پیامبرخواندهی بهائیت در کتاب اقدس خود، تنها ازدواج با زن پدر را حرام اعلام کرده است: «قَد حُرّمَت عَلیکُم أزواجَ آبائکُم (1)؛ بر شما (ازدواج) با زنهای پدرتان حرام شده است».
بهادعای مبلغان بهائی ، بهائیستیزان ادعا میکنند که آثار بهائی پیروان این آیین را از ازدواج با محارم منع نکرده و بهائیان حق دارند به جز همسر پدرشان، با هر فرد دیگری ازدواج کنند؛ لذا سکوت او در برابر حکم ازدواج با سایر محارم، نشان دهندهی اجازهی او برای انجام چنین ازدواجی است. اما باید دانست که عبارت بالا در کتاب اقدس، منع ازدواج با همسر پدر را اثبات میکند، اما اثبات این ممانعت، دلیلی بر مجاز بودن ازدواج با سایر محارم نیست.
باید پاسخ داد چطور دلیل نیست؟!اگر جناب بها حرمت برای ازدواج با اقارب قائل بود قاعدتا همانند منع ازدواج با زن پدر ، ازدواج با اقارب را منع مینمود . اگر سکوت نموده معنایش عدم حرمت ویا عدم منع ازدواج با اقارب است .
عبدالبهاءدر توجیه بیان پدر نوشتهاست : «صراحت این حکم دلیل بر اباحت (مجاز بودن) دیگران نه (نیست)؛ همانطور که ملاحظه میکنید حتی در این عبارت نیز هیچ تصریحی بر حرمت ازدواج با سایر محارم (غیر از زن پدر) نشده است. پیامبرخواندهی بهائی تنها حرمت ازدواج با زن پدر را اعلام داشته و حتی در جایی دیگر نیز حکم سایرین را بیان نکرده است.
در پاسخ به تمامی توجیهات غیر منطقی و بدن استدلال بهائیان با گفت ، به نظر میرسد شما قصد دارید طوری به مخاطب القاء کنید که حرمت ازدواج با محارم به قدری واضح است که پیشوایان بهائی ضرورتی در بیان حکم آن ندیدهاند؛ این در حالیست که اگر حرمت ازدواج با محارم برای بهائیان واضح میبود، پس چرا بارها حکم آن را از پیشوایان خود پرسیدهاند و پیشوایان بهائی همیشه از دادن پاسخی روشن طفره رفتهاند؟!آیا این طفره رفتنها، حکم جواز ازدواج با محارم در بهائیت را به ذهن القاء نمیکند، در حالی که پیشوایان بهائی عدم بیان حرمت یک شیء را دلیل بر جواز ارتکاب آن عمل معرفی نمودهاند: «عدم ذکر در الواح الهی، نفس جواز است؛ زیرا منهی از نصوص استنباط میشود».(2)
لذا هیچ دلیل روشنی بر ممنوعیت ازدواج با محارم، در سیاهمشقهای پیامبرخواندهی بهائیت وجود ندارد و اصلاً او محدودهای برای محارم تعیین نکرده است و تنها پیروانش را به نهاد بیت العدل مراجعه داده است: «کلیه مسائل مربوط به ازدواج با أقارب (محارم) به بیتالعدل راجع است».(3)بیت العدل نیز حکم به جواز ضمنی آن داده است: «ازدواج با أقارب (محارم) به عهده خود نفوس (اشخاص) شده است و آن معهد أعلی، هنوز موقعیت را برای صدور قوانین تکمیلی راجع به ازدواج با أقارب، مقتضی نمیداند».(4)
نکته دیگر اینکه جناب عبدالبها در کتاب البا هائیه وجزور البابیه بیان میکنند "مادام که جمعیت بهائیون در قلت میباشد . نکاح با نسوان نزدیک وهمشیره (خواهر ) جز مادر حرامنمیباشد باشد که بهائیت قوام ودر تعداد فزونی یابد (5 )
پینوشت:
1- حسینعلی نوری، اقدس، نسخهی الکترونیکی، ص 104، بند: 107.
2- اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسهی ملی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 2، ص 42.
3- حسینعلی نوری، اقدس (ملحقات)، نسخهی الکترونیکی، ص 194.
4- هلن هورنبی، انوار هدایت، نسخهی الکترونیکی، ص 488-487.
5- الباهائیه وجزور البابیه ص 101