جناب ميرزا بهاء در اين مورد نيز عملا در مورد طهارت و پاكي قائل به اختصار و اجمال شده و شستن بازو تا مرفق و مسح كشيدن سر و پا را اسقاط كرده است و مي گويد: «قد كتب لمن دان بالله الديان ان يغسل في كل يوم يديه ثم وجهه... كذلك توضأوا للصلوة امرا من الله الواحد المختار.» (1)
نوشته مي شود به خداي جزاء دهنده اينكه بشويد در هر روز دستهاي خود را و سپس صورتش را و همچنين است وضوي نماز و اين فرماني است از خداي واحد مختار.
اسلام مي گويد: براي وضو گرفتن بايد صورت و دستهاي خودتان را از مرفق بشوييد و سپس سر و پاها را مسح كنيد. شخص وضو گيرند. به خاطر همين مجبور مي شود كه پيوسته دست و پا و سر و صورت خود را پاك و تميز نگه بدارد و به اين ترتيب طهارت و نظافت صورت و دستها و سر و پاها تأمين مي شود.
ميرزا بها مي گويد: «در صورتي كه براي شستن دست و صورت خودتان (وضو) آب پيدا نكرديد و يا عذري از استعمال آب داشتيد لازم است پنج مرتبه بگوئيد: «بسم الله الا طهر الا طهر.» (2).
ولي اسلام مي گويد:
اگر نتوانستيد وضو بگيريد، به هر دليلي، لازم است تيمم به خاك كنيد. چون خاك هم يكي از مطهرات است و هم در مقدمه ي نماز حالت خضوع و تواضع و خشوع قلب پيدا كرده و با حضور دل متوجه حضرت حق شويد.
بنابر آنچه که در صفحه 15 کتاب گنجينه حدود و احکام که مهم ترين کتاب فقهي بهائيان به شمار مي رود آمده است:
وضوي بهائي به ساده ترين شکل ممکن انجام مي گيرد(3)
1. شستن دستها تا مچ
2. شستن صورت و قرائت دو دعاي يک سطري
جالب است بدانيم که با تفحص در مهم ترين کتابهاي احکام بهائي اگر چه از زوال وضو صحبت شده اما اثري از بيان مبطلات وضو ديده نمي شود (4)
يکي از وسائل طهارت و نظافت و لطافت که در اسلام براي مسلمانان واجب شمرده شده است: وضوء ميباشد که در بيست و چهار ساعت پنج و يا سه مرتبه بجا آوردن آن لازم است، و آن عبارت از شستن صورت و شستن دستها تا مرفق و دست کشيدن با رطوبت به سر و پايها است، و سيد باب و ميرزا بهاء که نظافت مسلمين را مورد انتقاد قرار داده و دعوي نظافت ميکنند: شستن دستها را تا مچ معين کرده اند و مسح سر و پاها را نيز ساقط کرده و شستن صورت را هم در مرتبه اول با گلاب تعيين ميکنند، و در صورت نبودن آب: گفتن کلمه (الله اطهر) را به جاي تطهير و وضوء کافي ميدانند.
در کتاب مختصري از دستورات بيان از خلاصه احکام عربي نقل ميکند که: وضوء به اين ترتيب است، شستن دست تا مچ و صورت با گلاب و با آب معطر و اگر ممکن نشد با آب خالص، و بعد خشک کردن دست و صورت، و چنانچه آب خالص يافت نشود خواندن پنج مرتبه يکي از اسماء الله به مثل (الله اطهر) يا (اظهر) کفايت ميکند.
اين آقايان متوجه نشده اند که: گلاب يا آب معطر به واسطه مخلوط بودن و از جهت جرم و مواد ديگري که دارند، رفع نجاست و کثافت نميکنند، و بلکه کثافت و نجاست را به خود گرفته و تثبيت ميکنند.
گلاب را بعد از شستشو و تطهير بايد استعمال کرد، و از اين لحاظ است که استعمال عطر از مستحبات مؤکده در اسلام شمرده شده است.
و ديگر آن که: ذکر گفتن مربوط به تطهير قلب است نه تطهير بدن، مثل آن که با ذکر حلوا يا سرکه دهن آدمي شيرين و يا ترش نميشود.
نام فروردين نيارد گل بباغ
خانه کي روشن شد از نام چراغ
پی نوشت :
1- اقدس، ص 7، س 5.
2- همان، ص 5، س 2.
3- در وضو و ترتيب آن جمال قدم جلّ جلاله در کتاب مستطاب اقدس ميفرمايند قوله تعالي: " قد کُتِبَ لمن دان باللّه الدَّيّانِ ان يَغسِلَ فيکلّ يوم يديه ثمَّ وجهه ... " الي قوله تعالي" کذلک توضّاوُا للصّلوة امراً من لَدي اللّهِ الواحد المختار." (بند ۱۸)در حين شستن دست بايد اين آيه را تلاوت کرد قولهُ تعالي: "الهي قوّ يَديْ لتأخُذَ کتابَکَ باستقامة لا تمنَعُها جنودُ العالَمِ ثمَّ احفَظْها عن التّصرُفِ فيما لم يدخُل فيمِلکِها انّک انت المقتدرُ القدير."
و در وقت شستن صورت بايد تلاوت کرد:" ايربِّ وجّهت وجهي اليک نوّرهُ بانوار وجهِکَ ثمَّ احفَظهُ عن التّوَجُّهِ الي غيرک"
4- به سوی حقیقت علیرضا روزبهانی ص 98