چاپ کردن این صفحه

قمه‌کشان در خدمت جمال مبارک!

شنبه, 14 فروردين 1400 17:15 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

نکته :

بهائیت در ایران : بارها در مطالب متعدد به خشونت تمام عیار بهائیان در مقابل مخالفان پرداخته ایم اما نکته قابل تامل این است که بهائیان مدعی‌اند پیامبرخوانده‌ی بهائیت، پیروانش را حتی از بحث و مشاجره با دیگران نهی کرده بود. پیشوایان این فرقه به تسلیم بودن محض در برابر ظالمین و ستمگران امر کرده‌اند. اما جالب است بدانیم که پیشوایان بهائی در عین حال، به داشتن نوکران و محافظانی قمه به دست و یاغی نیز افتخار می‌کردند.

حبیب مؤید (از مبلّغان سرشناس بهائی) در خاطراتش، درباره‌ی قمه‌کشی یکی از نوکران و نزدیکان پیامبرخوانده‌ی بهائی به نام میرزا اسدالله کاشی می‌نویسد: «آقا اسدالله كاشی كه او را شیر ماده می‌نامیدند خیلی كوتاه قد و خدمتگزار بود تا آخر عمرش در بیت مبارک خدمت كرد. حضرت عبدالبهاء می‌فرمودند این آقا اسدالله را می‌بینی با این قدش در بغداد یک قمه بلندی می‌بست و در خدمت جمال مبارک می‌رفت و دشمنان امر، از او حساب می‌بردند».(1)
اما به راستی مگر بهائیان مدعی نبودند
 که پیامبرخوانده‌ی بهائی، پیروانش را حتی از بحث و مشاجره با دیگران نهی کرده بود: «اگر انسان فی‌المثل به شرایع و ادیان الهی هم معتقد نباشد، بر فضل بهاءالله و لزوم اتّباع دیانت او شهادت دهد که اتباع (پیروان) خود را از حرب نهی فرموده، بل از قیل و قال و بحث و جدل نیز ممنوع داشته است».(2) پس چگونه به ملازمان قمه‌کش خود افتخار می‌کردند؟!
مگر عبدالبهاء شیوه‌ی برخورد
 با ستمگران و زورگویان را تسلیم محض بودن معرفی ننمود: «... اگر ستم‌کاری دست تطاول بگشاید و مانند گرگ تیزچَنگ هجوم نماید، اَحبای الهی مانند اَغنام (گوسفند) تسلیم شوند. لهذا مقاومت ننمایند بلکه تیغ و شمشیر را به شَهد و شیر مقابله نمایند. زخم به جِگرگاه خورند، دست قاتل را ببوسند و در سَبیل الهی جانفشانی نمایند».(3) پس چگونه است که از حساب بردن مخالفین بهائیت از بهائیان، با غرور یاد می‌کردند؟!
آری؛ گویا پیشوایان بهائی تنها در شعار دم از صلح و دوستی و سلطه‌پذیری زده و در عمل به گونه‌ای دیگر رفتار می‌نمودند!

پی‌نوشت:
1- مؤید، خاطرات حبیب، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 118 بدیع، پاورقی ص 385.
2-اشراق خاوری، رحیق مختوم، ج 1، ص 104-103.
3-
 عباس افندی، مکاتیب، مصر: به همّت فرج‌الله زکی الکردی، 1921 م، چاپ اول، ج 3، ص 124-123.

 

خواندن 492 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

Super User

آخرین‌ها از Super User