سوال این روزها : آیا شما رأی می‌دهید؟

چهارشنبه, 29 ارديبهشت 1400 08:37 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

به بهانه برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران

 

 

بهائیت در ایران : بهر حال با ثبت نام کاندیدهای ریاست جمهوری انتخاب سیزدهمین رئیس جمهور ایران اسلامی عملیاتی شد . آنچه مسلم است مردم میدانند که انتخاب ریاست جمهوری از مهمترین تصمیمات آنها در اداره امور کشور است .چرا که با انتخاب رئیس جمهور عملا مردم برای یک دوره مشخص فردی را برای اداره امور کشور تعیین می نمایند .لذا اساسا سوال اینکه آیا در انتخابات شرکت میکنید شاید در مفهوم اشتباه باشد . اما اینکه مشارکت حداکثری مردم در این انتخابات در سطوح مختلف تاثیر گذار بوده ، هست و خواهد بود . ولی نباید فراموش کرد که عملکرد روسای دولتها میتواند در این مشارکت تاثیر مستقیم و غیر مستقیم داشته باشد دوره دوازدهم مشکلات عدیده ای بر مردم تحمیل گردید که این ذهنیت در سطح قابل توجهی از مردم ایجاد شده با توجه به این عملکرد آیا ضرورتی به حضور در انتخابات وجود دارد  .

  حضور مردم در انتخابات همه کشورها نشانه‌ها و مفهوم‌های بسیاری می‌تواند داشته باشد. اگر مشارکت زیاد بود، ممکن است به ذهن چنین تبادر شود که مردم از آن حکومت و نظام یا مسئولین دولتی رضایت کافی دارند ولی در غیر این‌صورت باید علت عم رضایت را مورد بررسی قرار داد.

در انتخابات سال 98 مجلس شورای اسلامی حضور کم رنگی از مردم در انتخابات داشتیم، حتی در بعضی شهرهای مهم کاهش مشارکت در انتخابات به حدی بوده که آمارها نشان از مشارکت حداقلی از واجدین شرایط را دارد. یکی از مسائل مهم واکاوی دلایل عدم حضور حداکثری در این انتخابات است، اساسا علت کاهش مشارکت مردم در این انتخابات چیست؟

فارغ از مباحث کرونایی که ابتدای ورود به کشور این ویروس مصادف شد با ایام انتخابات مجلس دوازدهم که بسیاری از مردم به علت در امان ماندن از این ویروس در این انتخابات شرکت نکردند و می‌تواند دلیلی مهم بر ریزش شرکت در انتخابات باشد، اما مسائل دیگری نیز تاثیرگذار بوده‌اند.

نخستین عامل، مادی است. اموری که به پول و ثروت مربوط می‌شود، وسوسه انگیز است، دزدی، اختلاس، رشوه و... همه این‌ها عامل مهمی هستند که مردم را وادار می‌کند که تحرکی از خود نشان دهند. دزدی و اختلاس‌های موجود در بین تعدادی اندک مسئولین مملکتی و نزدیکان آن‌ها وجود دارد. گرچه تعداد آن‌ها اندک است ولی اگر همین تعداد دزدی و سرقت بیت المال در بین مسئولین اتفاق بیفتد مردم میل و رغبت به آن دولت را از دست می‌دهند. ما در بین مسئولین و خویشاوندان آنان هر چند وقت یکبار مشاهده می‌کنیم که خبری می‌آید از تضییع بیت المال یا اختلاس و دزدی توسط آن‌ها صورت گرفته است. لازم است مراکز نظارتی و جزایی نظارت را بیشتر کرده و با متخلفین با شدت بیشتری برخورد کنند.

دومین عامل، ریا کاری و روحیه منافقانه در بین بعضی مسئولین است. اگر کسی منافقانه برخورد کند و خلوت و جلوت او فرق کند، مردم خواهند فهمید. قبل از زمان رأی گیری از احترام و التزام به قانون اساسی و منافع ایران صحبت شود، ولی در خلوت خود یا پس از رأی گیری خلاف آن عمل شود. مثل فتنه 88 که باوجود اقرار به التزام به قانون اساسی، برخی فتنه بپا کردند.

سومین عامل، عمل نکردن به وعده‌هاست. ابتدا کاندیداها باید شرایط کشور را بسنجند و سپس وعده‌های معقول بدهند که در توانشان است. در تمام انتخابات‌های کشور کاندیداها وعده‌هایی داده‌اند که پس از نشستن بر کرسی آن سِمت به آن عمل نشده است. در دولت یازدهم و دوازدهم بسیار وعده عمل نشده وجود دارد. ثبات اقتصادی، کنترل تورم، رفع رکود، دیپلماسی فعال با همه کشورها، اعتبار به پاسپورت ایرانی، احیاء دریاچه ارومیه، ایجاد سالانه نزدیک به 1 میلیون شغل، و ده‌ها وعده دیگر که پس از گذشت 8 سال از عُمر دولت، یا عملی نشده یا تعداد محدودی از آن‌ها به صورت ناقص انجام شد.

چهارمین عامل، عدم تغییر در سطح کیفی زندگی مردم با آمدن شخص دیگر است. یعنی «کاهش امید به تغییر» بر اساس مشاهده ناکارآمدی‌های اجرایی و نظارتی در دولت‌ها و تغییر نکردن آن با آمدن شخص دیگر باعث دلسرد شدن و نا امیدی مردم از رأی دوباره می‌شود. سخت شدن روز به روز امور روزمره مردم در سایه ناکارآمدی دولت‌ها و مجالس شورای اسلامی، امر به جای آن‌که تبدیل به اراده‌ای معطوف به تغییر شود، خود را در قالب یک انفعال و بی‌توجهی سیاسی در امر مشارکت انتخابات متبلور می‌کند.

نکته پایانی این‌که مردم باید بدانند این ما هستیم که با انتخاب درست می‌توانیم وضع زندگی و رفاه خود را بالا ببریم و انتخاب ماست که افراد لایق و صالح را برتر میدان می‌کند. پس راه رسیدن به زندگی بهتر و خواسته‌های خود در سایه انتخاب دولت‌های صالح است نه کنار کشیدن و یا انتخاب بدون تأمل و مشورت.

 

خواندن 348 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی