بهائیت و حضور در صف فتنه گران 88

پنج شنبه, 06 دی 1397 06:40 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : کتاب خشونت ابزار بهائیت  با تلاش جمعی از پژوهشگران فرق نوظهور تالیف و به بازار نشر ارائه شد.  در فصلی از این کتاب به موضوع حضور بهائیان در صف فتنه گران 88 پرداخته شده است . به بهانه 9 دی ماه سالروز خیزش میلیونی مردم مسلمان ، فهیم و ولایتمدار ایران زمین مناسب دیدیم این قسمت از کتاب را جهت کاربران گرامی  بازنشر نمائیم .

00000

بهائیت و فتنه 88

نقش دولت‌های بیگانه در شکل‌گیری و قوام فرقه‌ی بهائیت و اقدامات و اهداف آن علیه ایران بر کسی پوشیده نیست. این حزب سیاسی با بدعت‌های زشت بنیان‌گذاری شد و در دامان بیگانگان پرورش یافت. در دوران حکومت پهلوی جهت انزوای اسلامی شیعی، بهائیت مورد توجه دستگاه حکومت بود و بسیاری از بهائیان به مناصب بزرگ حکومتی رسیدند و بالطبع در تأمین منافع بیگانگان کوشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی که دیگر مجالی برای تحقق اهداف شوم این فرقه باقی نمانده بود، بهائیان از طریق همدستی با استکبار در تضعیف نظام اسلامی کوشیدند و به انحای مختلف در صدد تبلیغ مرام خود برآمدند.

انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث متعاقب آن عرصه‌ای بود تا دوباره بهائیان با اشاره‌ی محافل بیگانه علیه جمهوری اسلامی ایران توطئه کنند. پیش از انتخاباتِ این دوره بهائیان به دلیل بی‌علاقگی به سرنوشت ایران در هیچ انتخاباتی شرکت نمی‌کردند و خود را ایرانی نمی‌دانستند. اما این بار که اراده‌ی محافل بهائی بر شرکت در انتخابات و رأی‌دادن به نامزد مشخصی قرار گرفته بود، پیروان خود را به شرکت فعال فراخواندند. در تجمع‌هاي غيرقانوني پس از انتخابات، شعارها محدود به ضديت با انقلاب اسلامي نشد و جمعي كه از لحاظ تعداد به مراتب كمتر از تجمع‌هاي غيرقانوني قبلي بودند، اين‌بار به قرآن كريم نيز جسارت كردند كه حتي تعدادي از محكومان حوادث پس از انتخابات نيز كه تا آن زمان مدعي بودند تجمع‌ها مسالمت‌آميز و يك حق قانوني است، با ديدن تصاوير اين جسارت‌ها از موضع خود عقب‌نشيني كردند. اما اين جسارت‌ها موجب شد كه دستگاه‌هاي امنيتي به لايه‌هاي جديدتري از فتنه برخورد كنند، چرا كه جسارت به كتاب الهي كار هر كسي نمي‌توانست باشد و تنها از عهده ضد دين‌هاي انسان‌نمايي برمي‌آمد كه در اثر بستري كه قانون‌شكنان و سران فتنه براي آشوب ايجاد كرده بودند، همسو با گروهك‌ها و تروريست‌ها به ميدان آمدند و درونيات ضد ديني خود را آشكار كردند.

به علاوه رسانه‌های غربی و در رأس آنها تلویزیون فارسی بی.بی.سی نیز با تبلیغ و حمایت گسترده از بهائیان آنها را به حضور در خیابان‌ها تشویق می‌کرد. با دستگیری برخی از شرکت‌کنندگان بهائی در اغتشاشات و اعترافات آنان نیت پلید این فرقه در ضربه‌زدن به نظام اسلامی مشخص گردید.

 

بهائیت از کی وارد ماجرا شد

 

روند حرکت فرقه ضاله بهائیت به سمت ایفای نقش سیاسی در جامعه، با هدف تأثیر مثبت بر وضعیت جامعه بهایی ایران، مقارن با شرکت در انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی آغاز گردید که آن را حرکتی اجتماعی قلمداد کردند و لکن ورود بی سابقه اعضای این فرقه ضاله در جریان فتنه 88 و ایفای نقش فعال در اغتشاشات خصوصاً اغتشاشات روز عاشورا، اولاً ماهیت سیاسی این فرقه را اثبات نمود و ثانیاً نشان داد که بیگانگان در شکل­گیری جریان فتنه و دامن زدن به آن، بهائیت که حیات خود را در خودداری از شرکت در مسائل سیاسی می­داند، به صحنه اغتشاشات کشانده­اند و این امر شاید در یکصد سال اخیر بی­سابقه بوده است و از طرفی بهائیت تمام فرصت­هایی را که در طول حدود بیست سال اخیر (دوران توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی) توانسته بود از غفلت مسئولین امر به دست آورد با قرار دادن در سبد فتنه انتخابات 88 از دست داد. بر اساس آخرین اطلاعات به دست آمده و بررسی­های انجام شده ورود بهائیان به مسائل سیاسی و قرار گرفتن آن­ها در جریان فتنه سال 1388 برنامه­ریزی و سازماندهی شده بود.

تشکیلات بهائیت همواره در طول زمان رفتارهای متناقضی داشته که از فرقه بودن آن نشأت مي‌گيرد. ايرج غلامی جدا شده از فرقه ضاله بهائیت در رابطه با رفتار تشکیلات در فتنه 88 مي‌گويد: «آنها حقيقتاً خوشحال بودند و همه به يكديگر تبريك مي‌گفتند. دورادور مي‌شنيدم كه به هم تبريك مي‌گويند كه ديگر كار اين دولت تمام است و به زودي آزاد‌ مي‌شويم و به آرزوهايمان مي‌رسيم و آنچه پيش‌بيني مي‌كرديم امسال دارد رخ‌مي‌دهد. مي‌گفتند فلان كس فرموده كه اين كار خواهد شد و از خون شيعه و مخصوصاً روحانيت سيل خون راه خواهد افتاد و امسال زمان تحقق اين پيش‌بيني است. آنها به وقوع اين رخداد بسيار اميدوار بودند. من چون مستقيم به آنها نزديك نبودم نظارت كامل نداشتم ولي مي‌شنيدم كه آنها از لحاظ روحي خيلي خوشحال هستند و متوجه‌ بودم كه به هر حال در اين مسائل و تجمعات شركت‌ مي‌كنند و خودشان را نشان ‌مي‌دهند». "زمانيان" يكي از به دام‌افتادگان در تور فرقه بهائيت، درباره نشان دادن نيات واقعي تشكيلات درباره نظام جمهوري اسلامي ايران مي‌گويد: «از زمان تبلیغ کاندیداهای ریاست جمهوری، همه چیز هم از نظر سیاسی و هم مذهبی تغییر کرد. نه تنها موضع خود را علیه حکومت و دولت احمدی‌نژاد نشان دادند و از موسوی حمایت کردند بلکه ما را هم برای رأی دادن به موسوی تشویق کردند و همزمان با حوادث بعد از انتخابات، به عقاید ما توهین کردند».

 

بیانیه بیت­العدل و تعیین راهبرد

 

در روز یکشنبه 13/10/88 تعداد 13 نفر بهائی و دو نفر مسلمان مرتبط و سپس 8 نفر بهائی دیگر به اتهام شرکت در اغتشاشات روز عاشورا دستگیر شدند.

در بیانیه بیت­العدل در این خصوص در 25 دسامبر 2007 آمده است: «شایسته است که شما عزیزان به کمال استقامت و اطمینان و با اجتناب از مداخله در سیاست حزبی، هر فرصتی را برای همکاری با هموطنان عزیز خود در پیشبرد آرمان­هایی که موجب ترقی و سعادت وطن عزیزمان است مغتنم شمارید».

در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری پس از ورود بیت­العدل به فاز سیاسی و صدور اعلامیه هایی رسمی علیه نظام، جامعه بهائی نیز با این توهّم که جریان فتنه، نظام جمهوری اسلامی را ساقط خواهد کرد، ابتدا با بیان هویت خود، درخواست حضور در ستاد برخی از کاندیداها را کردند که با توجه به سوابق این فرقه، حضور آنها بیشتر به صورت کمک مالی متصور است که البته پس از آن در میتینگ­های کاندیداهای مذکور نیز شرکت كردند و برای اولین بار با حمل پلاکاردهایی در خصوص حقوق از دست رفته اقلیت­ها و دانشجویان محروم از تحصیل، هویت خود را مطرح کردند و با حضور در جمع به اصطلاح معترضین ضمن توجیه اقدامات خود، مبادرت به حساسیت­زدایی از هویت بهائی خود کردند.

در این بین، پس از اظهار نظر حسینعلی منتظری به سود بهائیان، حمایت­های جمیله کدیور و سعید رضوی فقیه از حقوق شهروندی بهائی­ها (که برای اولین بار بود که در جمهوری اسلامی صورت می­گرفت) در این امر نیز مؤثر بود. بهائی ها بعد از انتخابات عملاً به جریان فتنه و جنبش سبز پیوستند و در راهپیمایی­های 25 خرداد، 13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا شرکت نمودند. این گروه با ارسال ایمیل برای بهائیان، اظهار می­داشتند که دیگر باید تعیین تکلیف کنیم، شعار الله اکبر و یا حسین میرحسین دیگر به درد نمی­خورد، باید شعار زندانی سیاسی و دانشجوی سیاسی آزاد گردد، سر داد و با SMS  به افراد بهایی برای شرکت در تظاهرات اطلاع رسانی می­کردند.

علاوه بر این آنها با رادیو صدای آمریکا و مراکز حقوق بشر آمریکایی و یک سایت حقوق بشر که مربوط به منافقین می باشد و با علم به ماهیت آن، ارتباط داشتند. در اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران مورخ 22/12/88 ضمن اشاره به دستگیری اعضای یک شبکه اینترنتی، آمده است: "این شبکه که برخی از اعضای آن از پیروان یکی از فرقه های ضاله (بهائیت) هستند، پس از جذب افراد از طریق اینترنت، آنان را برای آموزش به مقر منافقین در عراق و دیگر کشورهای مورد نظر منتقل می نمودند".

 

جلسه بهائیان در شب تاسوعا سال 88

 

در واقع این فرقه به صورت شبکه­ای عمل نموده است، این شبکه در شب تاسوعا با حضور در منزل یکی از دستگیرشدگان، هماهنگی­های لازم را انجام داده و برای روز عاشورا در قالب تیم­های چهار نفره برنامه­ریزی کردند و با توجه به امکانات این فرقه و تشکیلاتی بودن عناصر آن، برنامه­ریزی و آمادگی کامل در اغتشاش حضور یافته اند.

در بررسی­های به عمل آمده حضور 100 نفر از افراد بهائی در تظاهرات روز عاشورای سال 1388 مسلم شده است و افراد دستگیر شده هم به حضور خود در اغتشاشات اعتراف کردند، گرچه کوشیدند فعالیت­های تخریبی خود را در این زمینه منکر شوند.

نکته حائز اهمیت این که بعضاً این افراد از خانواده سران تشکیلات بهائیت هستند؛ معرفی بعضی از آن ها به درک موضوع کمک خواهد کرد:

1. آرتین غضنفری متولد 1357 فرزند مسئول تشکیلات سه نفره منطقه 6 بهائیت تهران و فعال­ترین عنصر حاضر در اغتشاشات 13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا.

2. ژینوس سبحانی متولد 1361 (همسر آرتین غضنفری) دختر یکی دیگر از اعضای تشکیلات سه نفره منطقه 6 بهائیت تهران؛ وی دستیار شیرین عبادی بود که در آن مقطع دستگیر و بازجویی شده است.

3. بابک مبشر متولد 1357 داماد خانجانی از سران اصلی فرقه ضاله بهائیت و فردی تأثیرگذار در صنف عینک و از عناصر مؤثر و شاخصی بوده که در تجمعات روز عاشورا حضور داشته و اخبار اغتشاشات را از طریق مرتبطین خود رصد می­کرده است.

4. لواء خانجانی متولد 1365 نوه رئیس فرقه که پدرش در زمره متمولین به شمار می رود و در صنف عینک جایگاه ویژه­ای دارد؛ به اتفاق همسرش (بابک مبشر) و برادرش فؤاد و پیام فنائیان و ... در اغتشاشات روز عاشورا شرکت کردند.

5. پیام فنائیان فرزند یکی از خانواده­های سرشناس بهائی و از سرتیم­های اصلی اغتشاش بوده و در تجمعات روز عاشورا به همراه مرتبطین خود شرکت داشته است.

6. نیکاو هویدایی متولد 1359 فرزند یکی از عناصر تشکیلاتی بهائیت که در زمینه جذب مسلمانان و تبلیغ بهائیت فعال است و به همراه همسرش مونا عدل پیما در اغتشاش روز عاشورا شرکت کرده اند.

7. احمد روحانی وادقانی  متولد 1360، از خانواده­های مشهور بهائی و از سران صنف عینک می­باشد که حضور در محیط اغتشاش را به دلیل حضور در محل کارش پاساژ امجد، عنوان نموده است.

8. فرید روحانی  متولد 1360 برادر احمد بوده و حضور خود را در اغتشاش روز عاشورا را انکار نمی نماید.

9. ابراهیم شادمهر در سال 1366 از بهاییت متبری شده لیکن با همسر بهائی خود زندگی می­کند خود را مسلمان دانسته و علت حضورش را کنترل فرزندش زواش و عدم حضور وی در اغتشاش عنوان نموده است. وی و فرزندش از سوی تشکیلات بهائیت معرفی شده اند.

10. زواش شادمهر از عناصر بهائی بسیار فعال در جریان اغتشاشات پس از انتخابات بوده که در مکالمات خود از یکسره نمودن کار نظام سخن گفته است؛ وی از سرتیم­های فعالان اغتشاشات سال 88 و مسئول سازماندهی تجمعات به نفع موسوی بوده است.

11. علیرضا شتابی فردی به ظاهر مسلمان دارای فساد اخلاقی شدید و ارتباط گسترده با عناصر بهایی می­باشد وی موضع­گیری­های زیادی علیه نظام و تهییج برای حضور در اغتشاش داشته است.

 

لازم به توضیح است که دستگیری­ها بدون بردن نامی از بهائیت و بدون توجه به انتساب آنان به این فرقه ضاله انجام شده و در بازرسی­ها نیز، تنها اسناد مربوط به اغتشاشات توقیف شده است؛ لذا تشکیلات بهائیت ضمن ابراز نگرانی از دستگیری جوانان بهائی، در موضع انفعالی قرار گرفته اند.

زواش شادمهر در اعترافات خود می­گوید:

" من به صورت شخصی با فردی به نام آرتین غضنفری در ارتباط بودم و هفتهای چند بار او را میدیدم و اطلاعات و اخبار را از وی میگرفتم. آرتین غضنفری پدرش جزو خادمین بهائی در منطقه امیرآباد و یوسفآباد تهران بود. خودش هم در تشکیلات نقش داشت اما دقیقاً چیزی به من نمیگفت. همسرش هم خانم ژینوس سبحانی از افراد موثر تشکیلات بود. این خانم منشی خانم شیرین عبادی و عضو کانون مدافعان حقوق بشر که توسط شیرین عبادی اداره می­شد، بود.

 پیامکها و ایمیلها و پیام هایی که آقای غضنفری برای من فرستاد باعث شد فکر کنم جامعه بهاییها در حال تکاپو است و آنها هم حرکتهایی انجام میدهند. ایشان به من برای مناسبتها پیامک میزد. خود این موضوع کمی عجیب بود. چرا که جامعه [بهائیت] هیچ وقت کاری به این کارها نداشت. از طرف دیگر در آن موقع دستوری پیرامون حضور وجود نداشت اما وقتی که گروههای بهائی برای بازی فوتبال دور هم جمع میشدند یکی یکی اخبار و فعالیت­هایشان را به یکدیگر میگفتند و از این طریق من برخی فعالیتها را شروع کردم و وارد موضوع شدم. جامعه یک شور و شوق و تب بالایی برای به خیابان آمدن و دفاع از کاندیدای مورد نظر خود را داشت. از طرف دیگر ما برای بازی فوتبال که جمع میشدیم، بچهها (بهائیها) از اتفاقاتی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم درفلان خیابان افتاده و همچنین از سنگپرانیها و غیره خبر میدادند. در کنار این اخبار هم میگفتند که اگر موضوع ادامه دار باشد چالشی به وجود میآید که احتمالاً به نفع ما خواهد بود. بنده کلا تا همین میزان در داخل داستان بودم. البته من یکسری از مسائل را هم از فیس بوک دنبال میکردم و قرارها و تجمعات را از این سایت متوجه میشدم. البته با توجه به وضعیت پدرم و اینکه من از طرف خانواده پدری مصون بودم زیاد جالب نبود که وارد این قضایا شوم چون ممکن بود شناسایی شوم."

وی در مورد نحوه هدایت و فضاسازی توسط تشکیلات می­گوید: "آنچه در تشکیلات در قالب دستور میآید، دارای یک سری پارامترهایی است. از سوی دیگر همه بهائیان زبان همدیگر را می­فهمند و کدها را درک میکنند. بنابراین لازم نیست بیایند و رسما بگویند، آهای به خیابانها بروید و در تظاهرات شرکت کنید. به طور مثال وقتی که میگوید شما مجاز هستید که در تظاهرات شرکت کنید برای افراد بیرون از تشکیلات معنی سادهای دارد اما برای من که داخل تشکیلات هستم جور دیگر معنی پیدا میکند. بنابراین بعد از این پیام ناظم منطقه در کلاسهایموسیقی یا فوتبال بهائیان شرکت میکند و دستورات لازم برای تظاهرات را میدهد. به طور مثال میگوید سطل آشغال آتش بزنید یا شیشهها را بشکنید و به فلان جا حمله کنید. بنابراین پیام برای افراد غیربهایی یک برداشت دارد و برای ما معنای دیگر. یا به طور مثال وقتی که به ما دستور داده میشود که در انتخابات شرکت کنیم یعنی باید در فعالیتهای سیاسی هم حضور داشته باشیم یا اینکه گفته میشود در تجمعات مسالمتآمیز شرکت کنید یعنی در راهپیماییها و اغتشاشات نیز حضور داشته باشید

نکته اصلی اینجاست که دستورات از بالا به پایین با یک حالت رفاقتی به ما ابلاغ میشود. یعنی مستقیم نمیگویند که فلان کار را انجام دهید. چون این موضوع باعث برهم خوردن وجهه آنها میشود. اما به طور مثال به ما اجازه حضور در راهپیمایی مسالمت­آمیز را می­دهند و بعد از طریق دوستان یا ناظم منطقه تحریکاتی صورت میگیرد که مثلا ما باید حق خودمان را بگیریم و یا اگر حضور پیدا کنیم قطعا پیروز هستیم. بنابراین من هم در یک فضای دوستانه قرار میگیرم و این موضوع را میپذیرم. بنابراین وقتی در یک جمع دوستانه صحبت از گرفتن مطالبات میشود، این موضوع سلسله وار بالا میرود و به یک دستور و برنامه­ریزی تبدیل میشود. از این طریق هیچ کس متوجه نمیشود که ممکن است دستور ایجاد اغتشاش و ناآرامی از بالا صادر شده باشد.

روز عاشورا مشخص بود که قرار نیست یک روز معمولی باشد. این موضوع را میتوان در شعارها، وبلاگها و صحبتهایی که شده بود متوجه شد. یعنی همه انتظار داشتند که یک اتفاق بزرگ دیگر بیفتد.

روز تاسوعا آقای غضنفری به من پیام که فردا عاشورای سبز است. من ابتدا فکر کردم که عاشورا به خاطر نماد امام حسین سبز است اما کمی که گذشت متوجه شدم که روز موعود روز عاشوراست. روزی که همه منتظرش هستند و آرمان شهری که قراراست به یکباره اتفاق بیفتاد در این روز است."

وی همچنین در مورد تعارض شعار عدم دخالت در سیاست بهائیان و شرکت کردن آنها در انتخابات و سپس حضور در اغتشاشات می­گوید:

 "تشکیلات نگاه میکند که کجا برایش به صرفه است و در کدام بخش میتواند هدفی که دارد را پیاده کند. به همین خاطر یک موقع میگوید نباید در سیاست دخالت کرد و معتقد است که اگر دخالت نکند موفق­تر است و موقعی هم میگوید که تو باید وارد سیاست بشوی. این یک پارادوکس است و این سؤال را به وجود می­آورد که این داستان چیست؟ کسی هم در این خصوص نمیتواند سؤال کند. بنابراین به این نتیجه میرسند که ممکن است با این دو گزینه به نتیجه برسند اما اگر با آنها نیز به نتیجه نرسند قطعا از آنها عبور میکنند و به سراغ تفکرات دیگر میروند. البته باید بگویم که این برنامهها مربوط به یک روز و دو روز یا 3 ماه و 6 ماه نیست. بلکه چندین سال برای این موضوع برنامهریزی میکنند و تمامی جزئیات را مورد بررسی قرار میدهند."

"پیام فنائیان" یکی از ‌اعضای دستگیرشده در اغتشاشات سال 88 است. وي درباره دستور تشكيلاتي بهائيت مبني بر فعالیت شبکه‌ای اعضا جهت تبليغ و ايجاد اغتشاش در فتنه 88 مي‌گويد: «ورود بهائیت در جریان فتنه، با دستور تشکیلاتی بوده است لکن از سطح تخصصی به سطح عمومی وارد شده‌اند بدین معنی که تا قبل از فتنه صرفاً بر کار تشکیلاتی و سازمانی تکیه می‌کردند ولی امروز بر آگاهی‌ها و کنش‌های فردی و کار شبکه‌ای. بنابراین اعضا را مأمور به تبلیغ انفرادی ساختند (بر مبنای این اعتقاد که یک فرد می‌تواند به تنهایی یک مملکت را به هم بریزد). در واقع در سال 1388 تشکیلات بهائیت به سمت نظام شبکه‌ای گرایش یافت، بدین معنا که گفتند ترویج مرام فرقه‌ای به صورت تشکیلاتی سبب آسیب‌پذیری است، بنابراین بايد هر فرد در شبکه خانوادگی، دوستان و... شخصاً اقدام به تبلیغ و ترویج كند و برای شرکت در اغتشاشات نیز همین رهنمود تشکیلاتی به اجرا درآمد یعنی عناصر بهائی به دستور این تشکیلات ضاله، در قالب شبکه‌های خانوادگی، دوستان و... در اغتشاشات خیابانی حضور می‌یافتند».

این امر ظاهراً در فرقه­ها و گروهک­های دیگر نیز مصداق دارد، در فرقه تبشیری مسیحیت از کلیسا و کشیش به کلیسای خانگی و عدم نیاز به کشیش رسیده­اند و منافقین از اعمال تروریستی به موضوع حقوق بشر روی آورده اند.

پیام فنائیان در تاریخ 10/11/88 در دادگاه انقلاب به بیان نقش تشکیلات بهائیت در هدایت اعضای خود برای شرکت در اغتشاشات اقرار و به میزان تسلط زیاد تشکیلات بر اعضاء فرقه بهائیت اشاره کرده است. وی در اقاریر خود اظهار داشته است: «در ضیافتها ابلاغ تشکیلات مبنی بر حضور در تجمعات به ما ابلاغ شد. بهائیان تمامی امور خود را با هماهنگی بیت­العدل انجام می­دهند. من به درخواست آرتین غضنفری ناظم منطقه 6 بهائیت تهران در تجمعات حضور پیدا کردم. ما به همراه دوستانمان در اغلب تجمعات بعد از انتخابات حضور داشتیم. تا قبل از این انتخابات و انتخابات مجلس هشتم، ما اجازه شرکت در انتخابات و فعالیت­های سیاسی را نداشتیم ولی با ابلاغ بیت­العدل در حین انتخابات مجلس هشتم و به صورت ویژه­تر در انتخابات ریاست جمهوری دهم وارد عرصه فعالیت سیاسی و انتخابات شدیم."

وی در مورد چگونگی و نحوۀ مشارکت خود در اغتشاشات روز عاشورا می گوید:

" در روز 5/10/88 از طریق اس ام اس آرتین غضنفری مطلبی دربارۀ دعوت تجمع در روز عاشورا دریافت نمودم. من از طریق رادیو فردا مطلبی دربارۀ تجمع روز عاشورا دریافت نمودم.که بعد از خبر با بابک مبشر تماس تلفنی گرفتم و قرار شد با هم قرار بگذاریم که این تماس ساعت نه ونیم صبح بود. بعد از تماس ساعت نه ونیم من با خانوم خود باهم رفتیم و میدان فاطمی که با بابک قرار گذاشتیم سوار ماشین او شدیم. بعد از میدان فاطمی به سمت پایین حرکت کردیم و بعد از بلوار کشاورز و میدان ولیعصر از خیابان کریم خان به سمت پایین رفتیم بعد از تقاطع حافظ و انقلاب به سمت پایین رفتیم در خیابان خارک به دلیل ترافیک سنگین لحظه­ای از ماشین پیاده شدیم و بعد دوباره سوار ماشین شدیم و قرار گذاشتیم که از خیابان ولیعصر برگردیم که بعد از رفتن از خ ولیعصر به سمت بالا برگشتیم و بعد با ماشین به سمت بلوار و خ وصال شیرازی و از آنجا به سمت بالا به امیرآباد شمالی حرکت کردیم. در هنگام نماز ظهر ما در حوالی مسجد امیرآباد شمالی بودیم در ضمن صبح همان روز نیز بشیر احسانی با من تماس گرفت و از من پرسید که کجا میروم که من گفتم با بابک مبشر و خانوم او قرار گذاشته و میرویم. بعد از ظهر همان روز نیز من به منزل بشیر احسانی که پسر دختر خاله­ام است رفتم و تا شب آنجا بودیم. افراد حاظر در آن روز که همراهمان بودند عبارتند از : بابک مبشر، لوا خانجانی ، فؤاد خانجانی، و دو نفر دیگر از دوستان.

خیابانهایی که در آنها در روز عاشورا حضور داشتیم شامل خیابان فاطمی، خیابان زرتشت، خ کریم خان، خ حافظ، خ ولیعصر، چهارراه ولیعصر، انقلاب، و در نهایت بلوار کشاورز در اغتشاشات روز عاشورا شاهد درگیری های بین نیروهای انتظامی و مردم تجمع کننده بودم و شاهد آتش گرفتن یکی از مکان­ها در خ طالقانی و چهارراه ولیعصر بودم و شعارهای مرگ بر دیکتاتور و غیره.

25 خرداد:  با اشکان بصاری در تجمع بوده­ام و راجع به این موضوع با او تلفنی صحبت کردم منظورم شرکت در تجمع است. چون مغازۀ او در خ انقلاب بود و من از او پرسیدم که چه خبر است؟ او به من گفت که جمعیت است و من به مغازۀ او رفتم و از آنجا با او رفتیم تا نزدیکی میدان آزادی نیز رفتم از آنجا برگشتیم و با ماشین اشکان که در حوالی خ انقلاب پارک کرده بود به خانه برگشتیم. در این مدت بعد از انتخابات با اشکان و بابک راجع به انتخابات و حوادث پس از آن صحبت می­کردم. قبل از انتخابات من و اشکان در تجمع­های انتخاباتی حضور داشتیم و به خاطر این مسئله باهم زیاد صحبت می­کردیم در منزل و محیط کار هم با همکارها صحبت می­کردیم."

فنائیان هدف بیت­العدل از دعوت اعضایش جهت حضور فعال در تجمعات روز عاشورا را دنبال کردن اهداف جامعۀ بهائیت و کسب امتیازاتی برای آنها می­داند.

آرتین غضنفری در اعترافات خود بیان می­کند: "بر اساس اعتقادات ما یک فرد بهائی نباید در امور سیاسی دخالت کند و ما عرفاً در سالیان گذشته بر اساس این اعتقاد در رأی­گیری شرکت نمی­کردیم. ولی در حدود دوسال قبل خادمین وقت عنوان کردند که نامه­ای از طرف بیت­العدل آمده و گفته شرکت در انتخابات (زمان انتخابات مجلس بود) مانند سایر کشورها برای بهائ­ ها موردی ندارد و هر کس بخواهد می­تواند در انتخابات شرکت کند."

اعترافات نیکاو هویدایی درباره فعالیت آرتین غضنفری در اغتشاشات

" آرتین گفت که فردا حدود ساعت 9-9:30 می خواهد به سمت انقلاب برود و البته با یکی از دوستانش صحبت کرده که منزلشان نزدیک انقلاب است و هنوز جواب قطعی را نداده که می­شود به آنجا برود یا نه. و گفت منتظر جواب است ... ژینوس (همسر آرتین) گفت که می­خواهد با آرتین باشد و با هم خواهند بود. آرش صادقی گفت که او هم برنامه­ای ندارد و در خانه خواهد بود و به من گفت که اگر زود از خواب بیدار شد با من تماس می­گیرد که به بیرون برویم که فردا نیز حدود ساعت 30/10 با من تماس گرفت و در حدود 30/10-11 از منزل بیرون رفتیم. آرتین غضنفری و همسرش ژینوس گفتند که فردا در سمت انقلاب شلوغ است و ممکن است که تجمع باشد و آنها نیز می­خواهند اگر بشود به آنجا بروند در شب تاسوعا که در منزل ما بودیم شبکۀ ماهواره اعلام می­کرد که قرار است فردا در سمت انقلاب تجمع باشد و همچنین از طریق  smsکه روز قبلش دریافت کرده بود، آنها متوجه شدند که فردا شلوغ است و از مکان شلوغی اطلاع یافتند و جهت شرکت در تجمع روز عاشورا قرار گذاشتند."

ژینوس سبحانی در پاسخ به این سوال که اگر پیامی از بیت­العدل ارسال نمی شد شما در انتخابات شرکت می­کردید؟ می­گوید: "اگر پیام دو سال قبل دربارۀ شرکت در انتخابات مجلس نبود مطمئناً شرکت نمی­کردم."

در پی برخورد قضائی با بهائی­های اغتشاشگر، واکنش منفی جامعه نسبت به بهائیت افزایش یافته و جامعه بهائی از احتمال فشار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پس از این حوادث نسبت به خودشان دچار ترس شدیدی شدند. برای همین پس از آن در جلسات تشکیلاتی فرقه تغییر تاکتیک اعلام و به اعضای خود تأکید کردند که در امور سیاسی کشور دخالت نکنند.

علی­هذا ثابت شده است که ادعای جدایی بهائیت از سیاست، یک ادعای دروغین و صرفاً یک اقدام تاکتیکی و تبلیغاتی آنهاست. رهبران تشکیلات فرقه مذکور در سطوح مختلف خارجی و داخلی کاملاً عامدانه و سازمان یافته، در همه حال در اندیشه­ی ضربه زدن به اسلام و مسلمانان و به تبع آن تبلیغ بهائی­گری و تحقق رؤیای جهانی شدن بهائیت هستند و در این راستا به فراخور شرایط از هر رنگ و لعابی استفاده می­نمایند، از اغفال جوانان با اباحه­گری و شعارهای فریبنده (مانند شعار آزاداندیشی و تساوی حقوق) گرفته تا فضاسازی­های بین­المللی و توسل به حقوق بشر و در صورت امکان و اقتضای شرایط، انجام فعالیت­های اقتصادی انحصاری در جهت تسلط بر مسلمانان و حتی ارتکاب جرایمی همچون جاسوسی برای معاندین و یا مداخله و شرکت در فتنه­ها و اغتشاشات در جهت بهره­برداری سیاسی و پیشبرد اهداف سازمانیِ فرقه بهائیت.

 

اخیراً ایرج ناصر، تبعه ایرانی مقیم پاکستان و مسئول دفتر بهائیت شهر راولپندی این کشور گفته است:

"ما (بهائیان) عناصر تحصیل کرده و متمول زیادی در داخل و خارج از ایران داریم که می­توانند در صورت سقوط حکومت ایران، زمام امور را در دست بگیرند و کشورهای خارجی نیز از آنها حمایت خواهند کرد".

همانگونه که ذکر شد، نکته حائز اهمیت این که فعالیت های بیشتر دستگیرشدگان بهائی عاشورای سال 88 در چارچوب شبکه­ای خانوادگی ساماندهی شده بود و این استراتژی یکی از مهم­ترین توصیه­هایی بود که سایت­های وابسته به جریان سبز در حوادث فتنه بعد از انتخابات مورد تأکید قرار می­دادند که: "در قالب خانواده به خیابان­ها بریزند"؛ کما اینکه در بیانیه­های موسوی نیز بر مقوله شبکه ها به ویژه شبکه­های خانوادگی تأکید شده است.

در همان سال 88 مجلس نمایندگان آمریکا (توسط جمهوری خواهان از 409 نفر 47 نفر طراحی را تصویب و برای مجلس سنا ارسال کردند که رئیس جمهور آمریکا می­بایست در کنار پیگیری بحث پرونده هسته ای ایران، موضوع بازداشت 7 نفر از سران بهائیت را نیز مطرح کند که این خود به تنهایی می­تواند مسئله وابستگی و اهمیت فوق­العاده این فرقه ضاله و نقش محوری آنها در فعالیت­های اصلاح طلبان سبز را برای بیگانگان روشن سازد.

00000

خداوند رحمان ورحیم این امت دلداده اهل بیت را از گزند دشمنان حفظ نماید 

خواندن 797 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی