هرچند بزرگان مسلک شیخیه تلاش دارند تا مسیر خود را از جریان بابیت و بهائیت جدا نشان دهند، اما ناگزیر وجود عقایدی نظیر «رکن رابع»(1) و تأویل ماهیت «معاد جسمانی»(2) زمینهساز شکلگیری فرقهی بابیت و بهائیت شد. این زمینهسازی توسط شیخ احمد احسایی و کاظم رشتی، موجب شد تا اندک روحانیونی نیز که به جریان بابیت گرایش پیدا کردند، از پیروان مسلک شیخیه باشند. همچنان که کاظم رشتی هنگام مرگ، به قدری ظهور قائم آلمحمّد (صلّی الله علیه و آله) را نزدیک دانسته که حتی برای خود جانشینی تعیین نکرده و مدعی شد: «موعود منتظَر از جابلقا و جابلصا نخواهد آمد، بلکه آن بزرگوار در میان شماست. با چشم خود او را میبینید، ولی او را نمیشناسید».(3)
اما در مقابل نشر چنین عقایدی که زمینهساز پذیرش ادعای بابیت و سپس قائمیت علیمحمد شیرازی شد؛ نویسندگان بابی و بهائی و حتی شخص علیمحمد شیرازی حق انصاف را به جای آورده و به صورت متقابل، پیشوایان شیخیه را تکریم نمودند(4) تا جایی که علیمحمد شیرازی در ابتدای ادعای بابیت خود؛ از جانب امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) مدعی شد: «یا أهلَ الأرض انّی قَد نزلت عَلیکم الأبواب فَیغیبتی و لا تتَّبعونهُم مِن المؤمنین إلّا قلیل و لَقد ارسَلتُ عَلیکُم... (5) ای اهل زمین! همانا من بابها را در زمان غیبتم بر شما نازل کردم که از مؤمنین، جز عدّهی کمی از آنها تبعیت نمیکنند و همانا در زمان گذشته، احمد (احسائی) را به سوی شما فرستادم و در زمان نزدیک، کاظم (رشتی) را و جز افراد مخلص، آندو را تبعیت نمیکنند. پس ای اهل کتاب (خطاب به شیعیان)! شما را چه میشود که از خداوند حق و مولای قدیم خود نمیترسید؟»
پینوشت:
1- ر.ک: شیخ احمد احسایی، شرح زیارت جامعه کبیره، کرمان: چاپخانهی سعادت، 1356 ش، ج 1، ص 173.
2- ر.ک: شیخ احمد احسائی، جوامع الکلم (رسالهی قطیفیه)، تبریز: بینا، 1273 ق، ص 135.
3-اشراق خاوری، تلخیص تاریخ نبیل زرندی، تهران: لجنهی ملّی نشر آثار امری، 1328 ش، ص 28.
4- ر.ک: محمدعلی فیضی، حضرت نقطه اولی، تهران: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 132 بدیع، ص 15.
5- حسن مصطفوی، محاکمه و بررسی باب و بهاء، تهران: مرکز نشر آثار علامه مصطفوی، چهارم، 1386 ش، ج 3، ص 157.