جناب میرزا در اینجا نیز تحت تاثیر افکار مردم ظاهرپرست و بی خرد امروز واقع شده و برای جلب توجه افراد لجام گسیخته وبی قید و بی مبالات موضوع نجاست را از میان برداشته و تمام اشیاء را در بحر طهارت غوطه ور دیده و به جز عنوان کثافت و ناتمیزی مفهومی برای نجاست قائل نمی شود.
میرزا بهاء در اقدس می گوید: و کذلک رفع الله حکم دون الطهارة عن کل الاشیاء و عن ملل اخری موهبة من الله انه لهو الغفور الکریم قد انغمست الاشیاء فی بحر الطهارة فی اول الرضوان اذ تجلینا علی من فی الامکان باسمائنا الحسنی و صفاتنا العلیا هذا من فضلی الذی احاط العالمین- همچنین خداوند برداشته است حکمی را که به جز طهارت است از تمام اشیاء و از ملت های دیگر بخاطر موهبت و بخشش خداوند و او بخشنده و کریم است و همه ی اشیاء در دریای طهارت فرو رفته اند در اول رضوان به سبب آنچه ما تجلی کرده ایم به اسماء و صفات خودمان بر ممکنات و این فضلیست از جانب پروردگار محیط. (1)
اسلام می گوید: خون و بول و غائط و سگ و خوک و منی و شراب و میته و کافر به خدا نجس هستند، و یکی از آنها به نحو مخصوص و با یکی از مطهرات تطهیر می شوند، ولی میرزا بهاء می گوید: تمام اشیاء طاهر و پاک بوده و حکم نجاست را رفع کردیم.
تعجب در اینجا است که پس از این تجلی صفات و اسماء که (بقول جناب بهاء) همه اشیاء را تطهیر کرده و نجاستی باقی نگذاشته است، چگونه میکروب هایی که مخصوص به سگ و گوشت خوک و خون و سائر نجاسات است از بین نرفته و همین طور باقی مانده اند.
جناب بهاء از آن غفلت داشته است که امور تکوینی قابل تغییر و تبدیل نباشد، و طهارت و نجاست اشیاء از نظر فطرت و طبیعت است، سگ و خوک اگر سزاوار انس و تماس هستند، باری همیشه همینطور است و اگر کثیف و پلید و نجس باشند باز همیشگی است و تبدیل حکم در آنها مانند اینست که بگوئیم حسن اخلاق حمیده و ناپسند بودن برخی از صفات رذیله قابل تغییر و تبدیل است. عبدالبهاء نیز در مکاتیب اول گفته است: اما اس اساس آیین یزدان را تغییر و تبدیلی نبوده و نیست مثلا خصائل حمیده و فضائل پسندیده و روش پاکان و کردار بزرگواران و رفتار نیکوکاران از لوازم آیین یزدان است این ابدا تغییر ننموده و نخواهد نمود. (2)
آری شما می توانید در پاسخ ما بگوئید: جناب بهاء و دوستان ایشان که به نظر عبدالبهاء از نیکوکاران و پاکان بوده اند از بول و غائط و سائر نجاسات اجتناب نمی کردند و نجاساتی را که در میان جمیع ملل و طوائف مختلفه جهان دارای کثافت و قذارت هستند، ایشان تمیز و پاک و نظیف و پسندیده و طاهر می دانستند.
و به قول عبدالبهاء رفتار و کردار نیکوکاران ابدا تغییر نخواهد نمود.
و در این صورت قهرا لازم است بگوئیم: پیغمبر اسلام و پیشوایان مسلمین و علماء و پرهیزکاران و دانشمندان و مسلمانان که هزار و سیصد سال از سگ و خوک و خون اجتناب می کردند، از نیکوکاران و بزرگواران نبودند تا رفتار و کردار آنان تغییر نپذیرد.
میرزا بهاء مانند برخی از بی خردان ظاهرپرست (که از آب دماغ و دهن خود دوری کرده ولی از بول و غائط و سگ و خوک پرهیز نمی کنند دست به غذا نمی زنند ولی خون را میمکند از یک ظرف غذا نمی خورند ولی آبجو را بسر می کشند) تمام نجاسات را در آب دریا پاک کرده و حکم طهارت را بر همه پلیدی ها جاری ساخته است و در عین حال در همان اقدس می گوید: و الذی بری فی کسائه و سخ انه لا یصعد دعائه الی الله- کسی که در لباس او چرکی بود دعای او به سوی خدا بلند نمی شود. (3)
آری فرق دین مقدس اسلام با بهائیت اینست که: اسلام در سیزده قرن پیش و در محیط عربستان در مقام بهداشت و آداب زندگی و برای صحت و عافیت و روحانیت بشر دستورهایی داده است که تازه به برخی از اسرار و حقائق آنها پی برده اند.
در صورتی که در قاموس های آن روز اثری از میکروب هایی که علم امروز از سگ یا خوک یا بول یا خون کشف کرده است، و آن امراض و گرفتاری هائی که از همین نجاسات دامن گیر انسان می شود، نبوده است.
ولی میرزا بهاء پس از روشن شدن و حسی و ثابت و کشف شدن مضار و خسارت های وارده از همین نجاسات: می گوید همه ی اشیاء در بحر طهارت غوطه ور شده اند، زیرا آنها همه مظاهر اسماء و صفات ما هستند.
پی نوشت:
1- صفحه 22 سطر 11
2- صفحه 456
3- صفحه 22 سطر 19