قبل از ورود به مطلب باید شناختی از خانم بلافیلد ارائه شود :
سارا لوئیزا، لیدی بلامفیلد (1859- 1939)، متولد ایرلند و مؤسس و میزبان جامعه بهائی لندن، همسر آرشیتکت مشهور سِر آرتور بلامفیلد، بود. بر خلاف بسیاری از بانوان همزمان خود که تمام همّتشان در جوامع پیشرفته و مرفّه صرف می گردید، او کلیه اوقات خویش را مصروف در فعالیت های عام المنفعه مذهبی و خدمات همه جانبه انسانی می نمود. او مدافع بی باک حقوق زنان در انتخابات، و مدافع حقوق حقّۀ کودکان، زندانیان و حتی حیوانات بود. پذیرش تعالیم بهاءالله توسط لیدی بلامفیلد در سال 1907 نقطۀ عطفی در جستجوی مداوم او برای یافتن حقایق روحانی بود. او اولین بهائی کشور ایرلند به شمار می رود. لیدی بلامفیلد، مدت هشت سال عضو محفل روحانی ملی بهائیان انگلستان بود و طی این مدت کنفرانس های فراوانی برای معرفی امر بهائی ترتیب داد و از فعالیت های هنری یاران در جامعه انگلیس از جمله در تآتر لندن حمایت نمود.
وی با بسیاری از افراد و اعضای جامعه بهائی در سراسر عالم مکاتبات مستمر داشت. دختر ایشان، مِری، که توسط عبدالبهاء به لقب "پروین" ملقب شده بود نیز ، به مدت پنج سال در خدمت محفل روحانی بهائیان انگلستان بود.
کتاب معروف لیدی بلامفیلد بنام ( بزرگراه انتخاب شده ) " the chosen highway " مواردی از همکاری بهائیان با ارتش انگلیس را در شکست ارتش عثمانی وتصرف سرزمین فلسطین یاد آورمیشود . نکته اصلی اینجاست که بیان این موارد از جانب کسی است که بشدت با رهبران بهائی عبدالبها و شوقی افندی ارتباط داشته و خود را یک بهائی تمام عیار میداند .
در تاریخ 9 دسامبر 1917 میلادی، بیت المقدس (اورشلیم) توسط انگلیس اشغال شد. این جنگ در واقع بعد از سفرهای عبدالبهاء به غرب و ارتباط او با مجامع انگلیسی و آمریکایی بوده است.
عبدالبهاء در طول مدت جنگ بین عثمانی و دولت انگلستان، به حمایت از انگلیس پرداخت و در مناطق مختلف نواحی فلسطین، اطلاعات لازم را دربارهی سرزمین فلسطین در اختیار آنان میگذاشت. از سوی دیگر به نیازمندیهای نیروهای انگلیسی توجه داشت و برای رفع نیاز آنان نهایت تلاش خود را انجام میداد و از اینرو بهائیان با تأمین آذوقهی ارتش مهاجم انگلیس، نقش مهمّی در پیروزی ارتش انگلستان بر دولت مسلمان عثمانی داشتند.
لیدی بلامفیلد در کتاب خود که به تأیید و تصویب رهبران بهائی رسیده است، به بخشی از نقش تدارکاتی عبدالبهاء برای نیروهای مهاجم انگلیسی در اشغال نواحی فلسطین اشاره مینماید. وی در این کتاب پس از ذکر املاک و اموال حسینعلی بهاء و نزدیکانش مینویسد: «سرکار آقا (: عبدالبهاء) گاه به گاه، اراضی (زمینهایی) در محلهای مختلف میخرید، عاصفیه و دئیه را که نزدیک حیفا واقع بود، نامبرده طبق دستور بهاءالله بخشید به ضیاءالله و بدیع الله دو برادر کوچک خود، اراضی دیگری نیز در قراء سمیره و نقیب و عدسیه در نزدیکی اردن خریداری شدند».(1)
گندم حاصل از اراضی مذکور، ثروت قابل توجهی برای سران بهائی محسوب میشد، از اینرو آن را به عنوان محصولی استراتژیک، به مقدار زیادی در انبارهایی که برای همین منظور احداث شده بود، حفظ و نگهداری میکردند.
بلامفلید، پس از شرح این وقایع مینویسد: «مقدار زیادی از این گندمها در مخازنی انبار شدند... وقتی قشون انگلیس وارد حیفا شد، کارپردازی ارتش آنها از لحاظ آذوقه مواجه با اشکالات بود. افسر مربوطه برای مشورت به سرکارآقا (عبدالبهاء) مراجعه نمود و اخیرالذکر جواب داد ما گندم داریم، افسر مزبور در کمال تحیر سؤال کرد: آیا برای ارتش انگلیس هم دارید؟ عبدالبهاء جواب داد: من برای ارتش انگلیس هم گندم دارم»(2)و از این طریق آذوقهی ارتش مهاجم انگلیس در آن نواحی فراهم گردید.
اما به راستی پیشوایان بهائیت به خوبی نشان دادند که نه تنها در دورویی بینظیرند و از خیانت به دولتی مثل عثمانی که ثناگویش بودند (3)هیچ ابایی نداشتند؛ بلکه بر خلاف شعارهای صلحطلبی که سر میدادند (بخاطر جلب رضایت حامیان جهانخوارشان)، از حمایت و تأمین آذوقهی ارتش مهاجم انگلیس نیز برای ادامهی جنگ دریغ نکردند.
پینوشت:
1- The Chosen Highway، Lady Blomfield, George Ronald Pub, 2007, P 201.
2- همان، ص 210.
3- همچنان که عبدالبهاء گفته است: «إلهی إلهی أسئلُک بِتأییداتک الغیبیة و توفیقاتِکَ الصَمدانیة و فیوضاتِکَ الرَّحمانیة...(2)؛ خدایا، خدایا، تو را به تأییدات غیبی و توفیقات صمدانی و فیوضات رحمانی خود که دولت عثمانی و خلافت محمّدی را مؤیّد فرما و در زمین مستقر و مستدام دار»: عباس افندی، مکاتیب، نسخهی الکترونیکی، ج 2، ص 312.