....
سیره ائمهمعصومینعلیهمالسلام بر تقریب مذاهب و گفتگوی با ادیان بودهاست و روایات زیادی در این زمینه وجود دارد.
اساساً گفتگو، منطقی است انسانی که فقط به ادیان الهی و ابراهیمی اختصاص ندارد، بلکه شامل همه ادیان، نحلهها و حتی تمام فرهنگها میشود. ما باید دنبال شناخت روش منطقی گفتگوی انسانی باشیم. بسیاری از آیات قرآن به زیبایی، این روشها را بیان کردهاند که باید آنها را الگو قرار دهیم.
برخی، گفتگوی ادیان را با مفهوم «پلورایسم» خلط میکنند، در حالیکه این معنی را نمیدهد. پلورالیسم به این معناست که همه ادیان و نحلهها را قبول کنیم که اصلاً منطقی نیست، اما معنی گفتگو این است که مشترکات را به دست آوریم و بشناسیم و بعد از آن، زمینههای همکاری را در این مشترکات پیدا کنیم. درواقع، هدف گفتگو در وهله اول، شناخت همین زمینههای مشترک است اما به طور طبیعی به دنبال شناخت ایدهها، برخی به این ایدهها متمایل میشوند و این گفتگو، باب تبلیغی پیدا میکند. بنابراین مرحله اول، شناخت ادیان و مرحله دوم، شناخت گفتگوی منطقی است.
البته گروهی، از گفتگو سوءاستفاده میکنند. با این سوءاستفادهگران نمیتوانیم گفتگو کنیم، چون نیتشان انسانی نیست و طاغوتی است. بهعبارت دقیقتر، ضد بشری، ضد خرد و تخریبکننده منطق انسانی هستند. ما با چنین افرادی نمیتوانیم گفتگو کنیم، اما عموماً و به عنوان یک اصل میتوانیم با همه ادیان سماوی و غیر سماوی (حتی بودیسم و هندوئیسم) گفتگو کنیم و زمینههای مشترک را به دست بیاوریم.
اگر رژیمصهیونیسیتی یا وهابیت افراطی صدها مرکز گفتگو هم به وجود بیاورد، رفتارشان ضد منطقی و ضد بشری است، پس جایی برای گفتگو باقی نمیماند. رفتار آنها، تبلیغات ظاهریشان را تکذیب می کند. من معتقدم بعضی از مراکز که خود را به نام گفتگوی منطقی نشان دادهاند، در باطن، مفتضح اند و روششان ضد شعارشان است.
بهائیت، مصداق دیگر این گروههاست. بهائیت را غرب انحرافی و ملحد ساخته. بهائیت، یک حزب سیاسی است، نه یک مذهب. بر همین اساس، ما معتقد به گفتگو با امثال بهائیان نیستیم چون اینها ضد منطق و ساخته استعمار و استکبار جهانیاند.
سیاست جمهوری اسلامی نیز سیاست گفتگوی منطقی است؛ چه بین پیروان یک مذهب (فرضاً بین شیعیان)، چه میان پیروان مذاهب و ادیان مختلف و حتی بین فرهنگها و افراد غیر متدین. این سیاست جمهوری اسلامی است که در عمل هم همین را اجرا کردهاست. متأسفانه، ما نهتنها این چهرههای زیبای جمهوری اسلامی را تبلیغ نمیکنیم، بلکه گاهی دست به ضدتبلیغ میزنیم.
در کشور ما نهادهایی مردمی و خصوصی در این زمینه وجود دارد که فعالیتهای گفتگوی ادیانی انجام میدهند، مثل سازمان «فرهنگ و ارتباطات اسلامی» که وظیفه هماهنگی گفتگوی با ادیان را بر عهده دارد. این سازمان در همین زمینه، گفتگوها و گامهای منطقی برداشتهاست. از جمله: تشکیل «شورای عالی گفتگوی ادیان» و کمیتههای مشترک گفتگو (با ارتدوکسها، واتیکان، اگریکانها، شورای کلیساها، حتی بوداییها و هندوها) که فعالیتهای خوب و گستردهای دارد.
با این وجود، به عقیده بنده باید مرکز گفتگوهای این سازمان تقویت شود و امکانات بیشتری داشته باشد. همچنین، دیگر مراکز با این مرکز به صورت هماهنگ کار کنند تا با یک موضعگیری مشترک در گفتگوها وارد شویم، شناخت دقیقی از طرفهایمان داشته باشیم و از موازیکاری بپرهیزیم.