بی‌وطنی یا وطن‌دوستی بهائیان!

یکشنبه, 25 تیر 1396 11:10 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : اساسا با توجه به اصولی از اعتقادات بهائیت و بطور مشخص یکی از اصول 12 گانه این آئین مفهوم وطن‌دوستی نزد پیشوایان بهائی، واژه‌ای ناآشنا بوده است. تا جایی که آنان همواره پیروان خود را به سوی بی‌وطنی سوق داده‌اند. بهائیان نیز به تبع پیشوایان خود چنین سیره‌ای را پیموده‌اند. اما نکته‌ی قابل تأمل آنست که بهائیان پس از سال 1362 که تمامی فعالیت‌هایشان در ایران ممنوع اعلام شد، برای فریب افکار عمومی، خود را خادمین وطن نامیدند!

واژه وطن و تعلق به سرزمین در کلام رهبران بهائیت نامأنوس بوده و رهبران تشکیلات بهائی، بارها هم‌کیشان خود را به سمت بی‌وطنی سوق داده‌اند.(خطابات مبارکه، ج 3، ص 147.) مفهوم وطن تا جایی نزد پیشوایان بهائی بی‌ارزش بوده که آنان، مدافعین وطن در مقابل تجاوز بیگانگان را به سگ‌های درّنده، تشبیه کرده‌اند.(مکاتیب، ج 1، ص 410)
بهائیان نیز بالتّبع پیشوایان خود، بی‌وطنی را سرلوحه‌ی امور قرار داده و همین امر، زمینه ایست که از پیروان فرقه بهائیت جاسوسانی بالفطره تربیت شوند .  اما نکته‌ای که بسیار قابل تأمل است، تغییر استراتژی ظاهری بهائیت در اظهار وطن‌دوستی، برای فریب افکار عمومی است. چرا که از سال 1362 به بعد که تمامی فعالیت‌های بهائیت در ایران ممنوع اعلام شد، با استناد به قول عباس افندی: «هر ذلّتی را می‌توان تحمل نمود مگر خیانت به وطن...»(اسناد فعالیت بهائیان در دوران محمدرضا پهلوی، ص 345) خود را خادمین وطن می‌نامند!

اما اصل " وحدت عالم انسانی " چه مفهومی را به پیروان فرقه ضاله منتقل مینماید :

عبدالبهاء ( فرزند ارشد بهاءالله شارع دین بهائی) و مبین آثار بهائی در پاسخ به سؤال یکی از فلاسفه بزرگ فرانسه که از وی سؤال کرده بود که، هدف دین بهائی چیست که برای پیشرفت آن به سرزمین غرب آمده‌اید. گفت:

میتوان گفت هدف دین بهائی در سه کلمه خلاصه می‌شود وحدت عالم انسانی.

هر چند می‌توان هدف این آئین را در سه کلمه خلاصه کرد ولی در بیش از صد کتاب از آثار بهاءالله و نوشته‌ها و گفته‌های بسیاری از عبدالبهاء و شوقی افندی چگونگی وحدت عالم انسانی شرح داده شده است و روش آن بیان شده‌است .

به اعتقاد بهائیان وحدت عالم انسانی، نیاز بارز زمانی است که در حال حاضر جهان در آن وجود دارد. وحدت خانواده، وحدت قبیله، وحدت حکومت شهری و وحدت ملی ایجاد شده است و اکنون هدفی که دنیا برای رسیدن به آن تلاش می‌کند وحدت عالم انسانی است. مرحله ایجاد کشورها به پایان رسیده‌است. آشوب ناشی از برخورد قدرت‌های ملی به نهایت خود می‌رسد و دنیا که در جهت کمال پیش می‌رود باید وحدت و تمامیت روابط انسانی را بشناسد.

بهائیان برای رسیدن به وحدت عالم انسانی به یک رشته تعالیم اجتماعی و روحانی اعتقاد دارند و انجام آن را شرط لازم و کافی برای رسیدن به آن می‌دانند.

امروز خدمتی بزرگ‌تر از ترویج وحدت عالم انسانی و صلح عمومی نیست. تا افراد از تعصبات و تقلید آزاد شوند. به اعتقاد بهائیان تا این تعصبات باقی است آسایش و سعادت در جهان به وجود نمی‌آید.

نقد اصل وحدت عالم انساني

پس از اينكه دومين اصل بديع از اصول اعتقادات بهائيان ( همان اصل وحدت عالم انسانی )  آورده شد اولین بحث و ایجاد سوال در ذهن انسان بروز و ظهور پیدا میکند و آن اینکه "  آيا واقعا اين اصل نو و تازه مي باشد؟ و اصولا قبل از تأسيس اين فرقه چنين موضوعي در مكاتب آن روزگار وجود نداشته؟"
براي پاسخ به اين پرسش ها لازم است كه كتب تاريخ را ورق بزنيم و به منابع موضوع نگاهي بيافكنيم ابتدا در مكتب اسلامي كه منادي كمال اديان و آخرين دين الهي است جستجو مي كنيم و سپس به ساير مكاتب مي پردازيم.
در دين مبين اسلام طبق نص صريح آيات و روايات هيچ انساني به انسان ديگري برتري ندارد رنگ و نژاد و ساير تفاوتهاي فردي صرفا جهت شناخت و تمايز انسانها از يكديگر است و ويژگيهاي خاص جسماني، هيچ كدام دليل برتري ابناء بشر بر يكديگر نمي گردد. در آيه 13 از سوره حجرات مي خوانيم:
اي مردم ما همه را نخست از مرد و زني آفريديم و آن گاه شعبه هاي بسيار و فرق مختلف گردانيديم تا يكديگر را باز شناسيد بزرگوارترين شما نزد خدا با تقواترين مردمند و خدا كاملا آگاه است. [1] .
همچنين آيات ديگر از اين قرارند:
«با يكديگر نزاع نكنيد كه نزاع داخلي سستي مي آورد و سستي شما را زايل مي كند» [2] .
(به ريسمان الهي چنگ زنيد و متحد شويد و از تفوق و تشتت بپرهيزيد) [3] .
(بگو بياييد به سوي كلمه اي كه بين ما و بين شما يكسان است پيروي كنيم [4] .)
گذشته از آيات و روايات حكما و شعراي اسلامي قرنها قبل از ظهور بهائيت اين مطالب يعني وحدت عالم انساني را در قالب شعر و يا نثر آورده اند. كه ذيلا به دو مورد آن اشاره مي كنيم:
                                        «بني آدم اعضاي يكديگرند
                                                                                كه در آفرينش ز يك گوهرند»
                                        چو عضوي به درد آورد روزگار
                                                                                دگر عضوها را نماند قرار» [5] .
                                        «منبسط بوديم و يك گوهر همه
                                                                                بي سر و بي پا بديم آن سر همه
                                        چون به صورت آمد آن نور سره
                                                                                شد عدد چون سايه هاي كنگره
                                        بي گروه بوديم همچون آفتاب
                                                                                بي گروه بوديم و صافي همچو آب
                                        كنگره ويران كنيد از منجنيق
                                                                                تا رود فرق از ميان اين فرق» [6] .
در آثار علماي جديد غربي نيز اين موضوع به چشم مي خورد از جمله در آثار آگوست كنت ملاحظه مي گردد كه او در جستجوي «دين انسانيت» بوده است در اين رابطه شهيد مطهري مي گويد:
«مسأله به يگانگي رسيدن واقعيت وجودي انسان در يك نظام رواني و در يك جهت انساني و تكاملي و همچنين رسيدن جامعه انساني به يگانگي در يك نظام اجتماعي هماهنگ تكاملي و متقابلا مسأله تجزيه شخصيت فردي انسان به قطب هاي مختلف و قطعه قطعه شدن و واقعيت وجودي او به بخش هاي ناهماهنگ و تجزيه جامعه انسان به «من» ها و به گروه ها و طبقات متضاد و متضامن و ناهماهنگ مسائلي هستند كه همواره انديشه ها را به خود واداشته اند [7] .»
پس مشخص شد اين اصل مختص به اين فرقه نمي باشد كه خود را مبدع و طراح آن قلمداد كند بلكه در ساير مكاتب بشري از ديرباز وجود داشته و به انحاء مختلف به آن پرداخته شده است.

اما اینکه این اصل چه تاثیر وضعی بر رفتار پیروان بهائیت خواهد گذاشت مهم است . اینکه افراد به سرزمینی که در آن زندگی میکنند تعلق خاطری نداشته باشند روزنه ورود و رشد رفتاری است که در شرایط فعلی از بهائیان میبینیم . مصادیقی که می آوریم مربوط به گذشته نیست همین حالا در حال اتفاق است :

آنها در مقابل جنایتهای  رژیم صهیونیستی سکوت کردند  ،

 آنها در مقابل جنایت علیه مسامانان میانمار سکوت کردند .

آنها در مقابل جنایت عربستان و رژیم ال سعود در یمن سکوت کردند .

آنها در مقابل جنایت داعش و گروههای تکفیری سکوت کردند .

آنها در مقابل آنچه بر کودکان و زنان و مردان بی دفاع و مظلوم عراق و سوریه گذشت سکوت کردند .

آنها در مقابل آنچه جنایت علیه شیعیان در شیخ نشین بحرین نامیده شده سکوت کردند .

آنها در مقابل آنچه در افغانستان و جنایت نظامیان امریکائی بر این مردم مظلوم رفتار میشود شکوت کردند

آنها در مقابل آنچه در جایجای این کره خاکی بر علیه مسلمانان و سایر ادیان از سوی سردمداران قدرت انجام شده و در حال انجام است سکوت کردند

این سکوت با آن اصل وحدت عالم انسانی چه رابطه ای دارد . اگر وحدت عالم انسانی آن است که به مرزها متوقف نباشیم پس رهبران بهائی چگونه است که در مقابل این همه جنایت سکوت کرده اند ؟

پاورقي ها:

[1] قرآن كريم. سوره حجرات / آيه 13.
[2] قرآن كريم. سوره انفال / آيه 46.
[3] قرآن كريم. سوره آل عمران / آيه 103.
[4] قرآن كريم. سوره آل عمران / آيه 46.
[5] شيخ مصلح الدين سعدي. بوستان. قرن هفتم هجري.
[6] جلال الدين مولوي. مثنوي. قرن هشتم و هفتم هجري.
[7] مطهري. مرتضي. جهان بيني توحيدي. انتشارات صدرا چاپ سوم 72.

 

منابع :
عباس افندی، خطابات مبارکه، لانگنهاین آلمان غربی: لجنه ملّی نشر آثار امری به لسان‌های فارسی و عربی، بی‌تا.
ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، نسخه الکترونیکی.
ثریا شهسواری، اسناد فعالیت بهائیان در دوران محمدرضا پهلوی، بی‌جا: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1387.

خواندن 1170 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی