جناب بهاءلله چه جایگاهی را برای دشمنان خود در قیامت در نظر دارد ؟!!

شنبه, 04 ارديبهشت 1400 08:57 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

بهائیت در ایران: پیامبرخوانده‌ی بهائی بر خلاف تفسیری که از قیامت ارائه داده و آن را به ظهور پیامبران تعبیر کرده، به مخالفین خود وعده‌ی آتش جهنم داده است. لذا در حالی که پیامبرخوانده‌ی بهائی تأویل گفتار خود را نهی کرده، چه توجیهی برای این تناقض وجود دارد؟! از طرفی چگونه ادعای زدودن تعصبات دینی با لایق آتش دانستن مخالفین خود قابل جمع است؟!

 

مبلغین بهائی در موضوع قیامت از دیدگاه فرقه ضاله بیان میکنند  "رهبر ما بهاءالله، تفسیری بر خلاف تصور شما از قیامت ارائه داده‌اند و از قیامت، به ظهور ادیان جدید تعبیر کرده‌اند. " (1)
باید پاسخ داد بر فرض محال هم که ادعای شما صحیح باشد، مگر پیامبرخوانده‌ی شما وعده‌ی جهنم به مخالفینش نداده است: «تالله لَن يقبل اليوم من أحدٍ شيئ إلّا بعد حُبّّه و كَفى الله بِذلک لَشَهيد و خَبير... (2)؛ قسم به خدا امروز از هيچ‌كس هيچ‌چيز پذيرفته نمی‌شود مگر بعد از محبت داشتن به او (يعنی بهاءالله) و خداوند برای اين امر به عنوان شاهد و آگاه كافيست. اگر كسی از ازل تا ابد، خداوند را عبادت كند اما در قلبش محبت اين غلام (يعنی بهاءالله) نباشد، هرگز از او پذيرفته نخواهد شد، بلكه فرشتگان اعمالش را بر سرش می‌كوبند تا اينكه او را به جايگاه مشركان در پست‌ترین نقطه جهنم بازگردانند».
از نظر مبلغین فرقه ضاله بهائیت " ایمان نیاوردن به خودشان را به بدترین چیز ممکن، یعنی جهنم ولی این در فکر و خیالات غیر بهائیان است یا بقول ادبا یکتشبیه است .
اما در تصریح پیشوای‌بهائیت  (به قبول نشدن اعمال مخالفین و وعده‌ی جهنم به آن‌ها) اگر از جهنم  به معنای مجازی و خلاف ظاهر تأویل کنید پیامبرخوانده‌ی بهائیت، پیروان را از تأویل گفتارش نهی کرده است.(3)حال عجیب است، عبدالبهاء از یک‌سو شعار ترک تعصب دینی سر می‌دهد: «ما برای اين مقصد عزيز (ترک تعصبات) می‌كوشيم... ولی سائرين فقط حرف می‌زنند»(4) در حالی که پدرش اعمال منکرین خود را باطل و آنان را لایق آتش می‌داند! آیا این را نمیتوان تضاد در نگاه پدر و پسر دانست . قابل قبول نیست که پدر نگاهی را داشته باشد و پسر این نگاه را نپذیرد ؟!

پی‌نوشت:
1- ر.ک: جی اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، ترجمه: بشیر الهی، سلیمانی و رحیمی، برزیل: منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل، 1998 م، صص 30-29.
2- حسینعلی نوری، آثار قلم أعلی، کانادا: مؤسسه‌ی معارف بهائی، چاپ سوم، 2002 م، ج 2، لوح 81، صص 475-474.
3- «از جمله وصایای حتمیه و نصایح صریحه‌ی اسم اعظم (حسینعلی نوری) این است که ابواب تأویل را مسدود نمایید و به صریح کتاب، یعنی به معنی لغوی مصطلح قوم، تمسلک جویید»: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 341.
4- عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 99.

 

 

خواندن 393 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی