اما در پاسخ به جناب ثابتی والبته مزدوران تشکیلات بهائیت و نوکران دشمنان ایران لازم است متذکر شویم:
اولاً: عرفان ثابتی و سایر عناصر خودفروختهی بهائیت، آغازگر توهین به ایران و ایرانی نبوده و پیشوایان بهائیت پیشگام و بانی دشمنی و خیانت برعلیه مردم ایران بودهاند و از انتساب هیچ جسارت و دشمنی به مردم شریف ایران دریغ نکردهاند. همچنان که پیامبرخواندهی بهائیت، با ناس نسناس دانستن ایرانیان (2) مردم ایران را جاهل، کذّاب و منافق معرفی مینماید: «اکثر از ناس در دبستان جهل و نادانی تربیت شدهاند و در مغازه کذب و نِفاق و سائر. کجا است بینا و کجا است شنوا...».(3)و یا آنجا که با جَهول (بسیار نادان) خطاب کردن ایرانیان(4)، مدعی میشود مردم ایران، صدهزار مرتبه از قاتل حضرت علی (علیه السلام) پَستترند(5).
اَخلاف او نیز هرکدام به نوبه خود، ایرانیان را آماج جسارتهای خود قرار دادهاند؛ همچنان عبدالبهاء با غافل، بیخرد، کر و کُور و مُرده خطاب کردن ایرانیان (6)، از گرفتاریهایی که مردم ایران با آن مواجه شدند، ابراز خوشحالی کرده است: «چقدر این ایرانیها شرورند. هنوز آرام نگرفتهاند. این قدر بلایا و رزایا (پیشآمدهای ناگوار) که بر آنها وارد آمده هنوز بر آن شرارت اولیه هستند».(7) شوقی افندی پیشوای سوم بهائی نیز، از ملّت ایران به: «ملّتی جاهل، متعصب و متوحش (وحشی) تعبیر میکند که بهائیان، در چنگ آنان گرفتار هستند».(8)
اینها همه در حالیست که پیشوایان و نوکران بهائیت، همواره ثناگوی اربابان ظالم و وحشی و خونخوار و غاصب خود (همچون استعمار پیر انگلیس یا شیطان بزرگ آمریکا) بوده و این جانیان بزرگ تاریخ را نماد عدالت و تحقق وعدههای الهی معرفی کردهاند.(9) لذا لازم است تا مردم شریف کشورمان، از نگاه واقعی، خیانت و بغض و کینهی بهائیت نسبت به ایران و ایرانی آگاه باشند و فریب تبلیغات دروغین، مظلومنمایانه و ایراندوستانهی تشکیلات بهائیت را نخورند.
ثانیاً: این مزدور تشکیلات بهائیت در حالی سخن از خشونت نهادینه در ایرانیان به میان آورد که پیشوایان این فرقه همچون علیمحمد باب، حکم به قتلعام مخالفینش داده: «از جمله احکام بیان ضرب اعناق اهل آفاق (زدن گردن تمام زمین) و حرق جمیع کتب و صحف و زبر و اوراق (سوزاندن تمامی کتابها) و فتح شرق و غرب و هدم بقاع مرتفعه (نابودی امکان بود)».(10) حسینعلیبهاء نیز به پیروانش دستور داده است: «كُن كَشُعلة النّار لِأعدائی و كوثر البقاء لِأحبّائی (11)بردشمنانم مانند شعلهی آتش باش و برای دوستانم كوثر بقا». و یا آنجا که پیروانش را بر علیه غیربهائیان تهییج کرده است: «أنتم یا أحباء الله كونوا سحاب الفضل لمن آمن بالله و بآیاته و عذاب المحتوم لِمَن كفر بالله... (12)؛ ای احبای خدا، ابر فضل باشید برای آن که به خدا و آیاتش ایمان آورده، و عذاب حتمی باشید برای کسی که به خدا کافر شده و از مشرکان است».
آیا پیروان کسی که فلسفهی رسالت شیطانی خود را در ستیز با مخالفینش معرفی نموده میتوانند از خشونتستیزی سخن بگویند: «قد جعله الله نوراً للموحّدین و ناراً للمشرکین(13) خداوند او (یعنی بهاء) را نوری برای موحدین (بهاییان) و آتشی برای مشرکین (منکرین بهاییت) قرار داده است» و یا مقتدای کسانی که در شبه آیاتش، خواب و خیال جهانگشایی در سر میپروراند، میتوانند از صلح دم زنند: «فسوف یخرج الله من اکمام القدرة ایادى القوّة و الغلبة و ینصرنّ الغلام و یطّهرنّ الارض عن دنس کلّ مشرک... (14) پس به زودی خداوند از آستین قدرت دستهای قوت و غلبه را بیرون میآورد. پس غلام (پیامبرخواندهی بهائی) را یاری میکنند و زمین را از آلودگی هر مشرک مردود (منکرین بهاییت) پاک میکنند. و بر (این) امر بپا خواهند خواست و با نام مقتدر و ابدی من سرزمینها را فتح خواهند کرد و به سرزمینها وارد خواهند شد و همه بندگان از آنها وحشت خواهند کرد».
با این حال عناصر خودفروختهی بهائیت، با تأسی به چه کسی میتوانند از خشونتستیزی سخن به میان آوردند و در عین حال، خشونت را یک اصل بنیادی در بین ایرانیان معرفی نمایند؟!
ثالثاً: آیا ایستادگی و استقامت در برابر زیادهخواهی، زور و قلدری نظام سلطهی جهانیِ به رهبری اربابان بهائیت، که صفت بارز ایرانیِ وطنپرست و شیعی است، نشان بر خشونت فطری ایرانیان است؟! آیا تحقق استقلال، تمامیت ارضی، عزّت و دفاع از مظلومان و مقابله با مستکبران که ارمغان الگوهای جوانان ایرانی همچون شهید چمران، سردار سلیمانی و... هست، نشان خشونتطلبی است و در عین حال ستایش پیشوایان خونخوار بابیت و بهائیت نشان صلحدوستی تلقی میشود؟!
نتیجه آنکه قرار نیست دشمنان یک ملت از او تعریف و تمجید نمایند . ما از ابتدای پیروزی انقلاب این بیان حضرت امام (ره) را در ذهن خود ملکه کرده ایم ( به مضموم )که تا زمانی که دشمنان شما به شما توهین میکنند ، بدانید که در مسیر انقلاب حرکت میکنید . پس باید از آن زمان ترسید که دشمنان انقلاب ثنا گوی نظام اسلامی شوند .
پینوشت:
1- پایگاه خبری جام نیوز، تیتر خبر: توهین شبکه منوتو به مردم ایران و فرهنگ ایرانی، کد خبر: 958642، مورخ: ۱۳۹۸/۰۶/۲، کلیک کنید...
2- «حال ملاحظه نمایید که چقدر ناس نسناسند و به غایت حق ناسپاس که چشم (از دلایل حقانیت باب) پوشیدهاند و به عقب مُرداری چند که از بطنشان انفال مسلمانان میآید (علمای اسلام) میدوند...»: حسینعلی نوری، ایقان، بیجا: بینا، بیتا، ص 196.
3- اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 4، ص 151.
4- همان، ج 9، ص 87-86.
5- همان، ج 8، ص 170.
6- ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، 133 بدیع، ج 6، ص 87.
7- مجلهی آهنگ بدیع، سال چهارم، 1328، شمارهی 5، ص 3.
8- ر.ک: شوقی افندی، توقیعات مبارکه حضرت ولی امرالله، لوح قرن احباء شرق (نوروز 101 بدیع)، مؤسسه ملّی مطبوعات امری، 123 بدیع، ص 17.
9- ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرجالله زکی الکردی، 1921 م، ج 3، ص 347.
10- عباس افندی، منتخباتی از مکاتیب، هوفمایم آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار امری به لسان فارسی و عربی، 2000 م، ج 4، ص 221.
11- حسینعلی نوری، ادعیه حضرت محبوب، مصر: بینا، 1339 ق، ص 196.
12- حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه، چاپ مصر: مطبعه سعاده، 1920 م، ص 216.
13- حسینعلی نوری، آثار قلم اعلی، ج 2، لوح 74، ص 372.
14- حسینعلی نوری، آثار قلم اعلی، ج 2، لوح 90.