ابتدا اینکه توجه کنید فردی که زاده سال 57 است ، انقلاب را ندیده و درک نکرده و دفاع مقدس 8 ساله را در آغوش گرم مادر گذرانده و اساسا ذهنیتی از دفاع مقدس جوانان و شیر مردان و شیر زنان ایرانی ندارد و البته ورود او به درک سیاسی در خوشبینانه ترین حالت عملا با ورود او دانشگاه یعنی سال 77 آغاز شده و سیر ترقی در محافل سیاسی را آنهم با توجه به مد بودن آن در جبهه اصلاحات گذرانده ، اساسا چگونه میتواند نسبت به جریان فکری بهائیت که قدمتی حدود 200 ساله دارد و یا آشوبی که در نتیجه یک اعتراض مورد سوء استفاده قرار گرفته و به آشوبی تمام عیار با مدیریت سفیر انگلیس تبدیل شد ، تحلیل نماید . باز هم تکرار میکنم باید بپذیریم تمام این جنگولک بازیها بخاطر همان دنبال کننده ها و البته دیده شدن است ؟ اما به ایشان و همفکرانشان توصیه میکنیم راه را اشتباه میروید بهترین راه دیده شدن همگام شدن با مردمی است که بیش از 40 سال است بار این انقلاب را بدوش میکشند و خم به ابرو نمی آورند . آنهائیکه در پیروزی انقلاب مقابل شاه ایستادند ، آنهائیکه فتنه گروهکهای ضد انقلاب قومی را خاموش کردند ، آنهائیکه هشت سال دفاع از حریم سرزمینی را بدون هیچ ادعائی وظیفه خود دانستند و آنهائیکه زیر شدیدترین فشارهای ظالمانه تحریم کمر خم نکردند و آنهائیکه با حضور خود در صحنه های مشروعیت نظام همچون انتخابات و راهپیمائیهای روز قدس و 22 بهمن نشان دادند که هنوز هم بعد از گذشت بیش از چهل سال در صحنه حضور دارند و دل در گرو انقلاب داشته و دارند و خواهند داشت. جوانان امروز همانطور که رهبر معظم انقلاب بیان کردند کم از جوانان دیروز ندارند و صحنه های انقلاب را با تلاش خود زرین کرده اند .
اما باید واقع نگر بود بله افرادی با تیپ تفکر شما هم یافت میشوندکه عقده های روانی دیده شدن خود را در گرو حمایت از فرق ضاله و یا آشوبگران و یا دل در گرو مصاحبه با رسانه های معاند قرار میدهند. جناب محمودیان تفکر شما پوسیده تر از آن است ، که امیدی برای دیده شدن با آن را در توهمات خود داشته باشید . جریان اصلاحات با هر عنوان و نامی که باشد ، اتحاد ملت یا اعتدال یا هر کوفت و زهر ماری دیگر ... حنایش دیگر برای این مردم رنگ ندارد. مگر نبود دولتی که از همان اول دل در گرو دشمنان ایران بست و 8 سال فعالیت علمی را متوقف کرد و دست آخر پس از نا امیدی دست از پا درازتر با توجه به خواست مردمی ، از امید بستن به دشمنان مایوس شد و به خان اول برگشت . مگر نبود جریان اصلاحاتی که دیگر معادنانه وقایع پس از انتخابات 88 را رقم زد . دقت کردید سناریو مشابه انتخابات 88 ایران و انتخابات 2020 امریکا چقدر بهم نزدیک است . شعار تقلب ، رای ما را پس بدهید ، اعلام پیروزی قبل از شمارش آراء و ... ولی باید بگویم شما قطعا متعجب نشدید چون هر دو سناریو را یک سرویس اطلاعاتی دیکته کرده بود . باز هم صد رحمت به ترامپ که بالاخره شکست را پذیرفت و نگذاشت درگیریها خسارات سیاسی و ... برای نظام امریکا داشته باشد . ولی همفکران شما هنوز که هنوزه پس از یک دهه خود را پیروز انتخابات 88 میدانند .
بعد از مدتی دو باره جریان فکری شما در انتخابات رای آورد و باز هم سناریو تکراری دل در گرو اروپا و امریکا اتفاق افتاد . اینبار با عنوان توافق برجام که البته فرجامی نداشت و دیدید چگونه مخالفین برجام با چه عناوینی مورد خطاب قرار گرفته ، کاسبان تحریم ، بدون شناسنامه و.... حالا چی کسی حرفی از موفقیت برجام دارد که بزند اما لجبازی در تفکر شما در اوج است و هنوز هم نمیخواهند به خود بقبولانند که دیگر برجامی نمانده که آنها بخواهند ژست آنرا بگیرند . روزی گفتند تحریمها با توافق برجام برداشته میشود و این اواخر اذعان کردند که تحریمهای سه سال گذشته بزرگترین و شدیدترین تحریم پس از انقلاب بوده است . حالا باید پرسید اثرات رفع تحریم برجام کجاست .
جناب محمودیان بطور اختصار عرض کردم و به تمامی موارد اشاره نکردم ولی شما بدانید برای دیده شدن راه بهتری از حمایت از بهائیان و آشوبگران وجود دارد با طناب پوسیده تفکرات غربگرایانه داخل چاه نروید که نتیجه اش غرق شدن است ، ولا غیر
حامد محمودی آذر 99