مبلّغ بهائی خواب پیامبریِ پدرِ بهاء در کودکی اش را این گونه به تصویر کشیده است:
«شبی، میرزا عباس وزیر (پدر بهاء) از خواب پرید... و به خوابی که دیده بود اندیشید: فرزندش در باغی در حال گردش بود. تمام پرندگان دور سرش پرواز میکردند و میخواستند آسیب برسانند، اما نمیتوانستند. بعد او را دید که در دریای بیکران به شنا مشغول است. جسم کوچکش چنان میدرخشید که تمام دریا روشن شده بود. گیسوان سیاهش (در اطراف سر) در روی آب پریشان بود و هر تاری از موی او را ماهی ای به لب گرفته بود. ماهی ها از نور رخسارش خیره مانده بودند. به هر طرف که فرزندش شنا میفرمود، همه ماهی ها هم بدان سو میرفتند، اما هیچ اذیتی به طفل نمیرسید...
آشفته و پریشان، خواب شناس مشهوری را فراخواند تا تعبیر خوابش را بیان کند. شخص معبّر مثل اینکه عظمت آینده طفل به او الهام شده باشد گفت: باغ و دریای بیکران که مشاهده نمودید، به معنای گستره این جهان است و پرندگان و ماهی ها، مردمان این دنیا. از فرزند شما در آینده، امری ظاهر میشود که خیلی ها به دشمنی با ایشان برمیخیزند و حمله و هجوم مینمایند. اما او یک تنه و تنها بر همه غالب خواهد شد و حمایت خداوند او را از همه آزار و گزندها حفظ خواهد نمود».(1)
اما در بررسی پیش بینی پیامبری بهاء در خواب، به واسطهی خواب پدرش ذکر چند نکته را لازم میدانیم:
اول: نویسندگان بهائی از یک سو به انکار هرگونه خارق العاده برای پیامبران میپردازند(2) تا ناتوانی پیشوایان خود را در این زمینه را توجیه کنند و از سویی دیگر با داستان سرایی و پیش گویی، به تقدس پیشوایان بهائیت پرداختهاند!(3)
دوم: ظاهراً دیدن چنین خوابی با تعبیری که نقل شد، سنخیتی ندارد. چرا که حمله پرندهها در خواب به شخص، آدمی را یاد تعبیر حضرت یوسف (علیه السلام) میاندازد. خوابی که در مورد مشابه، به اعدام شخص و نه ظهور پیامبری تعبیر شد.(4)
سوم: در تعبیر این خواب میخوانیم که اکثریت با امر پیامبرخوانده بهائی مخالفت میکنند. این در حالیست که اکثریت مردم، از زمان بهاء (که بهائیان حتی تا اواخر عمرِ جانشینش ، عقایدشان را کتمان میکردند [5])، تا کنون؛ اسم او و مسلکش را نشنیدهاند تا بخواهند با او مخالفت یا موافقت کنند!
چهارم: در بخش دیگری از تعبیر خواب آمده که پیامبرخوانده بهائی یک تنه بر مخالفین غلبه میکند! این در حالیست که پیامبرخوانده بهائی و جانشینانش، حتی با کمک استعمارگران هم نتوانستند بر وجدانهای بیدار غلبه کنند و عقاید ساختگی بهائیت را غالب سازند.(6)
پنجم: در بخش پایانی تعبیر خواب ذکر شده که هیچ گزندی از مخالفین بهاء به او نخواهد رسید! این در حالیست که به اعتراف بهائیان، حسینعلی در ایران و عثمانی، به جرم ارتکاب اعمال تروریستی و خشونت آمیز، به زندان افتاد.[7]
اما ممکن است نویسنده بهائی پس از خواندن این مطلب، داستان سرایی خود برای پیامبرخوانده بهائی را بی اهمیت بخواند؛ اما انصاف اقتضاء دارد که پای داستان سرایی دروغین خود برای پیشوای دروغین بهائیت، باقی بماند و ملزوماتش را بپذیرد.
پینوشت:
1- نویسنده بهائی، طلوعی دیگر (از جزوات تبلیغی بهائیت)، صص 8-7.
2- مبلّغین بهائی در این خصوص میگویند: «دو نکته در تعالیم بهائی است که به خصوص صاحبان علم و عقل را راضی میکند: یکی رد اعتبار معجزه به عنوان دلیل قاطع مذهب...»: فرزین دوستدار، روزنههای امید در آستانه قرن بیست و یکم، بیجا: انتشارات پیام دوستی، 1379 ش، ص 110.
3- به عنوان نمونه، بنگرید به مقالهی: بهاءالله؛ پیشگویی یا عوامفریبی؟!
4- قرآن کریم، سوره مبارکه یوسف، آیات 41-36.
5- همچنان که عبدالبهاء، تا آخر عمر خود را مسلمان جا زده و در نماز جماعت مسلمانان نیز شرکت میکرد: ر.ک: جی. ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل: ترجمه: ع. بشیر اللهی، ه. رحیمی، ف. سلیمانی، 1988 م، ص 78.
6- جهت مطالعهی بیشتر، بنگرید به سلسله مقالات: بهائیت و استعمار
7- جهت مطالعهی بیشتر، بنگرید به مقالات: علت زندانی شدن بهاءالله در تهران ؛ علّت تبعید مجدد حسینعلیبهاء