حال این دو فرقه که یکی مدعی روشنفکری و مساوات می باشد چگونه با فرقه ای سفاک و تکفیری هم صحبت شده است ؟ قابل تامل است . واقعیت این است که هر دو جریان علی رغم اختلافات ظاهری در باورها، عملا خشن و تروریستی می باشند با این تفاوت که در وهابی ها این اقدام آشکار و در تشکیلات بهائیت این عمل به شیوه ای مرموزانه و غیر آشکار انجام می گردد.
اما نکته قابل توجه اینجاست دشمنی با ایران نیز از دیگر مشترکات هر دو این جریانات می باشد و از این رو زمانی که بحث ایران و مسلمانان مطرح می گردد جمیع فرقه های دست ساز استعمار که هر کدام برای ذائقه ای طراحی شده اند اختلافات ظاهری را کنار گذاشته و به صورت یکپارچه به عداوت علیه ملت ایران می پردازند.
نمونه بارز آن مرتضی اسماعیل پور مهره رسانه ای فرقه ضاله بهائیت می باشد که مکرر با شبکه های وهابی به مصاحبه می پردازد و مواضع ضد اسلامی خود را از طریق آنان ترویج می دهد. اما آنچه که بیش از پیش نفاق اسماعیل پور و امثال او را آشکار می کند این است که وی مکرر از حقوق بشر و این قبیل امور دم میزند درحالی که شبکه های تکفیری وهابی مانند کلمه(که شیعیان و عموم ملت ایران را کافر و واجب القتل می دانند) محل جولان او گشته است.
در حقیقت بهائیت و وهابیت دو جریان مخرب ضد ایرانی و شیعی می باشند که در این ایام پرده از رخ برگرفته و علنا با یکدیگر هم پیمان گشته اند. تشابهات مخرب بسیاری بین مشی و عملکرد بهائیان و وهابی ها وجود دارد که در شماره های بعد به آن خواهیم پرداخت.