در پاسخ به این ادعا خواهیم گفت:
اولاً: این آیه در خصوص حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) است که خداوند بر ایشان وحی فرستاده، دارای اعجاز بوده و بسیاری از مردم به او ایمان آوردهاند. حال اگر چنین شخصی که رسالت او مقبول شده، بخواهد بر فرض محال، دروغی به خدا بندد، خداوند رگ حیاتش را از بین میبرد. همچنان که فرماندهی گوید اگر فرستادهی من خلافی مرتکب شد، او را مجازات میکنم. بنابراین مدعیانی چون باب و بهاء نه مورد خطاب این آیهاند و نه میتوان آیه را به آنان تسری داد.
ثانیاً: خداوند در آیاتی دیگر، وعدهی هلاکت اُخروی به کافران داده است: «فَوَيْلٌ لِلَّذينَ يَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَيْديهِمْ ثُمَّ يَقُولُونَ هذا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ لِيَشْتَرُوا بِهِ ثَمَناً قَليلاً فَوَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا کَتَبَتْ أَيْديهِمْ وَ وَيْلٌ لَهُمْ مِمَّا يَکْسِبُونَ [بقره/79]؛ پس وای بر آنها که نوشتهای با دست خود مینویسند، سپس میگویند: «این، از طرف خداست» تا آن را به بهای کمی بفروشند. پس وای بر آنها از آنچه با دست خود نوشتند و وای بر آنان از آنچه از این راه به دست میآورند».
ثالثاً: با توجه به آیاتی مشابه درمییابیم که سنت خداوند آنست که به کافران مهلت میدهد تا انسانها از روی اختیار تصمیم بگیرند: «إِنَّ الَّذينَ اشْتَرَوُا الْکُفْرَ بِالْإِيْمانِ لَنْ يَضُرُّوا اللَّهَ شَيْئاً وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ [آلعمران/177]؛ کسانی که ایمان را دادند و کفر را خریداری کردند، هرگز به خدا زیانی نمیرسانند و برای آنها، مجازات دردناکی است».
رابعاً: اگر قرار باشد هر مدعی باطلی از راه غیب نابود شود، دیگر هدایت اختیاری معنی و مفهومی ندارد. بلکه خداوند تنها راه را مشخص کرده و انتخاب را به مردم واگذاشته: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبيلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً [انسان/3]؛ ما راه را بدو نمودیم یا سپاسگزار خواهد بود و یا ناسپاس».
و سخن پایانی اینکه بابیه در بدشت نسخ اسلام را اعلام نمود . حال چگونه جریان بابیه و بهائیه برای اثبات حقانیت خود به آیات قرآنی استناد میکند که قبلا در شروع اعلام موجودیت خود اعلام نسخ آن را نموده اند . در کدام اعتقاد و باور این نوع رفتار وجود دارد ؟ جریان بهائیت یک تفکر از بنیان ضاله و زائده تفکر یک دیوانه متوهم بوده است ، که نه سوادی داشته و نه سیاستی . اما ابزاری بوده برای اجرای پروژه های استعمارگران وقت که بتوانند ثروت ایران را غارت کنند .
مبلغان بهائی را دعوت میکنیم به تاریخ ظهور و بروز بهائیت با تحری حقیقتی که از اصول خود میدانند بدقت مراجعه کنند . آنجا که در حجره علی محمد در عراق جاسوس روس به او قبولاند که تو همان باب وعده داده شده شیخیه ای که باید اعلام بابیتت را علنی کنی و.... 2
توهم از آنجا آمد که افیون مصرف شد و با حیله جاسوس روس این توهم در علی محمد شکل گرفت ....
پینوشت:
1- ابوالفضل گلپایگانی، فرائد، نسخهی الکترونیکی، ص 48.
2- خاطرات دانیاز دالگورکی