معبودهایی غیر از خداوند برای خود انتخاب میکنند؛ و آنها را همچون خدا دوست میدارند. امّا آنها که ایمان دارند، عشقشان به خدا، (از مشرکان نسبت به معبودهاشان،) شدیدتر است. و آنها که ستم کردند، (و معبودی غیر خدا برگزیدند،) هنگامی که عذاب (الهی) را مشاهده کنند، خواهند دانست که تمامِ قدرت، از آنِ خداست؛ و خدا دارای مجازات شدید است»: سورهی مبارکهی بقره، آیهی 165.
10- علیمحمد شیرازی، تفسیر سورهی یوسف (احسن القصص)، انتشارات اهل بیان، ص 197.
11- (ترجمه): (به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود. و او به خوبی از عهده این آزمایشها برآمد. خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار بده!)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمیرسد»: سورهی مبارکهی بقره، آیهی 124.