وی که همواره از کانالهای رسمی بهائی به عنوان یک شخصیت برجسته، تبلیغ میشود در کانادا به دنبال شکایت چند نفر از بیماران خود، به اتهام سوءاستفاده جنسی، از سوی کالج پزشکان و جراحان آنتاریو محکوم به اخراج از سازمان و محرومیت دائمی از اشتغال به عنوان یک روانپزشک گردید و مجبور شد مبلغ ده هزار دلار نیز به عنوان خسارت پرداخت نماید. در تمام این مدت وی در عضویت محفل ملی کانادا باقی بود و جامعه بهائیان کانادا، هیچ عکسالعملی نسبت به او نشان نداد.
پس از این افتضاح جامعه بهائی برای اینکه او را از جلوی چشم مردم و بهائیان کانادا دور کند، به عضویت وی در محفل ملی کانادا خاتمه داد و او را به ریاست دانشگاه لاندک1 در ژنو سوئیس منصوب کرد. این دانشگاه گرچه به ظاهر زیر نظر محفل ملی بهائیان سوئیس است، ولی عملاً با برنامه و بودجه بیتالعدل رهبری جامعه جهانی بهائی در اسرائیل اداره میگردد و در چند رشته علوم انسانی از بین بهائیان، دانشجو میگیرد.
دانش بعد از مدتی، به علت عدم موفقیت در دانشگاه لاندک، مجدداً به کانادا برگشت و با تأیید محفل بهائیان کانادا به برقراری سمینارها و کلاسهای آموزشی درباره ازدواج و خانواده در بهائیت ادامه داد. با وجودی که او اجازه استفاده از عنوان روانپزشک را از سوی کشور کانادا ندارد، ولی محفل کانادا کماکان در بین بهائیان، او را با همین عنوان معرفی مینماید. البته کاملاً روشن است که این آقای حسین دانش نیست که مقصر است، این ماهیت جامعه بهائی است که ارزش دانش را بیشتر از ارزش جامعه بهائی میداند.»
علاوه بر موضوع فساد که خانم باکت در بالا به آن اشاره نمود، بعضی از محافل در مسائل مالی و شفافیت در آن نیز از کارنامه درخشانی برخوردار نیستند. قبل از ذکر انتقادات خانم باکت به موضوع مالی محافل، جا دارد توضیح مختصری در این مورد بیان گردد.
تشکیلات بهائی همه ساله مقادیر زیادی پول تحت عناوین مختلف حقوق الله، تبرعات، ساخت مشارقالاذکار قارهای و ملی و محلی، کمک به صندوق توکیل بینالمللی و غیره از بهائیان دریافت مینماید. مؤسسات خیریه و بنیادهای فراوان بهائی در دنیا که نوعاً برای فرار مالیاتی بهائیان تأسیس گشته است نیز درآمدهای کلانی عاید تشکیلات بهائی مینماید.
جدای از همه اینها، جمع املاک و مستقلات فراوان بهائی در دنیا، که بعضاً با تأئید بیتالعدل و محافل ملی به فروش میرسند، گردش مالی سنگینی را تشکیل میدهند که نوعاً در سرمایهگذاریهای جدید، مورد استفاده قرار میگیرند. هدف از درج این مقاله، معرفی و برآورد داراییهای تشکیلات بهائی در دنیا نیست، بلکه تکیه اصلی روی آن است که بیتالعدل و تشکیلات بهائی برای درآمدها و هزینههای خود، نوعاً بیان و صورتهای مالی ارائه نمیکنند و هیچ بهائی در دنیا اجازه ندارد که در مورد مخارج و درآمدهای بیتالعدل سؤال نماید و حسابرسی این درآمدها را درخواست کند.
عدم امکان نظارت بر عملکرد مالی تشکیلات بهائی، عدم انتشار بیلان واقعی و صورتهای مالی، عدم اجازه حضور مطبوعات که میتوانند وظیفه نظارت بر عملکردها را به عهده داشته باشند، عدم اجازه مراجعه به مراجع قضائی برای بهائیان و به طور کلی بسته بودن جامعه بهائی، میتواند زمینه فساد مالی را فراهم آورد. در بهائیت سه قوه مقننه، اجرائیه و قضائیه همگی در یک جا جمع است و رهبری جامعه جهانی بهائی همان بیتالعدل هم قانون میگذارد و هم خود اجرا مینماید و هم در صورت تخلف خود رسیدگی مینماید و هیچ نظارتی نیز بر عملکرد آن وجود ندارد.
همانطور که قبلاً اشاره شد، خانم کارن باکت به نحوه عملکرد مالی محافل ملی و محلی در دنیا معترض است. او در مقالهای با عنوان «گزارش سال 2009 محفل ملی کانادا» به عملکرد مالی محفل میپردازد. در قسمتی از این مقاله میخوانیم: «اشعه آفتاب بهترین عامل برای ضدعفونی است. پس اجازه دهید ببینم میتوانم کمی آنرا بر یک موضوع نمور و کپک زده برای اکثریت بهائیان، بتابانم؟
محفل ملی بهائیان کانادا، برای استرداد مالیات پرداختی به دولت کانادا، به اجبار درخواستی را همراه ترازنامه محفل و اطلاعات درخواستی دولت تسلیم نمود. با انتشار عمومی ترازنامه، این امکان برای ما میسر گردید تا نظری بر آن بیندازیم و ببینیم محفل، پولهای اهدائی دریافتی را چگونه مصرف کرده است. لطفاً به گفتار من اتکا نکنید و همه اعداد و ارقام را خودتان مجدداً کنترل کنید.
با مراجعه به سایت «درخواست برگشت مالیات مؤسسات خیریه» شما ملاحظه خواهید کرد که محفل ملی کانادا فرم T3010 2 را تکمیل و ارسال کرده است. متأسفانه بهائیان همچون من باید به اطلاعات این سایتها اکتفا و اعتماد کنند، زیرا محفل ملی بهائیان از طریق کانالها و مجاری رسمی بهائی، اطلاعاتی در اختیار بهائیان نمیگذارد. حتی در ارسال اطلاعات، به مراجع قانونی نیز به حداقل اطلاعات، اکتفا میگردد و در بسیاری موارد، فقط در حد پاسخ به سؤالات بسنده میکند و گاهی به جای ارائه پاسخ، سؤالات جدیدی پرسیده شده است.
محفل ملی کانادا درآمد سال 2008 را مبلغ 16277836 دلار ذکر کرده بود. در سال 2009 برای مقابله با کمبودها، محفل ملی حدود 3 میلیون دلار از داراییها و سرمایههایش را فروخت، این رقمی حدود 13 درصد دارائیهای مذکور در سال 2008 بوده است. سؤال اینکه محفل ملی با تبرعات پرداختی بهائیان و پول حاصل از فروش داراییها چه کرده است؟ محفل ملی با هدایت بیتالعدل و دارالتبلیغ بینالمللی بخش عمدهای از تبرعات و غیره یعنی مبلغ 12988273 دلار را برای ساخت معبد شیلی به خارج از کشور کانادا حواله نموده است.
در مورد هزینهها چند نکته وجود دارد، آیا اولین بار است که محفل کانادا به موجب قوانین اداره مالیات کانادا، کلیه هزینههای پرداختی خود از جمله حقوقها را منتشر نموده است. در مجموع محفل کانادا در سال 2009 مبلغ 2431889 دلار یعنی معادل20 درصد درآمد خود را هزینه کرده است.
جمع حقوق پرداختی اعلام شده به اداره مالیات کانادا 2431889 دلار است. محفل ملی یک کارمند حقوقبگیر تمام وقت با درآمد 1 تا 39999 دلار دارد و 9 حقوقبگیر با درآمد بین 40000 دلار تا 79999 دلار، به احتمال بسیار زیاد اعضای محفل ملی کانادا و سرانجام 3 نفر کارگزار پارهوقت که جمعاً50000 دلار حقوق دریافت میدارند. بیایید بالاترین حقوق را در نظر بگیریم. یک 40000 دلار و 9 حقوق 80000 دلاری و البته یک50000 دلار که جمعاً به 810000 دلار بالغ میگردد، ولی جمع حقوق پرداختی 2431889 دلار ذکر شده است.
معنای آن این است که برای 1600000 دلار پرداختی، صورت روشنی وجود ندارد. اگر شما بهائی کانادایی هستید، آیا تاکنون شده است که با محفل ملی تماس بگیرید و از آنها اطلاعات بیشتری درباره امور مالی محفل بخواهید؟ من با چند بهائی کانادایی درباره تجربیاتشان با بخش خزانهداری محفل ملی صحبت کردم که ظاهراً آنها تجربه جالبی نداشتند و میگویند اگر از سنگ اطلاعاتی درآمد، از آنها نیز اطلاعاتی به بیرون درز کرده است.
همچنین اگر هر یک از دوستان بهائی آمریکایی میدانند که چگونه و کجا میتوان به فرم 990 برای محفل ملی آمریکا دسترسی پیدا کرد، لطفاً به من اطلاع دهد. متشکرم.» خانم باکت در مقاله دیگری در تاریخ 12 آوریل 2011 در سایت بهائی رنتس با عنوان «محفل ملی کانادا هرگونه مازاد در صندوق را انکار کرده و در بیانیهای درخواست تبرعات از بهائیان نموده است» ادعا دارد که محفل ملی کانادا علیرغم وضعیت مالی خوبی که دارد، با ارسال نامههایی احساسی و نفسگیر به بهائیان و اظهار اینکه محفل با مشکل روبروست، سعی دارد مبالغ بیشتری را به درآمدهای محفل اضافه نماید.
به قسمتهایی از این مقاله توجه فرمایید. آقای عنایت روحانی خزانهدار محفل ملی کانادا، اخیراً این نامه را برای بهائیان منتشر کرده است: «محفل ملی در جلسهی اخیر خود وضعیت مالی جامعه بهائی کانادا را با توجه به شرایط مرتبط با فعالیتهای مورد نظر در اولین سال برنامه ۵ سالهی جدید بررسی کرد. تصویری از نقش و تأثیر بهائیان کانادا در رشد و پیشرفت امر تهیه شد. با کمال تعجب دریافتیم که هزینهها فراتر از کمکها و تبرعات اعطایی است. لذا محفل ملی طی ماههای گذشته کمکها، تبرعات و اهدائات به صندوقها را برداشت کرد تا وقفهای در روند برنامه ۵ ساله در کانادا به وجود نیاید.
مثالهای این کار کمک به ساخت مشرقالاذکار در شیلی و بنای یادبود یکصدمین سال ورود عبدالبها به مونترال، توفیق جامعهی بهائی کانادا در تحقق اعزام مهاجران بینالمللی، همکاری بینالمللی در انجام پروژههای بهائی در کنگو و بورکینافاسو و نیز هزینههای پرسنلی و عملیاتی برنامههای رشد در سراسر کشور بوده است. ارائهی کمک و تبرعات به صندوق در طول سال در نوسان است، ولی تا پایان ماه مارس محفل میتواند ارزیابی و پیشبینی کند که آیا تبرعات به اندازهی نیازهای مالی هست یا خیر؟
امسال تا پایان مارس، میزان تبرعات به ۴۰۰۰۰۰۰ دلار بالغ شد که حدود ۷۰۰۰۰۰ دلار کمتر از بودجه سال است. این فاصله موجب شد تا موضوع را با شما در میان بگذاریم و درخواست تلاش و همت مضاعف برای غلبه بر مشکلات و همچنین آماده شدن برای ایفای برنامهی جدید را بنماییم.» نکتهی جالب اینکه روحانی یکی از قدیمیترین اعضای محفل است و ۱۶ سال سابقه حضور در آن را دارد.
اگرچه تنها در دو سال اخیر بر صندلی خزانهداری محفل ملی نشسته است. اکثریت بهائیان هیچ مطلب تعجبآور و غیرعادی در نامه ایشان نخواهند یافت. همه ما به دیدن چنین نامهها و مطالبی عادت داریم. نامههای احساسی و نفسگیر که اگر الآن کمکهای ایثارگرانه خود را ارائه نکنید، معلوم نیست چه اتفاقی خواهد افتاد؟! چرا میگویم خیلی طول نکشید؟ زیرا ما همین چند روز پیش به بررسی وضعیت مالی محفل ملی پرداختیم.
بر اساس اطلاعات ارائه شده از سوی محفل ملی کانادا به مسئولان مالیاتی کانادا، در مییابیم که جامعه بهائی کانادا از نظر پرداخت تبرعات، عملکرد بسیار مناسبی داشته است. نمودار صفحه بعد را ملاحظه بفرمایید. جمع دارایی و نقدینگی محفل ملی بهائیان کانادا به طور مستمر افزایش داشته و درحال حاضر بیش از 32500000 دلار است. اگر دارایی ثابت همچون زمین و ساختمانها را هم به آن اضافه کنیم، چند میلیون دلاری اضافه خواهد شد. در حقیقت من همین چند روز قبل نوشتم: «امیدوارم محفل ملی با این ژست نخواهد وضعیت مالی بحرانی گذشته را بهانهای برای تحریک بهائیان به پرداخت تبرعات قرار دهد.»
بر اساس اطلاعات ارسالی محفل ملی به اداره مالیات کانادا، چکیده صورتهای مالی آنها، از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۱۰ نشان میدهد که محفل ملی سال به سال و بهطور مستمر، مازاد پشت مازاد دریافت و ذخیره کرده است. جمع کل مازاد دریافتی این سالها، به رقم 28 میلیون و هفتصد هزار دلار بالغ میگردد. تنها سالی که آنها کسری قابل توجهی نشان میدهند، سال ۲۰۰۹ است که تصمیم گرفتند مبلغ دوازده و نیم میلیون دلار به پروژه معبد شیلی کمک کنند.
این امر موجب ۵/۵ میلیون دلار کسری شد. بدون این پرداخت آنها باز هم هفت و نیم میلیون دلار مازاد میداشتند. کمک مالی به پروژه شیلی باعث تعارض جالبی شده که باید درباره آن توضیح داد، تنها یک ماه مانده به پایان سال مالی بهائی، این نامه خزانهدار مثل فریاد درخواست کمکی است تا از کسری بودجه ۷۰۰۰۰۰ دلاری بگریزد. البته بحث تنها درباره این نامه نیست، زیرا این یکی از چندین و چند نامه مشابهی است که تصویری را خلاف آنچه محفل ملی کانادا از خود به دولت کانادا مینمایاند، ارائه میکند.
در گذشته نیز شاهد بودیم که نامههای مشابهی برای جامعه بهائی ارسال شده، در حالیکه تراز پایان سال مبالغ مازاد را نشان میدهد. ایراد و اعتراض من به انتشار نامناسب و گزینشی اطلاعات از سوی محفل ملی است که وجود وضعیت نامناسب اطلاعرسانی را در جامعه بهائی نشان میدهد. آنها هیچگاه وضعیت مالی را بهطور کامل منتشر نکردهاند. آنها هیچگاه تراز مالی حقیقی جامعه بهائی را به اعضای جامعه خود گزارش نکردهاند. آنها هیچگاه ترازنامه و صورتهای مالی خود را که داراییها و مایملک و سرمایه محفل ملی کانادا را نشان دهد، برای بهائیان منتشر نمیکنند.
آنها هیچگاه صورت کامل درآمد را منتشر نمیکنند یا هیچ توضیحی نمیدهند که با تبرعات چه کردهاند و یا چه برنامهای برای آنها دارند؟ الگوی رفتار و عملکرد محفل ملی درحال حاضر عبارت است از انتشار کمترین مقدار ممکن از اطلاعات همراه با اجرای برنامه نوحه و ناله و شیون و زاری، همچون نامه خزانهدار که در بالا ارائه شده که برای خالی بودن صندوق محفل مرثیه میخواند و از مردم میخواهد تبرعات خود را افزایش دهند تا از بحران پیشگیری شود. من این را عملی پست و قابل سرزنش میدانم.