پس از اشغال فلسطین توسط انگلیس در جنگ جهانی اول، "سر هربت ساموئل" در تاریخ 30 ژوئن 1920 م، به عنوان نخستین کمیسر عالی فلسطین در این سرزمین مستقر شد. وی از اندیشمندان و فعالان برجستهی صهیونیسم بود و به خانوادهی معروف ساموئل مونتاگ تعلق داشت.(1)
در این میان روحیه ماکسول (همسر شوقی افندی) در خصوص ارتباط و حمایت این مأمور بلندپایهی انگلیسی صهیونیست از بهائیان مینویسد: «موقعی که سر هربرت ساموئل از کار کناره گرفت، (شوقی افندی) نامهای مملو از عواطف وُدّیه (: دوستانه) برای او مرقوم و ارسال فرمودند که هر جملهای از آن حلقه محکمی گردید در سلسله روابط حسنه بین مرکز امر و حکومت این کشور. در این نامه از مساعدتهای عالیه و نیات حسنه آن شخص محترم اظهار قدردانی میفرمایند و گوشزد مینمایند که ایشان در مواقع مواجه شدن با مسائل و غوامض مربوط به دیانت بهائی، همهگاه جانب عدل و شرافت را میگرفتند که بهائیان جهان در هروقت و هر مکان از این ملاحظات دقیقه، با نهایت قدردانی یاد میکنند...».(2)
حال پرسش اینست که کمیسر بلندپایهی انگلیسی صهیونیست، چه هدفی را از همراهی و حمایت تشکیلات بهائیت دنبال میکرده است؟! و به راستی چه پیوندی میان اشغالگران و دشمنان أرضی اعتقادی مسلمانان وجود داشته است؟!
این همراهی و حسن نیت رهبران بهائیت به اشغالگران صهیونیست تقریبا یک قرن است ادامه دارد و اگر نبود هم باید پذیرفت که بهائیتی وجود نداشت . پس باید گفت این ادامه حیاط را میتوانبه پیوند قوی بهائیت و صهیونیست مرتبط دانست .
پینوشت:
1- حسین آبادیان، ایران، از سقوط مشروطه تا کودتای سوم اسفند، ص 19.
2- گوهر یکتا، روحیه ماکسول، ترجمه ابوالقاسم فیضی، نسخهی الکترونیکی، ص 425.