توضیح اینکه فاصله زمانی این دستگیریها و پایان عمر ساواک 30 سال است . و با چه توجیهی دستگیری 22 نفر از سران فرقهی ضاله بهائیت در ایران به جرم جاسوسی در سال 1387، بهم ربط داده شده اند خیلی بی ربط است . اما نکتهای که بیش از همه قابل تأمل به نظر میرسد، بخش «حقایق و سوابق» این نامه است که تشکیلات بهائیت کوشیده در آن، دلایل مظلومیت خود را مطرح و بهائیان را قربانی خشونت عصر پهلوی و زخمخوردهی ساواک معرفی کند. همچنان که میخوانیم: «بهائیان که همیشه در معرض خشونتهای ادواری قرار داشتند، از جمله عملیاتی که با تحریک ساواک بیرحم انجام میشد، بعد از انقلاب اسلامی در سال 1357، دستخوش موج جدیدی از تضییقات گشتند».
مسئلهی «ساواک بیرحم»، با توجه به حضور عناصر بهائی در رأس هِرم آن، نظیر پرویز ثابتی «مدیر کل امنیت داخلی ساواک»، جالب توجه است. شگفتا که سران بهائی با گذشت تنها 30 سال از انقلاب اسلامی، گمان دارند که عملکرد خائنانهی آنها در گذر زمان فراموش گردیده است! به نظر میرسد تشکیلات بهائیت در زمان کنونی، با یک شانتاژ ناشیانه میکوشد، تا حقایق تاریخی را به نحو وارانه جلوه دهد و گویا مردم شریف ایران را کمحافظه میپندارد!
پینوشت:
نامهی سرگشادهی جامعهی جهانی بهائی به دادستان کل کشور، مورخ: 1387/12/14؛ به نقل از: جواد نوائیان، تارهای عنکبوت، مشهد: دفتر پژوهش مؤسسهی فرهنگی هنری خراسان، 1394، ص 72.