از اینرو شوقی افندی ولی امر بهائیت، پیشوایان مسیحیت را به علّت مخالفت با بهائیت، کینهورز، حسود و فرومایه معرفی کرده است.(1) مری ساترلند ماکسول (همسر شوقی افندی) که از سال ۱۹۲۱ تا ۱۹۵۷ م، ولایت امر آئین بهائی را به عهده داشت نیز از دیانت مسیحی به عنوان «تاریکی» و از جدایی مسیحیان بهائی شده از بهائیت، به تطهیر جامعه بهائی از لوث آنان تعبیر کرده است.(2)
اما در بین پیشوایان بهائی، عبدالبهاء بیش از همه تعارف را کنار گذاشته و صراحتاً به برگزار کنندگان جشن کریسمس (که مسیحیان آن را زاد روز حضرت مسیح (علیه السلام) میدانند) توهین کرده است. او از کریسمس با عناوینی نظیر اوهام و خرافات یاد کرده و برگزار کنندگان آن را، افرادی بیشعور خوانده است: «فیالحقیقه نفوسی که در آن یوم جشن به شادمانی پرداختند و از شجر (درخت کریسمس) که طبق رسوم و عادات قدیمه تزیین شده بود، لذّت بردند اهل اوهام و خرافاتند. قسم به جلال ربّ اگر این نفوس در زمان حضرت مسیح بودند، از حضرتش اعراض میکردند و تبسّمش را مشاهده نمیکردند و سیمای جمیلش را نمیدیدند؛ امّا الیوم، بدون درایت و شعور، در برکۀ اوهام خود مستغرقند (غرقاند).»(3)
نشریه اخبار أمری بهائیان نیز در یکی از شمارههای خود به نحوی جانبدارانه، از قول یک خانم مسیحیالأصل که بهائی شده، مسیحیت را دنیای پر خرافه نامیده است: «بارها گفته است من هرگز در کریسمس احساس شادی نمیکردم، حال فهمیدم که بهائی بودهام و نمیدانستم. شکر حضرت بهاءالله را که مرا از این دنیای پر از خرافات (منظور: مسیحیت) نجات داد.»(4)
اما نوع مواجهه پیشوایان بهائی با مسیحیت و مذمت برگزاری جشن مسیحی در حالیست که:
اولاً: پیشوایان بهائی در شعارهای خود، از هرگونه توهین و ناسزا به دیگران با هر عقیدهای نهی کرده بودند؛ چنان که عبدالبهاء گفته است: «از خطای اَحدی دَم نزنید. در حقش دعا کنید و به مهربانی به اصلاح خطایش بپردازید. نظر به مُحسنات کنید، نه به سیئات... اگر شخص دَه صفت مذموم داشته باشد و یک صفت حمیده، به این یک صفت ناظر باشید و آن دَه را فراموش کنید. کلمهی ناسزا در حق اَحدی بر لسان نرانید اگر چه دشمن باشد».(5)
یا در جایی دیگر عبدالبهاء، بدون توجه به نفرت پراکنی پیشوایان بهائی نسبت به سایر ادیان و مذاهب، از محبّت به جنس بشر سخن گفته است: «جمیع انبیاء به جهت تربیت آمدند تا نفوس غیربالغه را به بلوغ رسانند و اُلفت و محبّت بین جنس بشر اندازند نه بغض و عداوت.»(6)
دوم: پیشوایان بهائی در تبلیغات به ظاهر مدرن خود، در عین توهین به عقاید دیگران، به نوعی پلورالیسم (تکثرگرایی و حق بودن تمام عقاید) را ترویج کردهاند.(7) اما به راستی، چگونه میتوان به عقاید دیگران توهین کرد و در عین حال، منافقانه شعار تکثرگرایی سر داد و تمام عقاید را به حق و عقیده را عامل جدایی ندانست؟!
پیشوای بهائیان در عین حالی که با تعصب بر عقاید باطل بهائیت، غیربهائیان را مورد توهین و تمسخر قرار میداد و مرزبندی میکرد، که خود در جایی دیگر منافقانه، بیدینی را بهتر از اختلاف و جدایی برمیشمرد: «ثالث تعلیم حضرت بهاءالله این است که دین باید سبب اُلفت باشد، سبب ارتباط بشر باشد، رحمت پروردگار باشد و اگر دین سبب عداوت (دشمنی) شود و سبب جنگ گردد، عدمش (نبودش) بهتر (است)، بیدینی بِه از دین است.»(8)
سوم: پیشوایان بهائی در مخالفت با جشن کریسمس، صراحتاً آن را خرافات نامیده و برگزار کنندگان آن را افرادی بیشعور خواندند و دستور به توقف جشنها دادند. این در حالیست که نه تنها بهائیان به این دستور عمل نمیکنند و از ظرفیت کریسمس هم برای تبلیغ بهائیت استفاده میکنند، بلکه بیت العدل در حیفای اسرائیل نیز با تزئین درخت و برگزاری رقصهای گروهی، این روز را جشن گرفته است!(9)
چهارم: اگر به راستی (از نظر عبدالبهاء) برگزار کنندگان جشن کریسمس افرادی بیشعور هستند و اساساً این جشن خرافاتی بیش نیست؛ پس چگونه شوقی افندی اجازه نداد تا تشکیلات بهائیت، بیانیهای صریح، در خصوص نهی از جشن کریسمس صادر کند؟!(10)آیا این نشان از دورویی پیشوایان بهائی (که از یکسو به مسیحیان توهین میکنند و از طرفی سعی دارند تا حمایت مسیحیان را از دست ندهند) ندارد؟!
پینوشت:
1- شوقی افندی، قرن بدیع (ترجمه نصرالله مودت)، نسخه الکترونیکی، نوروز 101، ج 3، ص 349-348.
2- روحیه ماکسول، گوهریکتا، ترجمه ابوالقاسم فیضی، نسخه الکترونیکی، 332-332.
3- ترجمه، Tablets of Abdu’l-Baha، (به نقل از کانالهای تبلیغی بهائیت)، ج 2، ص 295.
4- اخبار امری، ارگان رسمی بهائیان ایران، سال 1349، ش 4، ص 147.
5- ج. ای. اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمهی: ع. بشیر الهی، هـ. رحیمی، ف سلیمانی، برزیل: انتشارات دارالنشر البهائیة، طبع 1988 م، ص 99.
6- اشراق خاوری، پیام ملکوت، نسخهی الکترونیکی، ص 65.
7- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: پیشوایان بهائی؛ توهین به مسیحیت و اعتقاد به پلورالیسم !
8- عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری، 127 بدیع، ج 2، ص 146.
9-جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: دورویی بهائیت در قبال جشن کریسمس !
10- ترجمه مکتوب مورّخ 15 اوت 1957 م، از طرف ولیّ امرالله به یکی از احبّاء، دارالإنشاء.