×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

چاپ کردن این صفحه

تعلیم و تربیتدر بهائیت از اعتقاد تا عمل

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

تعلیم و تربیتدر بهائیت از اعتقاد تا عمل

بهائیت در ایران :  از جمله تعالیم بهائیت تعلیم و تربیت عمومی می‌باشد. عبدالبهاء در این باره می‌گوید: «تربیت عموم لازم است و وحدت و اصول و قوانین تربیت نیز از لوازم امور، تا جمیع بشر تربیت واحده گردند؛ یعنی تعلیم و تربیت در جمیع مدارس عالم باید یکسان باشد. اصول و آداب، یک اصول و آداب گردد تا این سبب شود که وحدت عالم بشر از صغر سن در قلوب جای گیرد».[۱] حسینعلی‌نوری نیز مسئله تربیت اطفال را به اندازه‌ای مهم می‌داند که کشتن اطفال بی‌تربیت را بهتر از زنده گذاشتن آن‌ها می‌داند و در این باره می‌گوید: «پس احبای الهی و اماء رحمانی به جان و دل، اطفال را تربیت نمایند و در دبستان فضل و کمال، تعلیم فرمایند. در این خصوص ابداً فتور نکنند و قصور نخواهند. البته طفل را اگر بکشند بهتر از این است که جاهل بگذارند؛ زیرا طفل معصوم گرفتار نقایص گوناگون گردد...».[۲] حسینعلی‌بهاء تربیت دینی را مقدم بر هر تعلیمی می‌داند؛ چرا که در صورت تحقق تربیت دینی، وعد و وعید یاد شده در کتاب‌های الهی، عاملی در جهت منع افراد از ارتکاب موارد نهی خواهد بود.[۳] بنابراین رهبر بهائیان علاوه بر مهم دانستن تربیت اولاد، به وحدت تربیت فرزندان بشر در سرتاسر عالم دستور می‌دهد. چند نکته مهم:

- حسینعلی‌بهاء تربیت کودک را از پنج سالگی لازم می‌داند،

- حسینعلی‌بهاء تربیت را برای همه جوامع یکسان می‌داند، درحالی که تربیت امری نیست که در همه‌ی جوامع با هر دین و آیین و مذهب یکسان اجرا شود؛ به عبارت دیگر تربیت یکسان به یکی شدن فرهنگ‌ها، ادیان و آداب و رسوم نیاز دارد که این امر نشدنی و در حد شعار است، زیرا نگرش ادیان به برخی مسائل اعتقادی و تربیتی یکسان نیست.
- چگونه است که بهاءالله برادر خود را گاو می‌خواند و ادعای اصلاح تربیت جهانی را دارد؟ «و ای قهر من ذلک تعبدون البقر ولاتعرفون ثم تدعون الله بان یخرج لکم من صلبه عجلا لتعبد...[4] کدام قهری بالاتر باشد از عبادت کردن شما گاوی را که نمی‌شناسید (میرزایحیی صبح‌ازل) و سپس از خدا می‌خواهید گوساله‌ای از صلب آن بیرون آورد...». آیا این، نشانه تربیت است که عباس‌افندی با وجود وصیت‌نامه بهاءالله درباره جانشینی او و برادرش محمدعلی‌افندی، وی را از جانشینی محروم می‌کند و سپس او و پیروانش را پشه، سوسک، کرم‌خاکی، جغد، روباه و کلاغ و... معرفی می‌کند؟[5] آیا اعتقاد به خروج غیر بهائیان از دایره انسانیت، موافق با تربیت است؟[6] آیا هرکس آیین بهائیت را نپذیرد متهم به زنازادگی است؟[7] فرقه‌ای که سران آن بی‌ادبی را از حد گذرانده و به خویشان یکدیگر چنین توهین‌هایی می‌کنند هیچگاه نمی‌تواند مبلغ تعلیم، تربیت و اصلاح عمومی باشد.

پی‌نوشت:
[۱]. عباس، خطابات، ج ۲، ص ۱۲۷
[۲]. عبدالحید اشراق خاور، یام ملکوت، ص ۲۲۰
[۳]. عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، ص ۲۲۲
[۴].  حسینعلی‌نوری، بدیع، ص ۱۷۲
[5]. عباس‌افندی، کاتیب، ص ۴۴۲
[6]. حسینعلی‌نوری، بدیع، ص ۱۴۰
[7]. عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، ج ۴، ص ۳۵۵

 

خواندن 822 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

آخرین‌ها از