نهاد رهبری بهائیت بیت العدل، با معرفی تبلیغ به عنوان وظیفهاى عبادى و غیرقابل تعطیل برای بهائیان (خصوصاً بهائیان ایران)، آن را عبادتی غیرقابل اسقاط دانسته است. لذا معنى آن مىشود که حتی اگر حکومتی مثل ایران نیز این تبلیغ تهاجمی و تبشیرى را غیرقانونى و جرم اعلام نمایند، باز هم بهائیان حق ندارند این تکلیف را مثل سایر عبادات تعطیل کنند.
از اینرو تشکیلات بهائیت در پیام مورخ 12 اسفند 91، در خصوص تبلیغ تهاجمی و تبشیری از بهائیان میخواهد: «دعای این جمع به درگاه حضرت پروردگار این است که به مدد تأییدات الهى موفق شوید که چارچوب ترسیم شده این صفحات را برای همسایگان ، دوستان، هم کاران و آشنایان خود تشریح نمایید...».(1)
اما در بررسی این شیوه از تبلیغ بهائیت، ذکر نکاتی را ضروری میدانیم:
نکته اول: چرا تشکیلات بهائیت از اسرائیل تلاش میکند تا بهائیان ایران را به تبلیغ همسایگان، همکاران و آشنایان وادار نماید و به این ترتیب آنها را به تقابل با جامعهی اسلامى بکشاند؟! تا از این طریق کاری بر خلاف قانون کشوری انجام دهند و بعد که با مقابله روبهرو شدند، کوس مظلومیت سر دهند که بهائیان ایران در مظلوم هستند و ایران را بخاطر نقض حقوق بهائیان در محافل بین المللى محکوم نمایند؟!
نکته دوم: جا دارد از حیفا نشینان بیت العدل بپرسیم که آیا برای بهائیان اسرائیل هم، چنین پیامی ده صفحهاى فرستاده تا هموطنان اسرائیلی خود را تبلیغ نمایند؟! چرا بیت العدل از اسرائیل تلاش مىکند تا برای جبران عقبماندگی از برنامههای تبلیغی خود، بهائیان ایران را بر خلاف تعالیم بهائیت (مبنی بر اطاعت از حکومت)(2)، به تقابل با جامعه و حکومت اسلامى بکشاند اما در مقابل، تبلیغ هر اسرائیلی (داخل یا خارج أراضی اشغالی) را ممنوع اعلام میکند: «هنگامی که برای شما مکشوف شود که فردی که به صورت اینترنتی با او در حال گفتگو هستید یک اسرائیلی است، شما باید با او ارتباط دوستانه داشته باشید اما نباید تعالیم بهائیت را به او آموزش دهید... بهائیان، این آئین را در اسرائیل آموزش نمیدهند. همچنین، به اسرائیلیانی که در خارج به سر میبرند و قصد بازگشت به اسرائیل را دارند، (بهائیت) آموزش داده نمیشود».(3)
حال اگر تبلیغ بهائیت یک وظیفهی الهی است آیا استثنا و یک بام و دوهوایی در آن معنا میدهد؟! اگر اطاعت از حکومت به عنوان اصلی اعتقادی باعث شده است تا بهائیان دست از تبلیغ در اسرائیل بکشند، پس چرا بر خلاف این اصل در ایران عمل میشود و تشکیلات بهائیت به جای توقف، بر گسترش فعالیتهای تبلیغیاش اصرار دارد؟! آیا به این دلیل نیست که هیچ چاقویی دستهی خودش را نمیبرد و چون بهائیت امروزه در خدمت اسرائیل و دین صادراتی اسرائیل به شمار میآید، راه دورویی را در پیش گرفته است؟!
نکته سوم: تبلیغ تبشیرى اقلیتهاى دینى(چه رسد به فرقهها) و تلاش برای بیرون بردن مسلمانان از آئین خود، در ایران غیر قانونى و جرم است. یعنی حتی یهودیان، مسیحیان و زردشتیان (به عنوان ادیان رسمی کشور) هم حق ندارند برنامهی تبلیغ تهاجمى و تبشیرى برای شهروندان مسلمان داشته باشند، تا چه رسد به فرقههای ضالّهای چون بهائیت! البته باید توجه داشت که آزادى مذهب یک مسئله است و ممنوع بودن تبلیغ تبشیرى و تهاجمی، مسئلهاى دیگر است و لذا نمیتوان آزادی را عقیده را مساوی با ترویج آن برشمرد.
نکته چهارم: هرچند که فرقهی بهائیت بر اساس تعالیم اسلامی یک فرقهی ضالّه شناخته شده (4)و لذا تبلیغ آن با هدف اغوای مسلمانان ممنوع میباشد؛ اما بهائیت، بیش از آنکه یک باور انحرافی باشد، تشکیلاتی در خدمت منافع صهیونیست و نظام سلطهی جهانی میباشد؛ تشکیلاتی که بارها خیانت آن بر علیه ملّتهای آزاده ثابت شده است.(5)
پینوشت:
1- پیام مورخ 12 اسفند 1391 نهاد رهبری بیت العدل، خطاب به بهائیان ایران.
2- ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخهی الکترونیکی، ص 336-335.
3- نهاد رهبری بهائیت، بیت العدل، بیت العدل پاسخ به نامهی مورخ: 25 ژوئن 1995.
4- ر.ک: محمدعلى تسخیرى، تقاریر عن المؤمرات الدولیه، محورالاول مع مؤمرات مجمع الفقه الاسلامى، داراحیأ التراث العربى، الطبعه الاولى، 1424ه، صص 327- 326.
5- جهت مطالعهی بیشتر، بنگرید به سلسله مقالات: بهائیت و استعمار