گناه، خطا و اشتباه از اموری است كه باعث تنفّر مردم از پیشوایان میشود و لذا در فرهنگ اسلامی، پیامبران و امامان (پیشوایان حقیقی) بايد معصوم از گناه و خطا باشد. عباس افندی و شوقی افندی نیز نزد بهائیان از مقام امامت برخوردارند و بهائیان آنها را امام خویش و مصون از هرگونه خطا و اشتباه و همچنین صاحب کرامات و الهامات غیبی میدانند.
یکی از معتمدین، بهترین یاران و محرم اسرار عبدالبهاء، فضلالله صبحی مهتدی است؛ بهطوری که بهائیان او را کاتب وحی مینامیدند و همه به مقام و منصبش غبطه میخوردند.
عبدالبهاء دربارهی صبحی به پدر وی چنین میگوید: «شکر کن خدا را که چنين پسر روح پروری به تو داد، جناب صبحی به خدمات مرجوعه مشغول و هذا من فضل ربنا الرحمن الرحيم، جناب صبحي در حضور است و شب روز مشغول، شکر کن خدا را که به چنين موهبتی موفق شده است، جناب صبحی هر صباح صبوحی زند و به خدمت پردازد و در حق آن خاندان عون و عنايت طلبد».(1)
اما همین صبحی که در نظر عبدالبهاء اینقدر مقام دارد، در چشم شوقی، خائن به شمار میرود. او در قرن بدیع از صبحی با عنوان «امین سر سابق حضرت عبدالبهاء» یاد میکند که از اطاعت رهبر بعدی بهائیت تمرد جسته است و با لحنی تند راجع به او چنین مینویسد: «حتی تحریکات خائنانه و شرمآمیز امین سر سابق حضرت عبدالبهاء که از عاقبت حال کاتب وحی حضرت بهاءالله و جمعی از منشیان و مترجمان دیگر مولای خویش در شرق و غرب درس عبرت نگرفته و به معاندت قیام نمود.» (2)
حال سؤال اینجاست که کدامیک از این دو معصوم بهائی درست گفته و کدام اشتباه کرده است؟ اظهارات عبدالبهاء صحیح است یا صحبتهای شوقی؟ یک بهائی به حرف کدامیک از امامانش اعتماد کند؟ و آیا میتوانند هر دو درست گفته باشند؟
پینوشت:
1- علی امیر مستوفیان، خاطرات انحطاط و سقوط فضل الله مهتدی صبحی کاتب عبدالبهاء، تهران: انتشارات علم، 1384، ص 122.
2- شوقی ربّانی، قرن بديع، ترجمهی نصر الله مودّت، چاپ دوم با تجديد نظر به مناسبت تجليل يکصدمين سال اختتام عهد ابهی و تعظيم قرن اعلان عهد و ميثاق امر بهاء، ١٤٩بديع - ١٩٩٢ ميلادی، مؤسّسهی معارف بهائی به لسان فارسی، ص 797.