اعضا بیت العدل نمیتوانند مصون از خطا و اشتباه باشند .

سه شنبه, 11 خرداد 1400 07:52 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : یکی از چهره هائی که پس از مدتها حضور در جامعه بهائی از آن روی برگرداند خانم کارن دی هایر ( باکت ) است . ایشان در نوشته هایش از علت جدائی از این تشکیلات سخن گفته است که گزیده هائی از آن به نظر کاربران میرسد .

ا-بیوگرافی

خانم کارن دی هایر1 اهل کالیفرنیای آمریکا است و در آن‌جا زندگی می‌کند و به شغل معلمی مشغول است.

تحصیلات دانشگاهی او در حوزه آموزش و پرورش اسب و مطالعات فراوانی را درباره بهائیت انجام داده‌است. او نویسنده‌ای خوش‌ذوق و محققی منتقد است که سعی دارد با نوشتن مطالب انتقادی و سوال‌برانگیز، دیگران را متوجه واقعیات موجود در جامعه بهائی نماید.

خانم باکت از سال 1999 به مدت 14سال عضو فعال جامعه بهائی بود ولی به‌علت تناقضات موجود در بهائیت و اذیت و آزار زیادی که از سوی رهبران بهائی دید، اعتماد خود را از دست داد و به‌اجبار تشکیلات بهائی را ترک کرد. خانم باکت با ذکر اینکه به این نگاه که اعضاء بیت العدل مصون از خطا و میباشند مخالف است نسبت به این نگاه توضیح میدهد :

000000

در مورد اصابت و مصون از خطا بودن بیت العدل نظرات مختلفی وجود دارد. در این مقاله در نظر است که به دیدگاه‌های خانم کارن باکت در موضوع عصمت بیت العدل پرداخته شود، ولی برای این‌که خوانندگان گرامی با نظرات مختلف بهائیان، در این‌مورد آشنا گردند، ابتدا توضیح کوتاهی ارائه خواهد شد و سپس به نظرات خانم کارن می‌پردازیم.

اکثر قریب‌به‌اتفاق بهائیان معتقدند که بیت العدل (رهبری جهانی بهائی در اسرائیل) مصون از خطا و دارای عصمت است؛ به این معنی که اگر بیت العدل تحت شرایط لازم تشکیل شود و اعضای آن از سوی عموم بهائیان انتخاب‌شده باشند، این بیت العدل تحت حفظ و صیانت بهاءالله است. بنابراین اگر بیت العدل به‌اتفاق یا اکثریت آراء تصمیمی اتخاذ نماید، آن تصمیم بدون اشتباه و مبرا از هرگونه خطا و اشتباه خواهد بود. ۲۲ طبق این اعتقاد، اعضای بیت العدل هرچند به‌تنهایی مصون از خطا نیستند و امکان تصمیم‌های اشتباه دارند ولی وقتی دور هم جمع‌شده و در قالب هیات بیت العدل قرار می‌گیرند، تحت حفاظت و صیانت الهی قرار گرفته و در هنگام اخذ تصمیم و اظهارنظر از ناحیه روح‌القدس مورد تأیید قرار می‌گیرد و دستورات خود را با الهام از آن صادر می‌نمایند.

بعضی دیگر از اندیشمندان بهائی، درمورد عصمت بیت العدل و رهبران بهائی، نظر دیگری دارند. آن‌ها معتقدند بیت­العدل فقط در هنگام تشریع احکام مصون از خطا خواهد بود، نه در همه مواقع. بنابراین، این احتمال وجود دارد که بیت العدل در هنگام ارائه یک نظریه سیاسی یا اجتماعی یا اقتصادی به خطا رود و یا در صدور یک پیام یا اظهارنظر اشتباه کند.

یکی از طرف‌داران نظریه فوق، ادو شفر، ۲۳ شخصیت مهم بهائی و رئیس پیشین محفل ملی آلمان است که دوران حیات شوقی را نیز درک کرده‌است. وی نه‌تنها بیت العدل بلکه عبدالبها و شوقی افندی را نیز در هنگام اظهارنظر و بیان مطالب غیر تبیینی، مصون از خطا نمی‌داند. او در رساله‌ی دکترای خود با عنوان «مبانی نظم اداری بهائی» که در سال ۱۹۵۷ از دانشکده حقوق دانشگاه روپرتزر کارل هایدلبرگ دریافت شده‌است، درباره‌ی چگونگی عصمت رهبران بهائی به اظهارنظر پرداخته‌است. ۲۴

با در نظر گرفتن بیان فوق بیت­العدل فقط در هنگام تشریع احکام جدید یا احکامی که بهاءالله صدور آن‌ها را به بیت العدل محول کرده‌است، می‌تواند مصون از خطا باشد.

آقای شفر عصمت موهوبی را دلیل رهایی از گناه و منزه بودن و بی‌عیب‌ونقص بودن نمی‌داند. البته بیت العدل اظهارات جناب شفر را اظهارنظر شخصی ایشان تلقی کرده‌است و آن را تایید نمی‌کند (پیام بیت العدل ۷ آپریل ۲۰۰۸ خطاب به یاران ایران).

گروه دیگری از بهائیان که به «بهائیان روشن‌فکر» معروف هستند، بیت العدل را فاقد هرگونه مصونیت از خطا می‌دانند و به این جمله که «بیت العدل هرچه بگوید و تصمیم بگیرد، صحیح و درست است» انتقاد جدی دارند.

یکی از طرف‌داران این نظریه خانم باکت است که در ادامه با دیدگاه‌های او در این زمینه آشنا خواهید شد.

گروه دیگری از بهائیان نیز معتقدند بیت العدل زمانی ملهم به الهامات الهی خواهد بود که ولی امر بهائی در راس آن حضور داشته باشد زیرا بر اساس آموزه‌های بهائی، ولی امرالله به‌عنوان عضو دائم و رئیس بیت العدل باید همواره در جلسات بیت العدل حاضر باشد و بیت العدل بدون حضور ولی امرالله نه‌تنها مصون از خطا نیست بلکه اساساً غیرقانونی و نامشروع است.

این قول افرادی است که به بهائیان ارتدکس معروف هستند و تشکیلات بهائی آن‌ها را افرادی ناقض و دشمن، دانسته و هرگونه رفت‌وآمد و سلام و کلام با آن‌ها را ممنوع اعلام نموده‌است.

از نظر بهائیان ارتدکس بیت العدل موجود غیرقانونی است و نه‌تنها مصون از خطا و اشتباه نیست، بلکه مصوباتش نیز باطل است. ۲۵ برای خانم کارن باکت، مصون از خطا بودن اعضای کادر مرکزی بهائی در اسرائیل (بیت العدل) قابل هضم نیست و به آن معترض است. او در سایت بهائی رنتس در فوریه 2007 در مقاله‌ی «آیا بیت العدل مصون از خطا است؟» ۲۶ به تحلیل این‌موضوع پرداخته و می‌نویسد:

«برای بسیاری از مردم مصون بودن از خطا به این معنا است که فرد اشتباهی نمی‌کند و هر چه بگوید یا تصمیم بگیرد یا انجام دهد درست و صحیح است.

اما مسئله‌ای که برای ذهن کوچک من قابل هضم نیست این است که اگر شخص یا مؤسسه‌ای، مانند بیت العدل در آئین بهائی، به گونه‌ای باشد که مصون از خطا تلقی شود، آیا این مؤسسه نباید صاحب تمامی دانش‌ها باشد؟ برای روشن‌شدن مطلب توضیح می‌دهم.

اگر من بخواهم از فردی مصون از خطا، مثلاً پاپ یا فرضاً بیت العدل، سوالی بپرسم که مثلاً سرعت یک پرستوی آفریقایی در هوا چقدر است؛ آیا آن فرد یا مؤسسه نباید قبل‌از این‌که به من جوابی بدون خطا بدهد، سرعت پرستوی آفریقایی را بداند؟

ممکن است شما استدلال کنید که پاپ یا بیت العدل تنها در مسائل مرتبط با آیین کاتولیک یا آئین بهائی مصون از خطا هستند. آن‌ها اگر بخواهند در مورد پرنده‌شناسی صحبت کنند، حرفی برای گفتن ندارند. درنتیجه آن‌ها یک راه فرار برای خود به‌طور اتوماتیک خواهند داشت، آیا این‌طور نیست؟ بسیار خوب، شما به‌صورت ظاهر و از لحاظ قواعد درست می‌گویید که من فقط یک مقایسه انجام دادم و به قول معروف در مثال مناقشه نیست!

برگردیم به بحث، منطق حکم می‌کند، قبل‌از این‌که کسی بتواند به پرسشی پاسخ دهد یا موضعی در مورد مطلبی بگیرد که مصون از خطا باشد، نیازمند داشتن دانش و اطلاعات فراوان و زیاد است اگر کسی بخواهد همواره و بدون محدودیت در مورد هر چیزی نظر صحیح داشته باشد، لازمه‌اش این است که آن فرد دانش کامل و بدون محدودیت داشته باشد و همه‌چیز را بدانند و عالم مطلق باشد ۲۷. حتی اگر کسی درباره همه‌چیز دانش ندارد، برای این‌که بتواند مصون از خطا باشد، همچنان نیازمند دانشی است که بتواند محاسبه کند، آنالیز نماید و بتواند بدون هر گونه اشتباه به نتیجه و سرانجام درستی برسد (یعنی نه‌تنها راه‌حل را بداند، بلکه پاسخ صحیح را هم بدانند) .

اما صبر کن، شاید من دارم سروته، به این قضیه نگاه می‌کنم. چه می‌شود اگر پاپ نیازی نداشته باشد که همه‌چیز را بدانند (عالم مطلق باشد) که بخواهد جواب مسائل را بدهد؟ چه می‌شود که پاپ بتواند روابط زمان و مکان و فضا را تغییر دهد و حقیقت را دوباره بازسازی کند و سرعت پرستوی آفریقایی در هوا، همان چیزی بشود که او فرض کرده‌است؟

با توجه به این مطلب ، من تنها یک اشکال به این نظریه می‌گیرند و آن این‌که نه پاپ، و نه بیت العدل و نه هیچ انسان دیگری چنین قدرتی ندارند! هیچ موجودی نیست که این کار را بتواند بکند مگر خداوند (گرچه انسان‌هایی هستند که حتی اعتقادی به وجود خدا ندارند) و تاآنجاکه من می‌دانم کس دیگری چنین ادعائی نکرده‌است که قادر مطلق باشد.

برگشتیم به خانه اول! این موقعیت و جایگاه خوبی است که بپرسیم آیا بیت العدل واقعاً دانای مطلق است؟ این می‌تواند خیلی از مسائل را حل کند؛ «اگرچه بیت العدل دانای مطلق نیست۲۸

خوب، این نظریه هم با شاهدی که از خود بیت العدل آوردیم منتفی است!

حال، قبل‌از این‌که بحث را ادامه دهیم، می‌خواهم مطلب دیگری را روشن کنم. قصد من این نیست که بگویم دانای مطلق و مصون بودن از خطا، دو مطلب یکسان هستند؛ هرگز.

شخص می‌تواند همه‌چیز را بداند اما اشتباه کند. شخص می‌تواند دانای مطلق باشد ولی هنگام پاسخ‌گویی آن را مورد توجه قرار نداده و به آن بی‌توجه باشند این دو به‌طور آشکار از هم جدا هستند و ارتباطی با یکدیگر ندارند. کسی می‌تواند یکی از آن‌ها را داشته باشد درحالی‌که دیگری را ندارد. اما آیا می‌توان دومی را داشت و اولی را نداشت؟! و یا کسی می‌تواند مصون از خطا باشد، درحالی‌که فاقد همه دانش هاست و دانای مطلق نیست؟ اگر جواب مثبت است، چگونه چنین چیزی ممکن است؟

ما هیچ مطلبی، در میان آثار و نوشته‌های شوقی افندی پیدا نکردیم که گفته باشد بیت العدل در موقعیت و شرایط تصمیم‌گیری به «تصمیم غلطی» برسد. 29

چگونه می‌شود که شخص یا مؤسسه‌ای زمینی و مادی، مصون از خطا باشد (به این معنا که هیچ اشتباهی مرتکب نشود و همواره درست عمل کند)، اگر آن مؤسسه دارای کمال علم نباشد؟ این‌موضوع برای من مسئله و چیستان شده‌است.30

اگر شما پاسخی دارید خوشحال می‌شوم که با من درمیان بگذارید» .

در ادامه‌ی مطلب، خانم کارن به چند پاسخ رسیده، دراین‌باره اشاره می‌نماید که برای روشن‌شدن بحث مهم است. اول اظهار نظر آقای سن مک گلن ۳۱ که خود از منتقدان آئین بهائی است او می‌گوید:

«به‌طور یقین مصون بودن از اشتباه نیازمند علم مطلق است، که نه بیت العدل و نه ولی امرالله دارای آن نیستند: شوقی افندی می‌گوید اگر ولی امرالله را فردی مافوق بشر بدانیم همانا کفرگویی کرده‌ایم» . 32

به‌یقین همین مسئله برای بیت العدل هم صادق است، یعنی معصوم از خطا و اشتباه دانستن بیت العدل جهانی نیز کفرگویی است.

بیت العدل می‌گوید: ما در میان نوشتجات شوقی افندی مطلبی نیافته‌ایم که حاکی از این باشد که بیت العدل در تصمیم‌گیری‌های خود به نتیجه‌ی نادرستی می‌رسد. ۳۳

شوقی افندی می‌گوید:

«ولی امرالله نمی‌تواند نظر اکثریت اعضای بیت العدل را لغو کند، اما وظیفه دارد چنانچه حکمی، در اعتراض با مفاهیم و یا روح سخنان بهاءالله از سوی بیت العدل صادر ش، به آنان تذکر داده و درخواست تجدیدنظر در حکم صادر نماید.» ۳۴ بیت العدل دانای کل و عالم به همه‌چیز نیست، درنتیجه می‌تواند در تشخیص حقایق اشتباه کند یا به‌خاطر کمبود اطلاعات در موضوع به‌اشتباه بیفتد و این مسئله کاملاً واضح است. اما چیزی که شوقی افندی در این‌جا می‌گوید به‌طور خاص به موضوع مهم‌تری اشاره دارد: بیت العدل فاقد دانش کامل از مفاهیم بر روح تعالیم بهاءالله است. بنابراین، بیت العدل می‌تواند در ورطه‌ای مهم‌تر و عمیق‌تر از تصمیم اشتباه هم بیافتد. به گونه‌ای که ممکن است هدایت جامعه امر را به مسیری جدای از روح منتج از سخنان بهاءالله ببرد. همان‌طور که هر فرد دیگری ممکن است این‌گونه بشود. کلمات شوقی افندی، دعوت به اصرار و الزام بیت العدل بر مواضع شخصی آن‌ها نیست، بلکه متذکر این مطلب است که افراد باید فروتنی داشته باشند.

آقای براندن کوک ۳۵ یکی دیگر از منتقدان آئین بهائی می‌نویسد:

«کل مطلب از نظر من خیلی ساده است ابتدا اجازه دهید فرض کنیم که بیت العدل، همیشه «درست» می‌گوید، البته به‌شرط آنکه همه اطلاعات مربوط را داشته باشد. ارسطو می‌گوید «تنها» دلیل این‌که ما انتخاب غلطی داریم این است که همه حقایق را نمی‌دانیم. اشتباه، نتیجه اطلاعات ناکافی است. هر یک از ما، اگر در موضوعی اطلاعات کافی داشته‌باشیم، تصمیم درستی خواهیم گرفت اگر بیت العدل، به این مفهوم، مصون از خطاست، من آن را می‌پذیرم، همان‌طور که در مورد هر شخص و نهاد دیگری هم آن را می‌پذیرند. ولی با توجه به کمبود اطلاعات و شناختی که در عالم وجود دارد، من هیچ تضمینی ندارم که تمام مصوبات بیت العدل درست و صحیح باشد.»

یکی از خوانندگان، واژه مصونیت از خطا را، حربه‌ای برای ایجاد وحدت معرفی می‌نماید و می‌گوید:

به‌نظر من این‌که ما می‌پذیریم بیت العدل مصون از خطاست برای حفظ وحدت جامعه بسیار ضروری است. در همین راستا بیت العدل هم باید تلاش کند که اعضای آن از مردم دیگر برتر باشند. آن‌ها باید تاآنجاکه می‌توانند در امور تکنولوژی و غیره دارای آگاهی باشند که بتوانند همه‌چیز را بررسی کند و این مسئولیتی بسیار سنگین است.

یکی از بهائیان طرف‌دار بیت العدل، ضمن اشاره به سخنان داگلاس مارتین (عضو سابق بیت العدل) در سال 2006، اظهارات او را خلاصه‌وار این‌گونه بیان کرده‌است:

  • ما باید بین هدایات و مصونیت از خطای الهی و مصونیت از خطای اعطائی بهاءالله به بیت العدل تفاوت قائل شوید.
  • بیت العدل به طریق دیگری هدایت می‌شود.
  • پروسه تصمیم‌گیری بر اساس مطالعه عمیق نصوص مرتبط است.
  • در حال حاضر هیچ تصمیم‌گیری توسط بیت العدل صورت نمی‌گیرد مگر آنکه از دارالتحقیق خواسته می‌شود متون مربوط به آن موضوع را ارائه دهند و بیت العدل آن‌ها را مطالعه و درباره آن‌ها تفکر می‌کند.
  • آقای مارتین شهادت داده‌است (به شهادت خودش) که در زمانی‌که او در آن مؤسسه مشغول به خدمت بوده، بیت العدل مصون از خطا بوده‌است.
  • او دائماً می‌گوید تصمیمات مصون از خطای بیت العدل محدود به موضوع خاصی نیست و هر تصمیمی که از ناحیه بیت العدل صادر می‌شود، هرچه قدر که آن تصمیم زمینی و این دنیایی باشد، مصون از خطاست.

*ایده مصونیت از خطا برای افرادی که بخواهند آن را بپذیرند، مسئله سختی است اما آن‌هایی که این مسئله برایشان وجود دارد و در جامعه بهائی هستند، مشکلشان خودخواهی‌ها و غرور خودشان است.

*آقای مارتین سپس از قول عبد البها می‌گوید که بیت العدل مصون از خطا است در هر مسئله‌ای که آن‌ها در مورد آن، تصمیم‌گیری کنند.

*روی گرداندن از این راه‌ها (مصون دانستن بیت العدل از خطا) برای ما مشکلات بسیاری ایجاد می‌کند.

آقای دان جنسن ۳۶ از منتقدان آئین بهائی در مورد مطالب فوق این کامنت را نوشته‌است:

«این فرد درباره مطلب بالا به نکته ای اشاره کرده‌است که من خیلی آن را دوست دارند، آنجاکه می‌گوید:

«آقای مارتین شهادت داده‌است که بیت العدل در زمان خدمت او مصون از خطا بوده‌است!»

حال چگونه می‌تواند بگوید که بیت العدل اشتباه کرده باشد؟ او به‌هرحال عضو بیت العدل بوده‌است!

این یکی هم خیلی‌خوب است:

«آقای مارتین سپس از قول عبدالبهاء می‌گوید که بیت العدل در هر مسئله‌ای که تصمیم بگیرد مصون از خطاست.»

به‌نظر می‌رسد که عبدالبها می‌بایست راست گفته باشد؛ اگر که آقای مارتین از قول او چیزی گفته‌است!

من به این معتقدم که گفتمان مصون بودن از خطای مؤسسه‌های بهائی باید توسط بهائیان مورد قبول باشد. سوای این‌که از لحاظ منطقی پوچ است. چگونه فردی می‌تواند پایه یک حقیقت دینی را بر روی منطق بگذارد؟ تمامی نکته ویژه دین این است که ما نمی‌توانیم حقیقت را خودمان به‌خودی‌خود تشخیص دهیم و بهاءالله این مسئله را در جاهای متعددی بیان کرده‌است.»

در انتهای این مقاله و در بخش کامنت‌ها، فرد دیگری به نام فرانک وینترز می‌نویسد:

«مصونیت از خطا، بدون داشتن علم کامل و جامع باعث ایجاد خلأ می‌شود، که شانس خطا را بالا می‌برد. بیت العدل در مورد نقشه‌های شکست‌خورده خود در گذشته صحبت می‌کند، همچنین در مورد این‌که چرا نقشه‌ها، شکست خوردند و این‌که چرا این راه‌های جدید بهتر هستند، سخن می‌گوید. حالا این را در نظر بگیرید، نقشه‌های شکست‌خورده قبلی، همگی در گذشته با اشتیاق کامل پیش‌بینی‌شده بودند و همگی آن‌ها از پیام رضوان بیت العدل منشأ می‌گیرند. بیایید همه این‌ها را رها کنیم و برگردیم به همان روحانی بودن. شاید بیت العدل یک زمانی جهان را اداره کند یا شاید هم نکند؛ اما چرا این مقدار کوته‌فکری کنیم و متعصبانه برخورد کنیم؟ در حال حاضر من به بیت العدل اعتمادی ندارم که بتوانم پیاده‌روی جلوی خانه من را درست کند، چه برسد به این‌که دنیا را اداره کند!»

خانم باکت در ادامه و در بخش دوم مقاله خود تحت عنوان «آیا بیت العدل مصون از خطاست؟» می‌نویسد:

«نوشته من درباره مصون از خطا بودن بیت العدل نظرات و عکس‌العمل‌های نسبتاً زیادی را برانگیخت. به تمام کسانی که این مطالب را می‌خوانند و مشترک سایت هستند می‌گویند، از شما سپاس‌گزارم! من به‌خاطر افکار و ایده‌های شما مدیون همه شما هستم. بعضی نظرات کوتاه و برخی بلند بود. برخی کمی بامزه (بدون غرض) بود، درحالی‌که بقیه به‌صورت شگفت‌انگیزی عمیق و خردمندانه بود. در این‌جا خلاصه‌ای موجز از مهم‌ترین نکات را می‌گویند:

برای برخی، مفهوم مصون از خطا بودن نسبتاً اغراق‌آمیز بود، درحالی‌که بقیه روش کمی متفاوت را در پیش گرفتند. بعضی تلاش کردند تا حوزه «ذهن» را از حوزه‌های «روح» یا «الهی» جدا کند. ایشان می‌گفتند من باید بیشتر از باور و کمتر از خرد، استفاده کنند. معدودی هم اظهار کرده‌اند که کل مسئله، به زبان ساده، ترفندی برای تحریک حس اتحاد بوده‌است؛ وگرنه واقعاً اهمیتی نداشته‌است. به‌نظر می‌رسد بقیه هم می‌گفتند که انسان باید به مصون از خطا بودن بیت العدل باور داشته باشد و با داشتن چنین باوری، آن‌ها [مصون از خطا] هستند.

می‌خواهم به کسانی که از من خواسته‌اند تا از پرسش این‌همه سوالات نفرین‌شده دست بردارم-و فقط باور داشته باشند-پاسخ دهم! اول از همه، از این‌که شما یکی از مهم‌ترین و گرامی‌ترین ویژگی‌های اعتقاد بهائی-یعنی اصل تحری حقیقت و تحقیق مستقل درباره حقیقت را نادیده گرفته‌اید، واقعاً متأسفم. به‌علاوه، از این‌که شما قادر به کنار گذاشتن سنت تقلید کورکورانه نیستی، متأثر. بهاءالله هم بهائیان را از این روش منع می‌کرد و می‌گفت که باید «با چشمان خود ببینیم» و «با گوش‌های خود بشنویم» . اگر تنها آنچه را که به ما گفته می‌شود، بپذیریم و بدون پرسش، مسیر ارائه‌شده را دنبال کنیم، دیگر بهائی نیستیم! اعتقاد بهائی و پرسش، مانند کره بادام‌زمینی و مربا، با هم هستند.

به کسانی که در اظهارات خود از من می‌خواهند که از منطق یا خرد استفاده نکنم، می‌گویم: شوخی می‌کنید؟ در اعتقاد بهائی، علم و دین، هر دو، به‌عنوان مسیر دستیابی به‌حقیقت ستایش شده‌اند یکی مافوق یا مادون دیگری نیست. یک بهائی واقعی هیچ‌گاه منطق، تفکر انتقادی و قیاس ساده را به این خاطر که ممکن است با اصول عقاید مذهبی در تضاد باشد، انکار نمی‌کند. این سراشیبی لغزنده خرافات است. خیلی متشکرم ولی من این‌گونه فکر نمی‌کند.

هنگام بحث روی این عنوان جذاب در تالیسمان ۳۷ ، یکی از اعضاء این دیدگاه را مطرح کرد:

«مصون از خطا بودن به نتیجه نهایی ربط دارد نه به فرایند تصمیم‌گیری. به عقیده من، اشتباه گرفتن نتیجه نهایی با فرایند، جایی است که تو و دیگران در این مسئله به خطا رفته‌ایم. همانگونه که پیش‌تر گفتم، تضمین بی‌خطا بودن به نتیجه نهایی برمی‌گردد و نه به فرایند. اهمیتی ندارد که گام‌های فرایند می‌تواند چه نام گیرد.»

این مشابه دیگر پاسخ‌هایی بود که از دوستان بهائی دریافت کرده‌ام. اساساً ایشان می‌گویند که بیت العدل از جانب خدا هدایت می‌پذیرد و بنابراین تصمیمات ایشان از خطا محافظت شده‌است این دلیل این است که ایشان مصون از خطا هستند و اشتباه نمی‌کنند! نه به این خاطر که آن‌ها دانای کل هستند، بلکه به این خاطر که ایشان «نجوای خداوند را در گوشه جمعی خود» دارند. یا همان گونه که آن عضو تالار گفتگوی تالیسمان، در بالا بیان کرد، فرایند اهمیتی ندارد، بلکه نتیجه نهایی مهم است این شکل عجیبی از منطق است که نمی‌توانم بفهمم. خیلی‌خوب بود اگر مغز من خشکیده بود یا ساده‌تر بگویم به‌اندازه‌ی یک زمانی «قابل جمع‌بندی کردن» نبود. اما با این اوصاف، لطفاً به من اجازه دهید تا درست توضیح دهم چرا این توصیف را نارسا یافته‌ام.

اگر فرض کنیم که «فرایند» اهمیتی ندارد، پس الزام به دانای کل بودن به ظرافت کنار گذاشته می‌شود. این مزیت واضحی است که پیشنهاد آن دوست عرضه می‌کند. اگرچه، پیامد طبیعی آن چالشی برطرف نشدنی برای ما به وجود می‌آورد.

اگر در نظر بگیریم که فرآیند مهم نیست اما نتیجه نهایی اهمیت دارد، پس نتیجه قهری این است که فرایند را تا جایی‌که می‌توانیم ساده کنیم؛ به‌خصوص با در نظر گرفتن حجم زمان و منابعی که می‌تواند نیاز باشد.

ممکن است حتی شخصی موذی پیشنهاد کند که فرایند به یک توپ جادویی، ساده‌سازی شود. هر زمان که بیت العدل نیاز به یک تصمیم بی‌خطا دارد، تنها کاری که باید انجام دهد این است که توپ جادویی را تکان بدهد و جواب آن را بخواند. اگر معتقد هستیم که دست خدا در حال حاضر بیت العدل را به تصمیم مصون از خطا هدایت می‌کند، متعاقباً دست خدا توپ جادویی را نیز به تصمیم مصون از خطا هدایت خواهد کرد.

اگر با توپ جادویی آشنا نیستید،گزینه دیگر، دارت و تخت است.

احتمالاً جواب‌ها باید به یک دیوار با نوار چسبانده شوند و یک عضو بیت­العدل با چشمان بسته و درحالی‌که چرخیده‌است، نیزه را به سوی «دیوار پاسخ» پرتاب کند؛ درحالی‌که ۸ عضو دیگر بیت العدل برای درامان ماندن زیر میز باشند چون خداوند مصون از خطا بودن را به نتیجه نهایی بخشیده‌است، دارت را هدایت می‌کند تا جواب درست را انتخاب کند. (و تماشاچیان بی‌گناه را هم محافظت نماید!) شاید به این فرایندهای احمقانه بخندید، اما تنها کاری که من می‌کنم براساس این منطق است که فرایند اهمیتی ندارد اما نتیجه مهم است. امیدوارم تا الان روشن‌شده باشد، فرایندی که یک تصمیم بر اساس آن ساخته می‌شود نسبتاً مهم است. می‌خواهم بگویم نتیجه نهایی مهم است-ولی به‌عنوان تعمیمی طبیعی-اطلاعاتی نیز که در فرایند استفاده می‌شوند ارتباطی قوی با کیفیت تصمیم‌گیری دارند. به‌نظر می‌رسد که بیت العدل خود با این‌چنین ادعایی موافق باشد:

«همانند ولی امر (شوقی افندی) ، وقتی از بیت العدل، ارائه یک تصمیم خواسته می‌شود، نیاز دارد که حقایق به ایشان ارائه شود و همانند او، وقتی حقایق جدید ظاهر می‌شوند، شاید به‌خوبی تصمیم خود را تغییر دهد.» ۳۸

این به‌نظر شبیه یک حس مشترک خوب قدیمی است. این‌طور نیست؟

اما آیا بیت العدل می‌تواند اشتباه کند؟ خوب اگر به‌مانند بقیه ما انسان‌های فانی، دانای کل نباشند و وابسته به کیفیت اطلاعاتی باشند که به ایشان داده می‌شود، به شکل طبیعی نتیجه می‌شود که این (مصون از خطا بودند) صرفاً یک امکان است. در این نقل‌قول که سن مک گلن در قسمت نظرات آورده‌است، مدرکی نیز وجود دارد:

ولی امر موظف بر بازنگری در هر مصوبه‌ای است، که وجداناً ، با معنای سخنان بهاءالله در تعارض باشد و یا از روح سخنان دور باشد.»

بنابراین تصمیم‌های بیت العدل می‌تواند بسیار عمیق‌تر از یک خطای صرف و اشتباه باشد. ممکن است به‌جهت خطرناکی هدایت کند که از روح سخنان و آیات بهاءالله دور باشد. مانند هرکس دیگری که می‌تواند اشتباه کند. سخنان شوقی افندی دعوت به پافشاری روی صابون قطعیت‌های لغزش‌پذیر خود ما نیست، بلکه نیاز به فروتنی را به همه نشان می‌دهد. باید اضافه کنم که آنچه شوقی افندی می‌گوید نسبتاً هشداردهنده است و اگر اکثر بهائیان آن را به‌سادگی نمی‌فهمند. از دید من، او می‌گوید نه‌تنها بیت العدل می‌تواند اشتباه کند، بلکه می‌تواند خلاف جهت ماهیت تعلیمات بهاءالله حرکت کند. این مسئله نوعی وخیم از موقعیتی است که او توصیف می‌کند. البته او این را در زمینه مسئولیت ولی امر در متعادل‌سازی اختیار و قدرت بیت‌العدل بیان می‌کند.

همان‌طور که می‌دانید، ما اکنون در بهائیت، ولی امری نداریم. آن مقام خالی باقی‌مانده است و مسئولیت‌ها و وظایف آن نیز برآورده نمی‌شود.»

 

خواندن 415 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی