حذف تعصبات راهبرد بهاء برای جذب پیروان

جمعه, 31 مرداد 1399 09:27 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

حسینعلی نوری برای تبلیغ خود و جمع کردن یار، تا توانسته لا ابالیگری در آیین خود رواج داده و از جمله آزادی هایی که به پیروان خود داده ترک تعصبات حتی از نوع صحیحش است که این خود نشان می دهد که حتی بهائیان نباید نسبت به ترویج آیین خود تلاشی داشته باشند.

 

 زیباست انسانی که هر چقدر به دنبال آزادی و بی قیدی است، لااقل نسبت به بعضی چیزها از جمله وطن و خانواده مقید باشد و خداوند متعال این را در فطرت انسان ها نهاده است. اما در مسلک میرزا بهاء برای اینکه مردم از لحاظ قیودات دینی و قیودات وطنی و تقیدات دیگر آزاد باشند، اینگونه تقیدات و تعصبات برداشته شده است.

آری وقتی که احکام و قوانین به مقتضیات زمان و مکان و به صلاح دید رجال بیت العدل تفاوت و اختلاف پیدا کند، و هنگامیکه احکام دینی به قید مطابقت با عقول مختلف و محدود افراد پذیرفته شود، وقتی که احکام و ادیان گذشته منسوخ شده و احکام آینده معلق به تاسیس بیت العدل گردد، در مرتبه اول لازمست تعصبات مذهبی از میان برداشته شود.

چیزی که هست: جناب میرزا به این اندازه از آزادی قانع نشده و خواسته است پیروان خود را از هر جهت (از جهت دین، از جهت وطن، از جهت اقتصاد، از جهت جنس، از جهت سیاست) آزادی بخشد.

عبدالبهاء گوید: از جمله تعالیم بهاء الله تعصب دینی و تعصب جنسی و تعصب سیاسی و تعصب اقتصادی و تعصب وطنی هادم بنیان انسانیت، تا این تعصب ها موجود عالم انسانی راحت ننماید ... اگر این تعصب و عداوت از جهت دین است دین باید سبب الفت گردد و الا ثمری ندارد... (1)

و اما تعصب اقتصادی این معلوم است که هر چه روابط بین ملل ازدیاد یابد و مبادله امتعه تکرر جوید ... بالمال به سائر اقالیم سرایت نماید و منافع عمومیه رخ بگشاید. (2)از جمله تعالیم جدیده ترک تعصبات دینیه و تعصبات مذهبیه و تعصبات جنسیه و تعصبات ترابیه و تعصبات سیاسیه است. (3) باید همت گماشت تا بی خردان از تعصبات جاهلیه دینی و جنسی و اقتصادی و حتی وطنی نجات یابند، از جمیع قیود آزاد گردند... الخ. (4)

پس به موجب این تعالیم جدید لازمست که:

1-مردم نباید به دینی که انتخاب کرده اند علاقه نشان داده و به ادیان مخالف و باطل مخالفت نشان ندهند.

2- مردم نباید نسبت به وطنی که سکنی دارند علاقه شدید پیدا کنند.

3- یک ملت نباید پایند سیاست معینی باشد.

4- در راه اقتصادیات یک مملکت یا ملتی نباید ایستادگی کرده و به شدت از آن طرفداری نمود.

5- پیروان مذاهب مختلف نباید در مقابل همدیگر تعصب نشان بدهند و در واقع هر کدام، هم خود را راه حق بداند و هم دیگر مذاهب و ادیان را.

6- مردم باید تعصبات قومی و جنسی را کنار بگذارند، لذا با این حکم بحث غیرت در بهائیت منتفی است.

7- به عقیده جناب میرزا مردم باید از همه این تعصبات و علاقه ها خود را آزاد کرده از همه قیود خود را رها کنند.

پس میرزا بهاء می گوید: هدف و آخرین مرام رفع اختلاف از میان ملل و بر طرف شدن امتیازات و از بین رفتن اختصاصات وطنی و علاقه های دینی و ملی است.

و به موجب این تعلیم جدید: ایرانی نباید در راه ترقی و پیشرفت مخصوص ایران قدم بردارد، و مسلمان نباید نسبت بدین اسلام علاقه مخصوص نشان بدهد، و افراد یک ملت یا مملکت نباید برای اقتصاد و سیاست مخصوص آن ملت یا مملکت کوشش کنند، و به طور کلی مردم دنیا باید از جمیع قیود و امتیازات آزاد باشند.

این تعلیم پوچ و از یک جهت پر معنی و سیاسی راباید با روابط دول اجنبی مربوط کرده، و از تعلیمات و الهامات آنان محسوب کرد، و انصافا برای نیستی و زوال یک ملت بهترین و کاملترین تعلیم می باشد.

ضمنا جناب میرزا خواسته است حرفی بزند که جوانهای بی دین و هوی پرست و مردم شهوت ران و لجام گسیخته امروز مجذوب گردند، ولی متوجه نشده است که این آزادی مطلق هادم بنیان انسانیت بوده و تمدن و حقیقت و روحانیت و سعادت و ترقی و اجتماع و برابری را به کلی از میان خواهد برانداخت. (5)

پیغمبر قرن نوزدهم متوجه نشده است که پیغمبر باید در اثر تبلیغ احکام و قوانین واقعی که موفق با فطرت و طبیعت است و در نتیجه دعوت تمام اقوام و ملل بسوی آیین خود و در اثر فعالیت پیروان و مبلغین که پیوسته با کمال کوشش مجاهدت می کنند، همه مردم را به رنگ واحد و طریق واحد و قانون واحد و هدف واحد درآورد. نه آنکه به تصور باطل علاقه های دینی و مذهبی و روحانی را نیز از مردم سلب کند.

 

پی نوشت:

1- مکاتیب، جلد 3 صفحه 104

2- مکاتیب، جلد 3 صفحه 106

3- مکاتیب، جلد 3 صفحه 276

4- مکاتیب، جلد 3 صفحه 317

5- محاکمه و بررسی باب و بهاء، جلد 3 صفحه 200 تا 202

                                                                                                                     

خواندن 428 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی