اعلام اعتقاد بهایی برای پناهندگی

چهارشنبه, 05 آبان 1400 06:26 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : برای بهائی شدن لازم است ابتدا عقل و ایمان خود را کنار نهاده و پس از پذیرفتن عقاید مشرکانه و تعالیم متناقض بهائیت، تشکیلات بهائیت تشخیص می‌دهد که آیا صلاحیت بهائی شدن و انجام تکالیف این تشکیلات را دارید یا خیر.

 

پس از اعلام رسمی تعطیلی تشکیلات بهائی در سال 1362 ش، این تشکیلات در ظاهر برای اثبات حُسن نیت خود، دست به انتشار نامه‌ای زد و در یکی از بندهای آن، تعطیلی تشکیلات رسمی‌اش در ایران را پذیرفت: «کلیّه‌ی مراکز بهائیت در ایران تعطیل است و از این‌رو، کسی در ایران بهائی شناخته نمی‌شود».(1)

از این رو تشکیلات بهائیت هرچند به تعهد خود در این زمینه پایبند نبوده و تشکیلات رهبری زیرزمینی در ایران راه‌اندازی کرد؛ اما در ظاهر، بهائی بودن را باور شخصی و غیرتشکیلاتی معرفی می‌کند. به این بیان که در ظاهر و در پاسخ به کسانی که تحت تأثیر تبلیغات این فرقه قرار گرفته و قصد بهائی شدن را دارند؛ پاسخ می‌دهند که بهائی شدن در قلب است. یعنی شرط بهائی شدن، باور قلبی به پیشوایان بهائی و پذیرش احکام و تعالیم بهائی است.

اما واقع آنست که بر خلاف دین مبین اسلام و مذهب شیعه‌ی اثناعشری که شرط ورود به آن، ایمان و بیان شهادت به یگانگی خداوند، رسالت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) و ولایت دوازده امام معصوم (علیهم السلام) است، برای بهائی شدن، ناگزیر مراحلی وجود دارد که عبارتند از:

یک: ابتدا لازم است تا عقل و فطرت پاک را کنار نهاده و عقاید الحادی و مشرکانه‌ی بهائیت را بپذیرید. از این‌رو به خدایی حسینعلی نوری ایمان بیاورید و برای خدای زندانی بهائی که توانایی نجات خود را نداشت (2) زاييده شده و فرزند داشته، اما مدعی بود تولد نیافته و کسی از او متولد نمی‌شود(3) خدای بذله‌گو بهائی (4) و خالق خدايان متعدد بودن بهائیان (5) توجیه بیاورد. البته در کنار پذیرش این عقاید، باید در تناقضی آشکار، خود را پیرو دینی الهی و مذهبی یکتاپرست معرفی کنید.

دوم: پس از پذیرش عقاید الحادی و متناقض بهائیت نوبت به پذیرش تعالیم و احکام سرتاسر تناقض بهائی می‌شود. به عنوان نمونه شما مجبورید شعار تساوی زن و مرد بدهید و زنان را دارای حقوق برابر با مردها ندانید.(6)شعار وحدت عالم انسانی سر دهید و غیربهائیان را از دایره‌ی انسانیت خارج بدانید (7) و...

سوم: وقتی عقل و وجدان خود را به طور کامل کنار گذاشتید، اکنون مرحله عضویت در تشکیلات بهائی فرا می‌رسد. آری؛ بر خلاف ادیان الهی و ادعای باور صِرف و قلبی بودن بهائیت، برای بهائی شدن لازم است از فیلترهای سفت و سخت تشکیلات بهائی رد شوید و اعتقاد شما راستی آزمایی شود تا به قول بهائیان تسجیل شوید. پس از طی فرایند تسجیل، همچون اعضای سازمان‌های اطلاعاتی_ جاسوسی، کد تشکیلاتی دریافت می‌کنید(8).

حال که عقل و ایمان پاک خود را در زباله انداختید و با ایمان و اطاعت از تشکیلات بهائیت، به عنوان یک بهائی پذیرفته شدید، مجبور به انجام تکالیف تشکیلات بهائی هستید. از تکالیف شخصی نظیر پرستش حسینعلی نوری گرفته (9)تا وظایف اجتماعی نظیر تبلیغ اجباری (10) و مطیع چشم و گوش بسته‌ی بیت العدل از وظایف شماست.

پی‌نوشت:
1- زاهد زاهدانی، بهائیت در ایران، بی‌جا: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1381، صص 317-307.
2- «لا إلهَ إلّا أنا المَسجون الغریب الفَرید»: حسینعلی نوری، آثار قلم أعلی، کانادا: مؤسسه‌ی معارف بهائی، چاپ سوم، 2006 م، ج 3، لوح 230.
3-«... فِیه وُلِدَ مَن لَم یَلِد و لَم یُولَد»: عبدالحمید اشراق خاوری، رساله ایام تسعه، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 50.
4-«این لوحی است که با نمک خداوند ممزوج شده است...»: حسینعلی نوری، آثار قلم أعلی، کانادا: مؤسسه‌ی معارف بهائی، چاپ سوم، 1996 م، ج 1، لوح: 232، ص 485.
5- «کلُّ الاُلوه مِن رَشح أمری تألَّهت و کُلُّ الرُّبوب مِن طَفحِ حُکمی تربت»: عباس افندی، مکاتیب، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 2، ص 255.
6- به عنوان نمونه، بنگرید به مقاله‌ی:
 ارث دختر در مقایسه با پسر در بهائیت!
7- همچنان که پیامبرخوانده‌ی بهائی، انسان نامیدن مخالفین خود را گناهی نابخشودنی دانسته است: حسینعلی نوری، بدیع، بی‌جا: 1286 ق، ص 140.
8- ر.ک: اصول نظم اداری بهائی، بی‌نا: تهیه و تنظیم لجنه‌ی ملّی جوانان بهائی، 119 بدیع، صص 8-4.
9- همچنان که ولی امر بهائی می‌گوید: «اگر در حین نماز، خود را محتاج می‌بینید که کسی را پیش چشم خود مجسم کنید، حضرت عبدالبهاء را در نظر آورید؛ زیرا به واسطه حضرت عبدالبهاء، می‌توان با جمال مبارک (حسینعلی نوری) راز و نیاز کرد»: اشراق خاوری، تقریرات درباره کتاب مستطاب اقدس، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملی نشر آثار امری، 1997 م، تنظیم و تدوین: دکتر وحید رأفتی، ص 34-33.
10- محمدعلی فیضی، رساله راهنمای تبلیغ، تهران، مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 117 بدیع، ص 61.

 

خواندن 433 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی