×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

نظر علامه سید محمد حسین طهرانی پیرامون شیخ احمد احسائی

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

نظر علامه سید محمد حسین طهرانی پیرامون شیخ احمد احسائی

میرزا محمد تنکابنی رابطه با جایگاه شیخ احمد احسائی میان حکماء چنین می نویسد: «شیخ احمد جمع میان قواعد شرع و حکمت نمود و معقول را به اعتقاد خود با منقول مطابق ساخت.

به گزارش فرقه نیوز، علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی از بزرگان فلسفه و عرفان در دوره معاصر است. وی فلسفه و عرفان را در قم نزد علامه طباطبائی و در نجف نزد بزرگانی همچون: شیخ عباس قوچانی (وصی آقای سید علی قاضی طباطبائی) سید هاشم حداد (از شاگردان آقای قاضی طباطبائی) ، سید جمال الدین گلپایگانی و شیخ محمد جواد انصاری فرا گرفت.

ایشان در کتاب «امام‌شناسی»‌ پیرامون آشنایی شیخ احمد احسائی با فلسفه و حکمت اسلام چنین می‌نویسد: «شیخ احمد احسایی فلسفه نخوانده بود و به علوم عقلیه آشنایی نداشت و خواست از حکمت متعالیه و عرفان اسلام مطلع شود. خود به خود بدون استاد به مطالعه پرداخت و نه عرفان را مس کرد و نه حکمت را لمس نمود و خود برای خود، خود را مجتهد در این فن دانست و پایه گذار عقایدی شد و به بزرگان از حکمای اسلام همچون محیی الدین عربی و حتی به بعضی از کسانی که مقام جامعیت در تفسیر و حدیث نیز داشتند، همچون ملا محسن فیض کاشانی در کتب خود ناسزا گفت و نسبت های ناروا داد. محیی الدین عربی را ممیت الدین و فتوحات وی را حتوفات گفت و او را کافر و ملحد گفت و عبارات او را مزخرفات شمرد و فیض را اهل نمی و ضلالت دانست و به جای ملا محسن به او لقب ملا مسیء داد و آنان را مخالف طریقه ی اهل بیت و اهل عصمت پنداشت و خود را اهل کشف و شهود و معاینه و موافق طریقه ی اهل بیت و عصمت انگاشت و در این نسبتهای غیر صحیحه ، به مطالبی اشاره می کند که هر شخص معقول خوانده و وارد در علوم الهی می فهمد که او مطلب را نفهمیده و دریافت نکرده است». [1]

میرزا محمد تنکابنی نیز در همین رابطه و جایگاه شیخ احمد احسائی میان حکماء چنین می نویسد: «شیخ احمد جمع میان قواعد شرع و حکمت نمود و معقول را به اعتقاد خود با منقول مطابق ساخت، لهذا محلّ طعن و تکفیر شد، چه در اکثر قواعد معقول، تطبیق آن با ظواهر شرعیه امکان ندارد. الحاصل شیخ احمد سر آمد اهل زمان شد و مسلّم کل بود و لیکن در نزد حکماء وقعی نداشته و ایشان چندان معتقد به فضیلت و معقول دانی شیخ نبودند و نیستند. و از آخوند ملا علی [نوری] سؤال کردند که فضیلت شیخ چگونه است؟ گفت: عامی صافی ضمیری است.» [2]

پی نوشت :

1.(امام شناسی 5: 183- 184)

2.(قصص العلماء: 49)

 

 

خواندن 938 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی