زندگی ومرگ شوقی افندی

دوشنبه, 15 آبان 1396 09:52 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

به بهانه 13 آبان روزی که سومین رهبر بهائیان فوت کرد بدون اینکه جانشینی برای خود تعیین کند .

بهائیت در ایران : شوقی ربّانی سومین رهبر فرقه ضالّه بهائیت، روز دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۲۷۵ شمسی برابر با ۲۷ ماه رمضان ۱۳۱۴ قمری و اول مارس ۱۸۹۷ میلادی در سرای عبدالله پاشا در عکّای فلسطین بدنیا آمد. مادرش ضیائیه دختر بزرگ عبدالبهاء و پدرش میرزا هادی افنان شیرازی بود.‌ نام شوقی و فامیلی ربّانی را عبدالبهاء برای وی انتخاب کرد.

شوقی تا سن ۱۱ سالگی در عکّا محل زندگی و تبعیدگاه جدّ مادری خود (حسینعلی نوری) بسر برد و تحصیلات ابتدائی خود را نزد معلّمه ایتالیائی در همان شهر آغاز کرد اما بعد از سقوط حکومت عثمانی در سال ۱۲۸۷ شمسی، عبدالبهاء به همراه خانواده اش به شهر حیفا در ۱۲ کیلومتری عکّا نقل مکان کرد و شوقی در این شهر تحصیلات خود را ادامه داد.

وی دوره دبیرستان را در مدرسه شبانه روزی کاتولیکی بیروت گذراند و به دانشگاه بیروت وارد شد تا با تسلط کامل به زبان انگلیسی بعنوان منشی پدر بزرگش عبدالبهاء نامه های او را ترجمه کند. وی سرانجام در سال ۱۲۹۸ شمسی برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه آکسفورد در لندن شد و در کالج بالیول قصد ادامه تحصیل داشت، اما به خاطر بازگشت اجباری به حیفا در پی مرگ عبدالبهاء (۷ آذر۱۳۰۰)، تحصیل او ناتمام ماند و موفق به اخذ مدرک از این دانشگاه نشد

طبق الواح وصایای عبدالبهاء، او به عنوان ولی امر و جانشین عبدالبهاء باید امور بهائیان را بدست می گرفت، اما غم از دست دادن عبدالبهاء به قدری بر او گران آمد که برای فائق آمدن بر آن، از همه کناره گرفت و از حیفا نیز خارج شد و بعد از هشت ماه دوری و کناره گیری، در ۴ دیماه ۱۳۰۱ شمسی به حیفا بازگشت و اداره امور بهائیان را برعهده گرفت.

رهبری شوقی در میان بهائیان مشاجرات و انشعابات تازه ای را دامن زد و باعث شد شمار قابل توجّه ای از مبلغین مشهور بهائی راه خود را از شوقی جدا کرده و از بهائیت برگردند. افرادی مانند:

۱حسن نیکو، وی با نگارش کتاب « فلسفه نیکو» به شرح حال وچگونگی ورود وخروج خود به فرقه بهائی می ‌پردازد. وی درآن، اسراری را ازاین فرقه افشا می ‌کند که بهائیان را شرمنده وعصبانی ودیگران را غرق درحیرت وشگفتی ازانبوه رذالتهای یک مجموعه ظاهراً دینی می ‌كند.

۲احمد سهراب، وی ازیاران قدیمی و پرکارعبدالبهاء بود اما با انتخاب شوقی خود را از تشکیلات شوقی جدا کرده به تشکیل سازمان انسان ‌دوستانه غیرمذهبی روی آورد. کاروان خاور و باختر را وی بنیان گذارد. برخی نویسندگان، فرقه ‌ای به نام سهرابیه را به وی منتسب می ‌دانند.

۳عبدالحسین آواره، وی درزمان بهائیت، آواره نامیده شد وپس ازبازگشت به اسلام، خود را آیتی نامید. وی مهمترین کتاب درتاریخ بهائیت به نام « الکواکب‌الدرّیة فی مآثرالبهائِیه » را نگاشته بود که عبدالبهاء آن را تأیید كرد. پس ازتوبه وی، شوقی افندی آن را بی ‌اعتبارخواند. کتاب «کشف‌الحیل» در واقع، توبه ‌نامه آیتی ازمنجلاب بهائیت است.
۴فضل الله صبحی مهتدی، خاندان وی ازقدیمی ترین خاندانهای بابی - بهائی کاشان وخود او نیز ازمقربان درگاه عبدالبهاء ومنشی وکاتب مخصوص وی بود. پیام پدروخاطرات صبحی ازمعروفترین آثاروی درمعرفی ونقد فرقه بهائی است. از نوشته‌های وی معلوم می ‌شود شوقی به عادتی زشت دچار بود که حسینعلی بها درکتاب اقدس از بیان حکم آن، خجالت کشید و مبهم باقی ماند.

۵میرزا صالح اقتصاد مراغه‌ای، او منشی محفل روحانی بهائیان بود که پس از رسیدن به مقام « مبلغی امر الله و ناشر نفحات الله » و آشنایی با احوال بهائیان وآثارآنها، از بهائیت روی گرداند. وی به آغوش اسلام بازگشت وکتاب « ایقاظ » را دررد پیروان بهاء نگاشت.
و...

مساعی بی شمار و همکاری صمیمانه شوقی و یارانش با صهیونیسم جهانی برای ایجاد دولتی یهودی در قلب جامعه اسلام، سبب شد تا این مسلک باطل در آنجا رسمیت یافته، املاک و اموال بهائیان نیز تحت حمایت آن دولت درآید و از مالیات و عوارض معاف گردد و بهائیت وجهه انگلیسی اسرائیلی خود را به دنیا نشان دهد.

در اواخر مهر ماه ۱۳۳۶ کسالت و ناراحتی در وجود شوقی پدیدار گشت و به تجویز پزشکان محلی و تشویق یاران نزدیکش، برای یک چکآپ کلی وی به همراه همسرش به لندن مسافرت کرد. اما پس از دو هفته اقامت در لندن، آثار یک آنفلوانزای شدیدی در وی ظاهر گشت و او را سخت به وحشت انداخت. همین بیماری باعث شد که وی بعد از ۳۶ سال ولایت بر بهائیان، در روز دوشنبه ۱۳ آبان ۱۳۳۶ شمسی با یک حمله قلبی در سن ۶۰ سالگی بطور ناگهانی از دنیا برود.

بعد از مرگ شوقی، بوسیله تلگرافی خبر فوت او را به حیفا اعلام می شود و جهت حمل جنازه او به حیفا و انجام مراسم، هماهنگی های لازم نیز صورت می گیرد؛ اما دولت انگلستان از تحویل جنازه خودداری کرده، جسد را در لندن دفن می کند.

عبدالبهاء در مورد ولی امر بهائی بعد از خود یعنی شوقی و ذکور از اولاد او در کتاب الواح وصایا صفحه ۱۱ سطر 13 می نویسد: «ای یاران مهربان، بعد از مفقودی این مظلوم باید اغصان و افنان سدره مبارکه و ایادی امرالله و احبای جمال ابهی توجه بفرع دو سدره که از دو شجره مقدسه مبارکه انبات شده و از اقتران دو فرع دوحه رحمانیه بوچود آمده یعنی (شوقی افندی) مایند زیرا آیت الله و غصن ممتاز و ولی امرالله و مرجع جمیع اغصان و افنان و ایادی امرالله و احباءالله است و مبین آیات الله و من بعده بِکْراً بَعدَ بِکْرِِ یعنی در سلاله او و فرع مقدس و ولی امرالله و بیت عدل عمومی که...

وی همچنین در مورد تعیین ولی امر بهائی در زمان زنده بودنش در صفحه ۱۳ الواح وصایا سطر 6 می نویسد: «ای احبای الهی باید ولی امرالله در زمان حیات خویش مَنْ هُوَ بَعْدَهُ (کسی که بعد از او می آید) را تعیین نماید تا بعد از صعودش (مرگش) اختلاف حاصل نگردد

اما شوقی ربانی با اینکه در سال ۱۳۱۶ شمسی ۲۰ سال قبل از مرگ، با مری مکسول )روحیه) ازدواج کرد، ولی ثمری از این ازدواج بدست نیاورد. چرا که وی عقیم بود و فرزندی از او پدیدار نگشت. لذا طبق گفته عبدالبهاء که او باید ولی امر بعد از خودش را در زمان حیات خود انتخاب می کرد.

مرگ ناگهانی شوقی باعث شد که نه تنها جانشینی برای خود انتخاب نکند، بلکه بیت العدل را نیز بی سرپرست و بدون ولی امرالله رها کرده در عالم قبر جای گرفت و این تناقضی که در فرقه ضالّه وجود دارد، هیچگاه جواب داده نشد.

 

 

خواندن 1606 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی