يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (حجرات: ۱۳)
ای مردم، همه شما را (نخست) از مرد و زنی بیافریدیم و آنگاه شما را شعبههای بسیار و فِرَق مختلف گردانیدیم تا یکدیگر را بشناسید، بهدرستی که بزرگوارترین شما نزد خدا پرهیزکارترین شماست.
قرآن جنسیت ملاک برتری نبوده و در فرهنگ قرآن، زنان مؤمن همردیف مردان مؤمن یاد شدهاند برای مثال در قرآن در مورد آسیه آمدهاست:
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِلَّذِينَ آمَنُوا امْرَأَتَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِنْدَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِنْ فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (تحریم: ۱۱)
و برای کسانی که ایمان آوردهاند خدا همسر فرعون را مثل آورده آنگاه که گفت: «پروردگارا، نزد خود در بهشت خانهای برایم بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات ده مرا از دست مردم ستمگر برهان» .
۳-۲-پاداش و مکافات یکسان به مؤمنان زن و مرد براساس وظایف:
قرآن بهوضوح اعلام میدارد که ثواب عمل هیچ کدام از بندگان اعم از مرد و زن از بین نمیرود:
اَنّی لااُضیعُ عَمَلَ عامِلٍ منکم مِن ذَکَرٍ اَوْ اُنثی (آلعمران: ۱۹۵)
من (ثواب) عمل هیچ کدام از عمل کنندگان اعم از زن و مرد را ضایع نمیکنم.
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (نحل: ۹۷)
هر کس از زن و مرد کار نیکی بهشرط ایمان به خدا، بهجای آورد، او را در زندگانی خوش و باسعادت، زنده (ابد) میگردانیم و اجری بسیار بهتر از عمل نیکی که کرده به او عطا میکنیم.
۳-3-دعوت عمومی برای اندیشه در آیات الهی:
نوع خطابهای قرآن کریم: «یاایهاالناس» و «یا ایها الذین آمنوا» و… مرد و زن را دربرمیگیرد و در دعوت به ایمان و عمل صالح و پرهیز از عقاید و اعمال ناپسند هر دو را یکسان مجزی و مثاب میداند و هر دو آزادانه میتوانند به درجات عالیهای از قرب پروردگار نائل آیند.
در آیات بسیار دیگری بدون تفاوت قائل شدن نسبتبه مرد و زن میفرمایند:
«لعلکم تعقلون» شاید شما درک کنید.
«أفلا تعقلون» آیا نمیاندیشید.
«أفلا یؤمنون» آیا ایمان نمیآورند.
«کونوا انصار الله» یاوران خدا باشید.
۳-۴-بیعت یکسان:
اسلام با بیعت گرفتن از زن، درحقیقت به او اعلام داشتهاست که یکی از دو رکن ایفا کننده نقش در جامعه است و باید خود را برای انجام وظایف الهی آماده کند:
يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا جَاءَكَ الْمُؤْمِنَاتُ يُبَايِعْنَكَ… (ممتحنه: ۱۲)
ای پیامبر هنگامیکه زنان مؤمن برای بیعت نزد تو آمدند… .
نمونهای دیگر در واقعه غدیر است که پیامبر بعد از ایراد خطبه دستور دادند زنان نیز همردیف مردان (اما به روشی متفاوت) با امیرالمؤمنین علیهالسلام بیعت کنند و به ایشان تبریک و تهنیت بگویند. مشخص است که در اسلام زنان مانند مردان جزء جامعه انسانی شمردهشده و بر خلاف ادیانی که برای زن حقوق سیاسی، اجتماعی و مذهبی قائل نبودند به آنان اصالت انسانی دادهاست.
اینها دلایل درستی آن سخن است که ملاک ارزشمندی در فرهنگ دین امر دیگری است.
در دین مبین اسلام، مسئله اساسی عدالت است نه تساوی حقوق. تساوی در برخی موارد بهمعنای بیعدالتی است حالآنکه در آئین بهائی مسئله اساسی تساوی حقوق است بنابراین مقایسه حقوق زنان در آئین بهائی با حقوق زنان در اسلام درست نیست.
«حقوق» ریشه در «وظایف» و «وظایف» ریشه در «تواناییهای فردی» دارند. با چنین بینشی، «تساوی حقوق رجال و نساء »یک موضوع غیرمنطقی است و ما بهعنوان مسلمان ابائی نداریم که بگوییم در اسلام حقوق زنان و مردان با هم برابر نیست.
۴-نتیجهگیری
بحث تساوی میان زنان و مردان در خلاف آفرینش انسانها و برخلاف علم و عقل است معمولاً حقوق ریشه در وظایف دارد و با انجام وظایف براثر تواناییهای فردی حقوق در نظر گرفته میشود. آئین بهائی بر خلاف بسیاری از ادیان و مکاتب اعتقاد به تساوی زنان و مردان دارد، اما چون این باور خلاف فطرت است، پیشوایان بهائی علیرغم ادعای تساوی زنان و مردان در بسیاری از نوشتهها و گفتارهای خود این ادعا را نقض کردهاند. اسلام اعتقادی به تساوی زن و مرد ندارد بلکه عدالت را محور قرار میدهد.
منابع:
۱-قرآن کریم.
۲-انوار هدایت، صفحهای ۷۷۷.
۳-اشراق خاوری، الف، گنجینه حدود و احکام، ص ۱۲۹.
۴-بهاءالله، اقدس.
۵-ریاض قدیمی، گلزار تعالیم بهائی.
۶-عبدالبها، خطابات حضرت، در سفر آمریکا و کانادا، ج ۲، طبع مصر.
۷-عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام-، مؤسسه مطبوعات امری، ۱۲۸ بدیع، نشر سوم.
۸-عبدالحمید اشراق خاوری مائده آسمانی، مؤسسه مطبوعات امری، ۱۲۹ بدیع.
۹-منتخبانی از مکاتیب حضرت عبدالبهاء، ج ۱.
۱۰- Directives from the Guardian, p: 217