افراد آنلاین
Super User
بهائیت در ایران : فرقهای که در باورش کمترین ارزشی برای غیربهائیان قائل نیست و آنان را همچون سنگریزه، پست میداند و در عین حال، محبّت و خوشرویی کاذب یکی از شیوههای فریبندهی تبلیغیاش به حساب میآید، چگونه میتواند در مذمت ریاکاری سخن بگوید؟! آن هم کسی همچون عبدالبهاء که تا آخر عمر دست از ریاکاری و مسلمان جا زدن خود نکشید؟!
بهائیت ایران برداشت از پایگاه جامع فرق ، ادیان و مذاهب : مبلّغان بهائی عملکرد چند جوان جاهل شیعه را به عنوان دستمایهای برای توهین و سگ خطاب کردن شیعیان قرار میدهند که طبق تصریح پیشوایانشان، نه تنها گوسفندِ مطیع مسلک غیرمعقول و ساختگی پیشوایانشان هستند، بلکه میبایست گوسفند و دستبوس ظالمین و متجاوزین نیز باشند و به سگ بودن خود نیز افتخار کنند.
بهائیت در ایران : با توجه به اظهارات جناب صبحی، شوقی افندی (اولین و آخرین ولیامر بهائیت) نمیتوانست جانشین موعود عبدالبهاء باشد؛ چرا که صرفنظر از فساد شوقی، جانشینی او بر خلاف خواست بهاء و حتی عبدالبهاء بود. از طرفی جانشینی او نشانی قطعی بر غیرالهی بودن اساس فرقهی بهائیت بود.
پس از مرگ عبدالبهاء تردیدهای جدی در جانشینی وی صورت گرفت. از یکسو وصیتنامهی حسینعلی بهاء که در آن محمدعلی (پسر دیگر پیامبرخواندهی بهائی) به عنوان جانشین عبدالبهاء مشخص شده بود (1) مورد نقض قرار گرفته بود و از سوی دیگر عبدالبهاء در واقع کسی را شایستهی جانشینی خود نمیدید.
بهائیت در ایران : نویسنده بهائی با داستان سرایی، خوابی به پدر حسینعلی بهاء نسبت داد که تعبیر آن، پیامبری و مخالفت مردم با پسرش بوده است. اما آیا چنین خوابی، با ادعای بهائیان سنخیتی دارد؟!
در یکی از کتُب بهائی، ماجرای خواب و تعبیری بحث برانگیز از پدر پیامبرخوانده بهائی نقل شده است. میرزاعباس در خواب میبیند که پرنده ها و ماهی ها به فرزندش حمله میکنند، اما توان آسیب رساندن به او را ندارند. پدر برای تعبیر خوابش نزد معبّر میرود و پاسخ میشنود که امری از فرزندش ظاهر میشود و بسیاری از مردم با او مخالفت میورزند.
بهائیت در ایران : با توجه به تأثیرپذیری بالای کودکان، فرقه بهائیت تأکید بسیاری بر تبلیغ کودکان به مسلک بهائیت دارد. اما در عین حال، پیروان خود را از تبلیغ و مناظره با افراد مطلّع در مورد بهائیت منع میکند!
بهائیت در ایران : وی در سال ۱۳۳۸ شمسی مطالعات خویش در باره مسلک بهائیت را شدت بخشید تا اینکه کاملا به سستی و بی بنیادی این مسلک واقف شد. در عین حال مدتی شرم حضور و دیگر عوامل، مانع از ابراز عقیده وی بود، تا اینکه در سال ۱۳۵۴ شمسی موفق شد رسماً از فرقه بهائیت فاصله بگیرد و به رغم فشارها و تهدیدهای فرقه، صراحتاً نزد علمای بزرگ نظیر مرحوم شهاب الدین نجفی مرعشی، سید محمد رضا گلپایگانی، شیخ مرتضی حائری یزدی، ملا معصوم علی همدانی، شیخ بهاءالدین محلاتی سید عبدالحسین دستغیب، سید عبدالله شیرازی، سید محمد علی قاضی طباط بائی از این مسلک پوشالی بیزاری جوید.
بهائیت در ایران: بهائیان همواره رهبر خود را منادی وحدت عالم انسانی معرفی میکنند. این در حالیست که با مشاهدهی کلام رهبران بهائی، به خلاف آنچه بهائیان، سعی در معرفی خود دارند میرسیم. حسینعلی نوری در خصوص ترکزبانها گفته است: «از تُرک زبانها دوری کن، اگرچه پدرت باشد. چرا که اگر دوستت بدارد، خواهدت خورد و اگر دشمن بدارد خواهدت کشت».
نهاد بیت العدل به مناسبت صدمین سالگرد وفات عبدالبهاء از توصیه او به فداکاری برای ایران سخن به میان آورد. اما عبدالبهاءیی که فداکاری در راه وطن را کار سگها میدانست، چگونه منادی ایران دوستی به شمار میآید!
نهاد رهبری بهائیت بیت العدل در بخشی از پیام نوروز 1400 خود با اشاره به صدمین سالگرد وفات عبدالبهاء در سال جاری، پس از انتساب میراث معنوی دروغینی به عبدالبهاء برای ایرانی ها، از سفارش او به فداکاری برای خدمت به ایران سخن به میان آورد؛ همچنان که میخوانیم: