00000
بهائیت و فتنه 88
نقش دولتهای بیگانه در شکلگیری و قوام فرقهی بهائیت و اقدامات و اهداف آن علیه ایران بر کسی پوشیده نیست. این حزب سیاسی با بدعتهای زشت بنیانگذاری شد و در دامان بیگانگان پرورش یافت. در دوران حکومت پهلوی جهت انزوای اسلامی شیعی، بهائیت مورد توجه دستگاه حکومت بود و بسیاری از بهائیان به مناصب بزرگ حکومتی رسیدند و بالطبع در تأمین منافع بیگانگان کوشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی که دیگر مجالی برای تحقق اهداف شوم این فرقه باقی نمانده بود، بهائیان از طریق همدستی با استکبار در تضعیف نظام اسلامی کوشیدند و به انحای مختلف در صدد تبلیغ مرام خود برآمدند.
انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث متعاقب آن عرصهای بود تا دوباره بهائیان با اشارهی محافل بیگانه علیه جمهوری اسلامی ایران توطئه کنند. پیش از انتخاباتِ این دوره بهائیان به دلیل بیعلاقگی به سرنوشت ایران در هیچ انتخاباتی شرکت نمیکردند و خود را ایرانی نمیدانستند. اما این بار که ارادهی محافل بهائی بر شرکت در انتخابات و رأیدادن به نامزد مشخصی قرار گرفته بود، پیروان خود را به شرکت فعال فراخواندند. در تجمعهاي غيرقانوني پس از انتخابات، شعارها محدود به ضديت با انقلاب اسلامي نشد و جمعي كه از لحاظ تعداد به مراتب كمتر از تجمعهاي غيرقانوني قبلي بودند، اينبار به قرآن كريم نيز جسارت كردند كه حتي تعدادي از محكومان حوادث پس از انتخابات نيز كه تا آن زمان مدعي بودند تجمعها مسالمتآميز و يك حق قانوني است، با ديدن تصاوير اين جسارتها از موضع خود عقبنشيني كردند. اما اين جسارتها موجب شد كه دستگاههاي امنيتي به لايههاي جديدتري از فتنه برخورد كنند، چرا كه جسارت به كتاب الهي كار هر كسي نميتوانست باشد و تنها از عهده ضد دينهاي انساننمايي برميآمد كه در اثر بستري كه قانونشكنان و سران فتنه براي آشوب ايجاد كرده بودند، همسو با گروهكها و تروريستها به ميدان آمدند و درونيات ضد ديني خود را آشكار كردند.
به علاوه رسانههای غربی و در رأس آنها تلویزیون فارسی بی.بی.سی نیز با تبلیغ و حمایت گسترده از بهائیان آنها را به حضور در خیابانها تشویق میکرد. با دستگیری برخی از شرکتکنندگان بهائی در اغتشاشات و اعترافات آنان نیت پلید این فرقه در ضربهزدن به نظام اسلامی مشخص گردید.
بهائیت از کی وارد ماجرا شد
روند حرکت فرقه ضاله بهائیت به سمت ایفای نقش سیاسی در جامعه، با هدف تأثیر مثبت بر وضعیت جامعه بهایی ایران، مقارن با شرکت در انتخابات هشتم مجلس شورای اسلامی آغاز گردید که آن را حرکتی اجتماعی قلمداد کردند و لکن ورود بی سابقه اعضای این فرقه ضاله در جریان فتنه 88 و ایفای نقش فعال در اغتشاشات خصوصاً اغتشاشات روز عاشورا، اولاً ماهیت سیاسی این فرقه را اثبات نمود و ثانیاً نشان داد که بیگانگان در شکلگیری جریان فتنه و دامن زدن به آن، بهائیت که حیات خود را در خودداری از شرکت در مسائل سیاسی میداند، به صحنه اغتشاشات کشاندهاند و این امر شاید در یکصد سال اخیر بیسابقه بوده است و از طرفی بهائیت تمام فرصتهایی را که در طول حدود بیست سال اخیر (دوران توسعه اقتصادی و توسعه سیاسی) توانسته بود از غفلت مسئولین امر به دست آورد با قرار دادن در سبد فتنه انتخابات 88 از دست داد. بر اساس آخرین اطلاعات به دست آمده و بررسیهای انجام شده ورود بهائیان به مسائل سیاسی و قرار گرفتن آنها در جریان فتنه سال 1388 برنامهریزی و سازماندهی شده بود.
تشکیلات بهائیت همواره در طول زمان رفتارهای متناقضی داشته که از فرقه بودن آن نشأت ميگيرد. ايرج غلامی جدا شده از فرقه ضاله بهائیت در رابطه با رفتار تشکیلات در فتنه 88 ميگويد: «آنها حقيقتاً خوشحال بودند و همه به يكديگر تبريك ميگفتند. دورادور ميشنيدم كه به هم تبريك ميگويند كه ديگر كار اين دولت تمام است و به زودي آزاد ميشويم و به آرزوهايمان ميرسيم و آنچه پيشبيني ميكرديم امسال دارد رخميدهد. ميگفتند فلان كس فرموده كه اين كار خواهد شد و از خون شيعه و مخصوصاً روحانيت سيل خون راه خواهد افتاد و امسال زمان تحقق اين پيشبيني است. آنها به وقوع اين رخداد بسيار اميدوار بودند. من چون مستقيم به آنها نزديك نبودم نظارت كامل نداشتم ولي ميشنيدم كه آنها از لحاظ روحي خيلي خوشحال هستند و متوجه بودم كه به هر حال در اين مسائل و تجمعات شركت ميكنند و خودشان را نشان ميدهند». "زمانيان" يكي از به دامافتادگان در تور فرقه بهائيت، درباره نشان دادن نيات واقعي تشكيلات درباره نظام جمهوري اسلامي ايران ميگويد: «از زمان تبلیغ کاندیداهای ریاست جمهوری، همه چیز هم از نظر سیاسی و هم مذهبی تغییر کرد. نه تنها موضع خود را علیه حکومت و دولت احمدینژاد نشان دادند و از موسوی حمایت کردند بلکه ما را هم برای رأی دادن به موسوی تشویق کردند و همزمان با حوادث بعد از انتخابات، به عقاید ما توهین کردند».
بیانیه بیتالعدل و تعیین راهبرد
در روز یکشنبه 13/10/88 تعداد 13 نفر بهائی و دو نفر مسلمان مرتبط و سپس 8 نفر بهائی دیگر به اتهام شرکت در اغتشاشات روز عاشورا دستگیر شدند.
در بیانیه بیتالعدل در این خصوص در 25 دسامبر 2007 آمده است: «شایسته است که شما عزیزان به کمال استقامت و اطمینان و با اجتناب از مداخله در سیاست حزبی، هر فرصتی را برای همکاری با هموطنان عزیز خود در پیشبرد آرمانهایی که موجب ترقی و سعادت وطن عزیزمان است مغتنم شمارید».
در انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری پس از ورود بیتالعدل به فاز سیاسی و صدور اعلامیه هایی رسمی علیه نظام، جامعه بهائی نیز با این توهّم که جریان فتنه، نظام جمهوری اسلامی را ساقط خواهد کرد، ابتدا با بیان هویت خود، درخواست حضور در ستاد برخی از کاندیداها را کردند که با توجه به سوابق این فرقه، حضور آنها بیشتر به صورت کمک مالی متصور است که البته پس از آن در میتینگهای کاندیداهای مذکور نیز شرکت كردند و برای اولین بار با حمل پلاکاردهایی در خصوص حقوق از دست رفته اقلیتها و دانشجویان محروم از تحصیل، هویت خود را مطرح کردند و با حضور در جمع به اصطلاح معترضین ضمن توجیه اقدامات خود، مبادرت به حساسیتزدایی از هویت بهائی خود کردند.
در این بین، پس از اظهار نظر حسینعلی منتظری به سود بهائیان، حمایتهای جمیله کدیور و سعید رضوی فقیه از حقوق شهروندی بهائیها (که برای اولین بار بود که در جمهوری اسلامی صورت میگرفت) در این امر نیز مؤثر بود. بهائی ها بعد از انتخابات عملاً به جریان فتنه و جنبش سبز پیوستند و در راهپیماییهای 25 خرداد، 13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا شرکت نمودند. این گروه با ارسال ایمیل برای بهائیان، اظهار میداشتند که دیگر باید تعیین تکلیف کنیم، شعار الله اکبر و یا حسین میرحسین دیگر به درد نمیخورد، باید شعار زندانی سیاسی و دانشجوی سیاسی آزاد گردد، سر داد و با SMS به افراد بهایی برای شرکت در تظاهرات اطلاع رسانی میکردند.
علاوه بر این آنها با رادیو صدای آمریکا و مراکز حقوق بشر آمریکایی و یک سایت حقوق بشر که مربوط به منافقین می باشد و با علم به ماهیت آن، ارتباط داشتند. در اطلاعیه دادسرای عمومی و انقلاب تهران مورخ 22/12/88 ضمن اشاره به دستگیری اعضای یک شبکه اینترنتی، آمده است: "این شبکه که برخی از اعضای آن از پیروان یکی از فرقه های ضاله (بهائیت) هستند، پس از جذب افراد از طریق اینترنت، آنان را برای آموزش به مقر منافقین در عراق و دیگر کشورهای مورد نظر منتقل می نمودند".
جلسه بهائیان در شب تاسوعا سال 88
در واقع این فرقه به صورت شبکهای عمل نموده است، این شبکه در شب تاسوعا با حضور در منزل یکی از دستگیرشدگان، هماهنگیهای لازم را انجام داده و برای روز عاشورا در قالب تیمهای چهار نفره برنامهریزی کردند و با توجه به امکانات این فرقه و تشکیلاتی بودن عناصر آن، برنامهریزی و آمادگی کامل در اغتشاش حضور یافته اند.
در بررسیهای به عمل آمده حضور 100 نفر از افراد بهائی در تظاهرات روز عاشورای سال 1388 مسلم شده است و افراد دستگیر شده هم به حضور خود در اغتشاشات اعتراف کردند، گرچه کوشیدند فعالیتهای تخریبی خود را در این زمینه منکر شوند.
نکته حائز اهمیت این که بعضاً این افراد از خانواده سران تشکیلات بهائیت هستند؛ معرفی بعضی از آن ها به درک موضوع کمک خواهد کرد:
1. آرتین غضنفری متولد 1357 فرزند مسئول تشکیلات سه نفره منطقه 6 بهائیت تهران و فعالترین عنصر حاضر در اغتشاشات 13 آبان، 16 آذر و روز عاشورا.
2. ژینوس سبحانی متولد 1361 (همسر آرتین غضنفری) دختر یکی دیگر از اعضای تشکیلات سه نفره منطقه 6 بهائیت تهران؛ وی دستیار شیرین عبادی بود که در آن مقطع دستگیر و بازجویی شده است.
3. بابک مبشر متولد 1357 داماد خانجانی از سران اصلی فرقه ضاله بهائیت و فردی تأثیرگذار در صنف عینک و از عناصر مؤثر و شاخصی بوده که در تجمعات روز عاشورا حضور داشته و اخبار اغتشاشات را از طریق مرتبطین خود رصد میکرده است.
4. لواء خانجانی متولد 1365 نوه رئیس فرقه که پدرش در زمره متمولین به شمار می رود و در صنف عینک جایگاه ویژهای دارد؛ به اتفاق همسرش (بابک مبشر) و برادرش فؤاد و پیام فنائیان و ... در اغتشاشات روز عاشورا شرکت کردند.
5. پیام فنائیان فرزند یکی از خانوادههای سرشناس بهائی و از سرتیمهای اصلی اغتشاش بوده و در تجمعات روز عاشورا به همراه مرتبطین خود شرکت داشته است.
6. نیکاو هویدایی متولد 1359 فرزند یکی از عناصر تشکیلاتی بهائیت که در زمینه جذب مسلمانان و تبلیغ بهائیت فعال است و به همراه همسرش مونا عدل پیما در اغتشاش روز عاشورا شرکت کرده اند.
7. احمد روحانی وادقانی متولد 1360، از خانوادههای مشهور بهائی و از سران صنف عینک میباشد که حضور در محیط اغتشاش را به دلیل حضور در محل کارش پاساژ امجد، عنوان نموده است.
8. فرید روحانی متولد 1360 برادر احمد بوده و حضور خود را در اغتشاش روز عاشورا را انکار نمی نماید.
9. ابراهیم شادمهر در سال 1366 از بهاییت متبری شده لیکن با همسر بهائی خود زندگی میکند خود را مسلمان دانسته و علت حضورش را کنترل فرزندش زواش و عدم حضور وی در اغتشاش عنوان نموده است. وی و فرزندش از سوی تشکیلات بهائیت معرفی شده اند.
10. زواش شادمهر از عناصر بهائی بسیار فعال در جریان اغتشاشات پس از انتخابات بوده که در مکالمات خود از یکسره نمودن کار نظام سخن گفته است؛ وی از سرتیمهای فعالان اغتشاشات سال 88 و مسئول سازماندهی تجمعات به نفع موسوی بوده است.
11. علیرضا شتابی فردی به ظاهر مسلمان دارای فساد اخلاقی شدید و ارتباط گسترده با عناصر بهایی میباشد وی موضعگیریهای زیادی علیه نظام و تهییج برای حضور در اغتشاش داشته است.
لازم به توضیح است که دستگیریها بدون بردن نامی از بهائیت و بدون توجه به انتساب آنان به این فرقه ضاله انجام شده و در بازرسیها نیز، تنها اسناد مربوط به اغتشاشات توقیف شده است؛ لذا تشکیلات بهائیت ضمن ابراز نگرانی از دستگیری جوانان بهائی، در موضع انفعالی قرار گرفته اند.
زواش شادمهر در اعترافات خود میگوید:
" من به صورت شخصی با فردی به نام آرتین غضنفری در ارتباط بودم و هفتهای چند بار او را میدیدم و اطلاعات و اخبار را از وی میگرفتم. آرتین غضنفری پدرش جزو خادمین بهائی در منطقه امیرآباد و یوسفآباد تهران بود. خودش هم در تشکیلات نقش داشت اما دقیقاً چیزی به من نمیگفت. همسرش هم خانم ژینوس سبحانی از افراد موثر تشکیلات بود. این خانم منشی خانم شیرین عبادی و عضو کانون مدافعان حقوق بشر که توسط شیرین عبادی اداره میشد، بود.
پیامکها و ایمیلها و پیام هایی که آقای غضنفری برای من فرستاد باعث شد فکر کنم جامعه بهاییها در حال تکاپو است و آنها هم حرکتهایی انجام میدهند. ایشان به من برای مناسبتها پیامک میزد. خود این موضوع کمی عجیب بود. چرا که جامعه [بهائیت] هیچ وقت کاری به این کارها نداشت. از طرف دیگر در آن موقع دستوری پیرامون حضور وجود نداشت اما وقتی که گروههای بهائی برای بازی فوتبال دور هم جمع میشدند یکی یکی اخبار و فعالیتهایشان را به یکدیگر میگفتند و از این طریق من برخی فعالیتها را شروع کردم و وارد موضوع شدم. جامعه یک شور و شوق و تب بالایی برای به خیابان آمدن و دفاع از کاندیدای مورد نظر خود را داشت. از طرف دیگر ما برای بازی فوتبال که جمع میشدیم، بچهها (بهائیها) از اتفاقاتی که به صورت مستقیم یا غیرمستقیم درفلان خیابان افتاده و همچنین از سنگپرانیها و غیره خبر میدادند. در کنار این اخبار هم میگفتند که اگر موضوع ادامه دار باشد چالشی به وجود میآید که احتمالاً به نفع ما خواهد بود. بنده کلا تا همین میزان در داخل داستان بودم. البته من یکسری از مسائل را هم از فیس بوک دنبال میکردم و قرارها و تجمعات را از این سایت متوجه میشدم. البته با توجه به وضعیت پدرم و اینکه من از طرف خانواده پدری مصون بودم زیاد جالب نبود که وارد این قضایا شوم چون ممکن بود شناسایی شوم."
وی در مورد نحوه هدایت و فضاسازی توسط تشکیلات میگوید: "آنچه در تشکیلات در قالب دستور میآید، دارای یک سری پارامترهایی است. از سوی دیگر همه بهائیان زبان همدیگر را میفهمند و کدها را درک میکنند. بنابراین لازم نیست بیایند و رسما بگویند، آهای به خیابانها بروید و در تظاهرات شرکت کنید. به طور مثال وقتی که میگوید شما مجاز هستید که در تظاهرات شرکت کنید برای افراد بیرون از تشکیلات معنی سادهای دارد اما برای من که داخل تشکیلات هستم جور دیگر معنی پیدا میکند. بنابراین بعد از این پیام ناظم منطقه در کلاسهایموسیقی یا فوتبال بهائیان شرکت میکند و دستورات لازم برای تظاهرات را میدهد. به طور مثال میگوید سطل آشغال آتش بزنید یا شیشهها را بشکنید و به فلان جا حمله کنید. بنابراین پیام برای افراد غیربهایی یک برداشت دارد و برای ما معنای دیگر. یا به طور مثال وقتی که به ما دستور داده میشود که در انتخابات شرکت کنیم یعنی باید در فعالیتهای سیاسی هم حضور داشته باشیم یا اینکه گفته میشود در تجمعات مسالمتآمیز شرکت کنید یعنی در راهپیماییها و اغتشاشات نیز حضور داشته باشید
نکته اصلی اینجاست که دستورات از بالا به پایین با یک حالت رفاقتی به ما ابلاغ میشود. یعنی مستقیم نمیگویند که فلان کار را انجام دهید. چون این موضوع باعث برهم خوردن وجهه آنها میشود. اما به طور مثال به ما اجازه حضور در راهپیمایی مسالمتآمیز را میدهند و بعد از طریق دوستان یا ناظم منطقه تحریکاتی صورت میگیرد که مثلا ما باید حق خودمان را بگیریم و یا اگر حضور پیدا کنیم قطعا پیروز هستیم. بنابراین من هم در یک فضای دوستانه قرار میگیرم و این موضوع را میپذیرم. بنابراین وقتی در یک جمع دوستانه صحبت از گرفتن مطالبات میشود، این موضوع سلسله وار بالا میرود و به یک دستور و برنامهریزی تبدیل میشود. از این طریق هیچ کس متوجه نمیشود که ممکن است دستور ایجاد اغتشاش و ناآرامی از بالا صادر شده باشد.
روز عاشورا مشخص بود که قرار نیست یک روز معمولی باشد. این موضوع را میتوان در شعارها، وبلاگها و صحبتهایی که شده بود متوجه شد. یعنی همه انتظار داشتند که یک اتفاق بزرگ دیگر بیفتد.
روز تاسوعا آقای غضنفری به من پیام که فردا عاشورای سبز است. من ابتدا فکر کردم که عاشورا به خاطر نماد امام حسین سبز است اما کمی که گذشت متوجه شدم که روز موعود روز عاشوراست. روزی که همه منتظرش هستند و آرمان شهری که قراراست به یکباره اتفاق بیفتاد در این روز است."
وی همچنین در مورد تعارض شعار عدم دخالت در سیاست بهائیان و شرکت کردن آنها در انتخابات و سپس حضور در اغتشاشات میگوید:
"تشکیلات نگاه میکند که کجا برایش به صرفه است و در کدام بخش میتواند هدفی که دارد را پیاده کند. به همین خاطر یک موقع میگوید نباید در سیاست دخالت کرد و معتقد است که اگر دخالت نکند موفقتر است و موقعی هم میگوید که تو باید وارد سیاست بشوی. این یک پارادوکس است و این سؤال را به وجود میآورد که این داستان چیست؟ کسی هم در این خصوص نمیتواند سؤال کند. بنابراین به این نتیجه میرسند که ممکن است با این دو گزینه به نتیجه برسند اما اگر با آنها نیز به نتیجه نرسند قطعا از آنها عبور میکنند و به سراغ تفکرات دیگر میروند. البته باید بگویم که این برنامهها مربوط به یک روز و دو روز یا 3 ماه و 6 ماه نیست. بلکه چندین سال برای این موضوع برنامهریزی میکنند و تمامی جزئیات را مورد بررسی قرار میدهند."
"پیام فنائیان" یکی از اعضای دستگیرشده در اغتشاشات سال 88 است. وي درباره دستور تشكيلاتي بهائيت مبني بر فعالیت شبکهای اعضا جهت تبليغ و ايجاد اغتشاش در فتنه 88 ميگويد: «ورود بهائیت در جریان فتنه، با دستور تشکیلاتی بوده است لکن از سطح تخصصی به سطح عمومی وارد شدهاند بدین معنی که تا قبل از فتنه صرفاً بر کار تشکیلاتی و سازمانی تکیه میکردند ولی امروز بر آگاهیها و کنشهای فردی و کار شبکهای. بنابراین اعضا را مأمور به تبلیغ انفرادی ساختند (بر مبنای این اعتقاد که یک فرد میتواند به تنهایی یک مملکت را به هم بریزد). در واقع در سال 1388 تشکیلات بهائیت به سمت نظام شبکهای گرایش یافت، بدین معنا که گفتند ترویج مرام فرقهای به صورت تشکیلاتی سبب آسیبپذیری است، بنابراین بايد هر فرد در شبکه خانوادگی، دوستان و... شخصاً اقدام به تبلیغ و ترویج كند و برای شرکت در اغتشاشات نیز همین رهنمود تشکیلاتی به اجرا درآمد یعنی عناصر بهائی به دستور این تشکیلات ضاله، در قالب شبکههای خانوادگی، دوستان و... در اغتشاشات خیابانی حضور مییافتند».
این امر ظاهراً در فرقهها و گروهکهای دیگر نیز مصداق دارد، در فرقه تبشیری مسیحیت از کلیسا و کشیش به کلیسای خانگی و عدم نیاز به کشیش رسیدهاند و منافقین از اعمال تروریستی به موضوع حقوق بشر روی آورده اند.
پیام فنائیان در تاریخ 10/11/88 در دادگاه انقلاب به بیان نقش تشکیلات بهائیت در هدایت اعضای خود برای شرکت در اغتشاشات اقرار و به میزان تسلط زیاد تشکیلات بر اعضاء فرقه بهائیت اشاره کرده است. وی در اقاریر خود اظهار داشته است: «در ضیافتها ابلاغ تشکیلات مبنی بر حضور در تجمعات به ما ابلاغ شد. بهائیان تمامی امور خود را با هماهنگی بیتالعدل انجام میدهند. من به درخواست آرتین غضنفری ناظم منطقه 6 بهائیت تهران در تجمعات حضور پیدا کردم. ما به همراه دوستانمان در اغلب تجمعات بعد از انتخابات حضور داشتیم. تا قبل از این انتخابات و انتخابات مجلس هشتم، ما اجازه شرکت در انتخابات و فعالیتهای سیاسی را نداشتیم ولی با ابلاغ بیتالعدل در حین انتخابات مجلس هشتم و به صورت ویژهتر در انتخابات ریاست جمهوری دهم وارد عرصه فعالیت سیاسی و انتخابات شدیم."
وی در مورد چگونگی و نحوۀ مشارکت خود در اغتشاشات روز عاشورا می گوید:
" در روز 5/10/88 از طریق اس ام اس آرتین غضنفری مطلبی دربارۀ دعوت تجمع در روز عاشورا دریافت نمودم. من از طریق رادیو فردا مطلبی دربارۀ تجمع روز عاشورا دریافت نمودم.که بعد از خبر با بابک مبشر تماس تلفنی گرفتم و قرار شد با هم قرار بگذاریم که این تماس ساعت نه ونیم صبح بود. بعد از تماس ساعت نه ونیم من با خانوم خود باهم رفتیم و میدان فاطمی که با بابک قرار گذاشتیم سوار ماشین او شدیم. بعد از میدان فاطمی به سمت پایین حرکت کردیم و بعد از بلوار کشاورز و میدان ولیعصر از خیابان کریم خان به سمت پایین رفتیم بعد از تقاطع حافظ و انقلاب به سمت پایین رفتیم در خیابان خارک به دلیل ترافیک سنگین لحظهای از ماشین پیاده شدیم و بعد دوباره سوار ماشین شدیم و قرار گذاشتیم که از خیابان ولیعصر برگردیم که بعد از رفتن از خ ولیعصر به سمت بالا برگشتیم و بعد با ماشین به سمت بلوار و خ وصال شیرازی و از آنجا به سمت بالا به امیرآباد شمالی حرکت کردیم. در هنگام نماز ظهر ما در حوالی مسجد امیرآباد شمالی بودیم در ضمن صبح همان روز نیز بشیر احسانی با من تماس گرفت و از من پرسید که کجا میروم که من گفتم با بابک مبشر و خانوم او قرار گذاشته و میرویم. بعد از ظهر همان روز نیز من به منزل بشیر احسانی که پسر دختر خالهام است رفتم و تا شب آنجا بودیم. افراد حاظر در آن روز که همراهمان بودند عبارتند از : بابک مبشر، لوا خانجانی ، فؤاد خانجانی، و دو نفر دیگر از دوستان.
خیابانهایی که در آنها در روز عاشورا حضور داشتیم شامل خیابان فاطمی، خیابان زرتشت، خ کریم خان، خ حافظ، خ ولیعصر، چهارراه ولیعصر، انقلاب، و در نهایت بلوار کشاورز در اغتشاشات روز عاشورا شاهد درگیری های بین نیروهای انتظامی و مردم تجمع کننده بودم و شاهد آتش گرفتن یکی از مکانها در خ طالقانی و چهارراه ولیعصر بودم و شعارهای مرگ بر دیکتاتور و غیره.
25 خرداد: با اشکان بصاری در تجمع بودهام و راجع به این موضوع با او تلفنی صحبت کردم منظورم شرکت در تجمع است. چون مغازۀ او در خ انقلاب بود و من از او پرسیدم که چه خبر است؟ او به من گفت که جمعیت است و من به مغازۀ او رفتم و از آنجا با او رفتیم تا نزدیکی میدان آزادی نیز رفتم از آنجا برگشتیم و با ماشین اشکان که در حوالی خ انقلاب پارک کرده بود به خانه برگشتیم. در این مدت بعد از انتخابات با اشکان و بابک راجع به انتخابات و حوادث پس از آن صحبت میکردم. قبل از انتخابات من و اشکان در تجمعهای انتخاباتی حضور داشتیم و به خاطر این مسئله باهم زیاد صحبت میکردیم در منزل و محیط کار هم با همکارها صحبت میکردیم."
فنائیان هدف بیتالعدل از دعوت اعضایش جهت حضور فعال در تجمعات روز عاشورا را دنبال کردن اهداف جامعۀ بهائیت و کسب امتیازاتی برای آنها میداند.
آرتین غضنفری در اعترافات خود بیان میکند: "بر اساس اعتقادات ما یک فرد بهائی نباید در امور سیاسی دخالت کند و ما عرفاً در سالیان گذشته بر اساس این اعتقاد در رأیگیری شرکت نمیکردیم. ولی در حدود دوسال قبل خادمین وقت عنوان کردند که نامهای از طرف بیتالعدل آمده و گفته شرکت در انتخابات (زمان انتخابات مجلس بود) مانند سایر کشورها برای بهائ ها موردی ندارد و هر کس بخواهد میتواند در انتخابات شرکت کند."
اعترافات نیکاو هویدایی درباره فعالیت آرتین غضنفری در اغتشاشات
" آرتین گفت که فردا حدود ساعت 9-9:30 می خواهد به سمت انقلاب برود و البته با یکی از دوستانش صحبت کرده که منزلشان نزدیک انقلاب است و هنوز جواب قطعی را نداده که میشود به آنجا برود یا نه. و گفت منتظر جواب است ... ژینوس (همسر آرتین) گفت که میخواهد با آرتین باشد و با هم خواهند بود. آرش صادقی گفت که او هم برنامهای ندارد و در خانه خواهد بود و به من گفت که اگر زود از خواب بیدار شد با من تماس میگیرد که به بیرون برویم که فردا نیز حدود ساعت 30/10 با من تماس گرفت و در حدود 30/10-11 از منزل بیرون رفتیم. آرتین غضنفری و همسرش ژینوس گفتند که فردا در سمت انقلاب شلوغ است و ممکن است که تجمع باشد و آنها نیز میخواهند اگر بشود به آنجا بروند در شب تاسوعا که در منزل ما بودیم شبکۀ ماهواره اعلام میکرد که قرار است فردا در سمت انقلاب تجمع باشد و همچنین از طریق smsکه روز قبلش دریافت کرده بود، آنها متوجه شدند که فردا شلوغ است و از مکان شلوغی اطلاع یافتند و جهت شرکت در تجمع روز عاشورا قرار گذاشتند."
ژینوس سبحانی در پاسخ به این سوال که اگر پیامی از بیتالعدل ارسال نمی شد شما در انتخابات شرکت میکردید؟ میگوید: "اگر پیام دو سال قبل دربارۀ شرکت در انتخابات مجلس نبود مطمئناً شرکت نمیکردم."
در پی برخورد قضائی با بهائیهای اغتشاشگر، واکنش منفی جامعه نسبت به بهائیت افزایش یافته و جامعه بهائی از احتمال فشار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پس از این حوادث نسبت به خودشان دچار ترس شدیدی شدند. برای همین پس از آن در جلسات تشکیلاتی فرقه تغییر تاکتیک اعلام و به اعضای خود تأکید کردند که در امور سیاسی کشور دخالت نکنند.
علیهذا ثابت شده است که ادعای جدایی بهائیت از سیاست، یک ادعای دروغین و صرفاً یک اقدام تاکتیکی و تبلیغاتی آنهاست. رهبران تشکیلات فرقه مذکور در سطوح مختلف خارجی و داخلی کاملاً عامدانه و سازمان یافته، در همه حال در اندیشهی ضربه زدن به اسلام و مسلمانان و به تبع آن تبلیغ بهائیگری و تحقق رؤیای جهانی شدن بهائیت هستند و در این راستا به فراخور شرایط از هر رنگ و لعابی استفاده مینمایند، از اغفال جوانان با اباحهگری و شعارهای فریبنده (مانند شعار آزاداندیشی و تساوی حقوق) گرفته تا فضاسازیهای بینالمللی و توسل به حقوق بشر و در صورت امکان و اقتضای شرایط، انجام فعالیتهای اقتصادی انحصاری در جهت تسلط بر مسلمانان و حتی ارتکاب جرایمی همچون جاسوسی برای معاندین و یا مداخله و شرکت در فتنهها و اغتشاشات در جهت بهرهبرداری سیاسی و پیشبرد اهداف سازمانیِ فرقه بهائیت.
اخیراً ایرج ناصر، تبعه ایرانی مقیم پاکستان و مسئول دفتر بهائیت شهر راولپندی این کشور گفته است:
"ما (بهائیان) عناصر تحصیل کرده و متمول زیادی در داخل و خارج از ایران داریم که میتوانند در صورت سقوط حکومت ایران، زمام امور را در دست بگیرند و کشورهای خارجی نیز از آنها حمایت خواهند کرد".
همانگونه که ذکر شد، نکته حائز اهمیت این که فعالیت های بیشتر دستگیرشدگان بهائی عاشورای سال 88 در چارچوب شبکهای خانوادگی ساماندهی شده بود و این استراتژی یکی از مهمترین توصیههایی بود که سایتهای وابسته به جریان سبز در حوادث فتنه بعد از انتخابات مورد تأکید قرار میدادند که: "در قالب خانواده به خیابانها بریزند"؛ کما اینکه در بیانیههای موسوی نیز بر مقوله شبکه ها به ویژه شبکههای خانوادگی تأکید شده است.
در همان سال 88 مجلس نمایندگان آمریکا (توسط جمهوری خواهان از 409 نفر 47 نفر طراحی را تصویب و برای مجلس سنا ارسال کردند که رئیس جمهور آمریکا میبایست در کنار پیگیری بحث پرونده هسته ای ایران، موضوع بازداشت 7 نفر از سران بهائیت را نیز مطرح کند که این خود به تنهایی میتواند مسئله وابستگی و اهمیت فوقالعاده این فرقه ضاله و نقش محوری آنها در فعالیتهای اصلاح طلبان سبز را برای بیگانگان روشن سازد.
00000
خداوند رحمان ورحیم این امت دلداده اهل بیت را از گزند دشمنان حفظ نماید