اندکی پس از استقرار کمپانی ساسون در بمبئی و بوشهر و پیش از پیدایش بابیت، در سال 1839 میلادی، جمعی از یهودیان ساکن ایران بدون هیچگونه فشاری به صورت دستهجمعی مسلمان شدند. عمدهی این افراد بعدها به هستههای مرکزی و حامیان جریان بابیت و بهائیت مبدل گشتند. لذا میتوان گفت که شکلگیری بابیت و بهائیت، با دخالت مستقیم یهود بوده است.
گروهی از یهودیان تازه مسلمان شده، به جریان تصوف درآمده و به ترویج افکار ابوالقاسم سکوت شیرازی پرداختند و گروهی دیگر هم با پیدایش بابیت، به آن فرقه پیوستند و بعدها نقش مؤثری در گسترش بهائیت ایفا نمودند.(1)
به عنوان مثال، اولین کسی که بابیت را در سیاهکل استان گیلان برد، میرزا ابراهیم جدید (از یهودیان تازه مسلمان شدهی رشت) بود.(2)هچنین ملا عبدالخالق یزدی (که از بزرگان بابیت بود)، یکی از علمای یهودی یزد بود که مسلمان شده و در زمرهی شاگردان مکتب شیخ احسایی درآمد و با ظهور بابیت، بابی شد(3) ملا عبدالخالق چنان جایگاهی نزد محمدشاه قاجار پیدا کرد که علیمحمد باب، از شاه خواست تا حقانیتش را از او و سیدیحیی دارایی بپرسد.(4)همچنین از جملهی این افراد، میتوان به "ناتان"، اشاره کرد؛ وی در واقع جاسوس انگلستان در منطقه بود و به تصریح دائرة المعارف یهود، رهبری یهودیان بخارائی، افغان و ایرانی مقیم بمبئی را بر عهده داشت.(5)
لذاست که اسماعیل رائین در خصوص گروندگان اصلی و ابتدائی به جریان بابیت و بهائیت مینویسد: «بیشتر بهائیان ایران، یهودیان و زردشتیان هستند و مسلمانانی که به این فرقه گرویدهاند در اقلّیت میباشند».(6) بنابراین میتوان گفت که شکلگیری بابیت و امتداد جریان آن به وسیلهی بهائیت، با دخالت مستقیم یهود بود؛ یهودیانی که به تصریح قرآن کریم، بدترین دشمنان ایمانی مسلمانان به شمار آمده (7)و بدون شک گرایش یکبارهی آنان به اسلام و سپس چرخش به سوی بهائیت، اتفاقی نمیتواند باشد.
البته این گرایشها اعغتقادی به یهود بعدها بکار آمد و معلوم شدکه استعمارگر در هر حمایتی منافعی را دنبال میکند لذا بعد از گذشت سالها این گرایشات اعتقادی در هنگام اشغال سرزمین فلسطین توسط صهیونیسم بین الملل بکار آمد وخدمات متقابل بهائیان به یهودیان شروع شد .وادامه ماجذتا هم این شد که جریان بهائیت تشکیلات مرکزی خود یا همان بیت العدل را در ه8مین سرزمینهای اشغالی بنا نهاد .
پینوشت:
1- عبدالله شهبازی، جستارهایی از تاریخ بهائی گری در ایران، ص 20.
2-فاضل مازندرانی، تاریخ ظهورالحق، تهران: مطبعه ازردگان، بیتا، ج 8، ص 894.
3- میرزاجانی کاشانی، نقطة الکاف، به سعی و اهتمام ادوارد براون، هلند: مطبعهی بریل لیدن، 1329، ص 101 و 203.
4- سیدمحمدباقر نجفی، بهائیان، تهران: نشر معشر، 1383 ش، ص 211.
5- عبدالله شهبازی، جستارهایی از تاریخ بهائی گری در ایران، ص 21-20.
6- سیدمحمدباقر نجفی، بهائیان، تهران: نشر معشر، 1383 ش، ص 302.
7- «لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ [مائده/82]؛ مسلّما سرسختترین مردم را در دشمنی با کسانی که ایمان آوردهاند ، یهود و... خواهی یافت».