تناقض ، ابزارتعدیل معیشت در نگاه علی‌محمد باب!

جمعه, 09 اسفند 1398 13:25 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران : سخن اول

بهائیت یکی از آموزه‌های خود را لزوم تعدیل معیشت در جامعه برمی‌شمارد. این در حالیست که علی‌محمد شیرازی در حکمی مخالف این شعار، حکم به مصادره‌ی تمام اموال مخالفین خود داده است. اما انتساب آموزه‌ی تعدیل معیشت به پیامبرخوانده‌ی بهائی، با این‌که او ادعای نسخ بیان را از جانب خود رد کرده و خویش را شیفته‌ی آن دانسته، چگونه قابل جمع است؟!

پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت با مبلّغی بهائی، موضوع تعدیل معیشت در فرقه‌ی بهائی و تناقض آن با احکام کتاب بیان را به گفت و گو نشستند:
مبلّغ بهائی: پیشوایان ما در حکمی انسانی، از لزوم تعدیل معیشت جامعه سخن گفته‌اند: «بهتر آنست كه اعتدال به ميان آيد و اعتدال اينست كه قوانين و نظاماتی وضع شود كه مانع ثروت مفرط بی‌لزوم بعضی نفوس شود و دافع احتياج ضروريه‌ی جمهور گردد».(1)
پژوهشگر: اگر تعدیل معیشت جامعه از تعالیم پیشوایان شماست، پس چرا علی‌محمد شیرازی بر خلاف این آموزه، در کتاب بیان خود، حکم به مصادره‌ی اموال مخالفینش داده است: «الباب الخامس مِن الواحد الخامس فی بیان حُکم أخذ أموال الَّذین لایَدینون بالبیان (2) باب پنجم از واحد پنجم كه درباره‌ی بيان حكم گرفتن اموال كسانی است كه به باب ايمان نياورده‌اند و اگر ايمان آوردند دوباره به ايشان بازگردانيد مگر در سرزمین‌هایی كه امكان توقيف اموال وجود نداشته باشد». آیا مصادره‌ی اموال مخالفین او، در تضاد با برقراری اصل تعدیل معیشت بهائیت نیست؟!
مبلّغ بهائی: خب ما کتاب حضرت باب را نسخ شده دانسته و به احکام آن پایبند نیستیم.(3)
پژوهشگر: اولاً که پیامبرخوانده‌ی بهائی در کتاب بدیع، ادعای نسخ کتاب بیان علی‌محمد شیرازی را از جانب خود رد کرده است.(4) ثانیاً: جالب است بدانید که پیامبرخوانده‌ی بهائی احکام کتاب بیان، که شامل همین حکم نیز هم می‌شود را محبوب نزد خود دانسته است: «فوالَّذی روحی و ذاتی بیده حرفٌ مِن البيان لأحبُّ عندی عن كل مَن فی السَّموات و الأرض (5) سوگند به آن‌كه روح و ذاتم در دست اوست، یک حرف از (كتاب) بيان نزد من محبوب‌تر است از تمام آن‌چه در آسمان‌ها و زمین است». با این حال چطور ممکن است چنین حکمی محبوب شخصی باشد و در عین حال، آموزه‌ای بر خلاف آن به او نسبت داد؟!

سخن دوم : رباخواری یا تعدیل معیشت!

پیشوایان بهائیت، یکی از تعالیم ابداعی خود را لزوم تعدیل معیشت معرفی نمودند. این در حالیست که دین مبین اسلام بسیار پیش از بهائیت، این موضوع را متذکر شده و راه‌کارهایی نیز برای تحقق آن ارائه داده است. از طرفی بهائیت، با تجویز رباخواری و اعلان جنگ با خدای تعالی، گام مهمی در جهت خلاف تحقق این هدف برداشته است!

 

در گفت و گوی یک پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت با مبلّغی بهائی، آموزه‌ی تعدیل معیشت و تناقض آن با جواز رباخواری در این فرقه، مورد بررسی قرار گرفت.
مبلّغ بهائی: یکی از تعالیم پیشوایان ما که متناسب با روح این عصر است، آموزه‌ی تعدیل معیشت حیات است؛ همچنان که عبدالبهاء گفته است: «جايز نيست كه بعضی در نهايت غنا باشند و بعضی در نهايت فقر. بايد اصلاح كرد و چنان قانونی گذاشت كه از برای كلّ وسعت و رفاهيت باشد نه یکی به فقر مبتلا و نه یکی نهایت غنا را داشته باشد».(6)
پژوهشگر: اول اینکه دین مبین اسلام بسیار پیش از بهائیت، این موضوع را متذکر شده و راه‌کارهایی نیز برای تحقق آن
 ارائه داده است.(7)دوم اینکه پیشوایان بهائیت بر خلاف شعارهای‌شان، گام‌هایی در مسیر خلاف تحقق این هدف برداشته‌اند.
مبلّغ بهائی: منظورتان چیست؟
 برای این ادعای خود دلیل بیاورید؟!
پژوهشگر: مصداق بارز آن، حکم به جواز رباخواری در بهائیت
 است (8) ربایی که باعث افزایش ثروت ثروتمندان و فقر بیشتر نیازمندان و در نتیجه بر هم خوردن تعادل معیشت می‌شود.
مبلّغ بهائی: خُب بسیاری از مردم به
 ربا دادن و ربا گرفتن محتاج هستند و به گفته‌ی بهاءالله: «اكثری از مردم محتاج به اين فقره (ربا) مشاهده می‌شوند، چه اگر ربحی در ميان نباشد، امور معطل و معوق خواهد ماند ... لذا فضلاً علی العباد (: منّتی بر بندگان)، ربا را مثل معاملات ديگر كه ما بين مردم متداول است، قرار فرمودیم، یعنی ربح نقود (: سود پول)، از این حین که این حکم مبین از سماء مشیت نازل شد، حلال و طیب و طاهر است».(9)
پژوهشگر: به نظر شما آیا مردم به قرض الحسنه نیاز نداشته و محتاج ربا هستند؟! اگر پیشوای بهائیت با تجویز رباخواری، نوید جامعه‌ای سرمایه‌داری (در پوشش دین) را داده، پس ادعای لزوم تعدیل معیشت از جانب او چه معنایی دارد؟! از طرفی، توجیه پیامبرخوانده‌ی بهائی اینست که بسیاری از مردم به ربا محتاجند؛ حال باید پرسید که آیا (نعوذ بالله) خداوند از این امر خبر نداشته که در ادیان گذشته آن را حرام و به منزله‌ی جنگ با خود برشمرده
 است؟! همچنان که در قرآن کریم می‌خوانیم: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ... [بقره/279-278]؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید؛ پس اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول او برخاسته‌اید».

سخن سوم : دیدگاه بهاء و عبدالبهاء نسبت به ربا!

پیامبرخوانده‌ی بهائیت با ادعای احتیاج مردم به مقوله‌ی ربا، حکم به حلّیت این حرام الهی از سوی خدا داده است. این در حالیست که عبدالبهاء در جایی دیگر، خودسرانه از این حلال پدر نهی کرده است! اما مگر عبدالبهاء در بهائیت، مقامی فراتر از مفسّر آیات بهاء دارد که خودسرانه دستور به لغو فرامین پیامبرخوانده‌ی بهائی می‌دهد؟!

 

مبلّغی بهائی و پژوهشگر در زمینه‌ی بهائیت، به بررسی دیدگاه پیامبرخوانده‌ی بهائی و جانشین او نسبت به مسئله‌ی رباخواری پرداختند.
پژوهشگر: مگر پیامبرخوانده‌ی بهائیت حکم به تحریم ربا نداده و گفته
 است: «اكثری از مردم محتاج به اين فقره (ربا) مشاهده می‌شوند، چه اگر ربحی در ميان نباشد، امور معطل و معوق خواهد ماند... لذا فضلا علی العباد (: منّتی بر بندگان)، ربا را مثل معاملات ديگر كه ما بين مردم متداول است، قرار فرموديم يعنی ربح نقود (سود پول)، از اين حين كه اين حكم مبين از سماء مشيت نازل شد، حلال و طيب و طاهر است».(10)
مبلّغ بهائی: بله ایشان با توجه به مقتضیات روز چنین فرمانی داده‌اند.
پژوهشگر: آیا این حکمی بر خلاف آیات الهی نیست که ربا را به جنگ با خدا تشبیه کرده است؟!(11)
مبلّغ بهائی: شاید به همین خاطر
 عبدالبهاء، از رباخواری منع کرده است: «من بعد تنزيل به نفسی ندهيد زيرا عبدالبهاء تنزيل دوست ندارد ولو اينكه مشروع است مگر قرض الحسنه اما از احدی تنزيل مگيريد».(12)
پژوهشگر: مگر پیامبرخوانده‌ی بهائی (بر خلاف تصریح ادیان الهی)، حکم به جواز رباخواری از جانب خدای تعالی نداده بود؛ پس چطور عبدالبهاء خود سرانه از آن نهی کرده است؟! مگر عبدالبهاء در بهائیت، مقامی فراتر از مفسّر آیات بهاء دارد که خودسرانه دستور به لغو فرامین او می‌دهد؟! به راستی چگونه ممکن است كاری را كه پیامبرخوانده‌ی بهائی به خاطر لطف به بندگان از جانب خدا حلال كرده، به خاطر تمايلات شخصی عبدالبهاء ممنوع شود؟!

پی‌نوشت:
1- عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 1986 م، ص 142.
2- علی‌محمد شیرازی، بیان فارسی، نسخه‌ی بابیان، واحد 5، باب 5، ص 157.
3- «كتاب بيان به كتاب اقدس جميع احكامش منسوخ است...»: فاضل مازندرانی، اسرارالآثار خصوصی، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 124 بدیع، ج 2، ص 106-105.
4- «قُل ان المشركين ظَنوا بأنَّا أرَدنا ان ننسخ ما نزل علی نُقطةِ البَيان...»: حسینعلی نوری، بدیع (در جواب اسئله قاضی)، نسخه‌ی خطی، ص 390.
5-فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 129 بدیع، ج 5، ص 333.

6- اشراق خاوری، پیام ملکوت، هند: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 1986 م، صص 135-134.
7-جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی:
 از انتساب ترویج فقر به اسلام تا راه‌کارهای تعدیل معیشت
8-اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 202.
9-همان، ص 202.

10- عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 202.
11- «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ؛ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ... [بقره/279-278]؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید، و آنچه از (مطالبات) ربا باقی مانده، رها کنید؛ اگر ایمان دارید؛ پس اگر ترک ربا نکردید آگاه باشید که به جنگ خدا و رسول او برخاسته‌اید».
12- عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 204.

خواندن 468 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی