حکایت خلق‌الساعه و تطابق دین با علم و عقل

یکشنبه, 30 مهر 1396 09:41 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

کوتاه و خواندنی

بهائیت در ایران  : پیشوایان بهائی یکی از آموزه‌های دوازده‌گانه‌ی خود را موضوع تطابق دین با علم و عقل معرفی می‌کنند. این اصل بمعنای آن است که هر موضوعی که در دین مورد بحث و بررسی قرار میگیرد و بعنوان یک آموزه دینی ارائه میگردد میباید با علم و عقل قابل درک باشد . رهبران بهائی در این ادعا تا جایی پیش می‌رود که عبدالبهاء، هر موضوعی که خلاف علم و عقل باشد را چیزی جز وَهم نمی‌پندارد.

اما این اصل از اصول دوازده گانه بهائی دقیقا در تناقض با اعلام نظریه  موجودات خلق‌الساعه است که جناب عبدالبها میباشد .

 

دقت کنید :

نظریه‌ی «خلق‌الساعه» به معنای آنست که ماده‌ی زنده خود به خود و بدون دلیل به وجود بیاید. این نظریه به علاوه‌ی آن‌که خالقیت خدا را نفی کرده و مورد رَد ادیان الهی است؛ از لحاظ علمی نیز رَد شده است.[ر.ک: گفتار اول» در میکروبیولوژی عمومی، ص 488]
اما جالب است بدانیم جناب عبدالبهاء دومین پیشوای بهائیان،
 به این نظریه معتقد بوده و در مکاتیب خود، یکی از اقسام مخلوقات را موجودات خلق الساعه معرفی می‌کند: «بدانکه مخلوقات بر چند قسمند، قسمی خلق ارحام است که در ارحام خلق شوند و قسمی خلق الساعه است که بنفسه متکون گردند؛ چون حیوانات که در اثمار (میوه‌ها) تولید یابند».[مکاتیب، ج 2، ص 24]
این در حالیست که رهبران فرقه‌ی بهائیت، یکی از آموزه‌های دوازده‌گانه‌ی خود را تطابق دین با علم و عقل معرفی می‌کنند. تا جایی که دومین پیشوای این فرقه جناب عبدالبهاء، می‌گوید: «اگر مسائل دینیه مخالف عقل و علم باشد، وَهم است؛ زیرا مقابل علم، جهل است و اگر بگوییم
 دین ضدعقل است، مقصود این است که دین جهل است».[خطابات، ج 2، ص 147]
با این حال
 می‌بایست یا آموزه‌ی تطابق دین با علم و عقل در بهائیت را شعاری پوچ و تبلیغاتی دانست و یا چون گفتار عبدالبهاء، بهائیت را چیزی فراتر از جهل و وَهم ندانست.

 

پی‌نوشت:
مینا افسری نژاد، شایسته سپهر، «گفتار اول» در میکروبیولوژی عمومی، بی‌جا: انتشارات دانشگاه پیام‌نور، چاپ نهم،
۱۳۸۸، ص ۴۸۸.
عباس افندی، مکاتیب، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 2، ص 24.
عباس افندی، خطابات، مصر: به همّت فرج‌الله زکی الکردی، 1921 م، ج 2، ص 24.

خواندن 1449 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی