ازدواج با اهداف تشکیلاتی + عکس
بهائیت در ایران : ازدواجهای تشکیلاتی در بین فرق ضاله و گروهکهای ضد انقلاب امری است که با هدف پشبرد اهداف سازمانی صورت میگیرد. بعد از پیروزی انقلاب این ازدواجها در اکثر گروهکها به اصطلاح سیاسی شدت گرفت . گروهک فرقه منافقین پیشتاز ترین جریان در این رابطه بشمار می رفت . اما سایر گروهکها و فرق نیز به این فساد اخلاق پنهان روی آوردند . گرچه گروهکها و تمامی جریاناتی که از ایزار ازدواج جهت پیشبرد اهداف تشکیلاتی استفاده میکنند هیچگاه به این ازدواجها نگاه ایجاد یک خانواده و استمرار یک زندگی موفق را نداشته اند ، کما اینکه فرقه منافقین در انقلاب به اصطلاح ایدئولوژیک خود تمامی قید و بند های زناشوئی را به هم زد . ازدواجهای تشکیلاتی امری مرسوم در بین گروهکها و طیفهای مختلف ضد انقلاب بوده است. جوانانی که فریب شعارهای پوچ و توخالی و وعده و وعیدهای دروغین سرکردگان این گروهکها را خورده و جذب آنان شدهاند، پس از ورود به تشکیلات متوجه این موضوع میشوند که این گروهکها توسط عدهای منفعتطلب و سوء استفادهگر اداره میشود که نه تنها دلشان برای مردم این سرزمین نمیسوزد بلکه از به اصطلاح مبارزهشان با نظام اسلامی و مردم ایران تنها دنبال پر کردن جیب خود و پرداختن به عیش و نوشها و شهوترانیهایشان در اروپا و آمریکا هستند. لذا آنها نیز به تکاپو میافتند هر چه زودتر خود را از حالت ابزار بودن در دستان سران خارج کرده و به نوعی به جمع دستوردهندگان درآیند. معمولاً یکی از روشهایی که در فرق ضاله و گروهکهای ضد انقلاب جهت رشد سازمانی مورد استفاده قرار میگیرد، ازدواج تشکیلاتی با یکی از فرزندان سران فرقه یا گروهک بوده که به عنوان راهکاری سریع و میانبری در دسترس استفاده میشود. به نمونه هائی از این ازدواجها در گروهگها و فرق نگاه کنید :
* ازدواج «مریم قجر عضدانلو» با «مسعود رجوی» از سرکردگان گروهک تروریستی منافقین اشاره کرد. مریم قجر همسر مهدی ابریشمچی بود ولی به دلیل ظاهری انقلاب ایدئولوژیک اما در واقع با هدف رشد تشکیلاتی و اعمال قدرت بر فریبخوردگان مسعود در این فرقه تروریستی از ابریشمچی جدا شد و بدون رعایت مسائل شرعی (نگهداشتن عده پس از طلاق) با مسعود ازدواج کرد. از آن پس «مریم قجر عضدانلو ابریشمچی رجوی» به نفر دوم منافقین بدل گشته و هنوز که هنوز است نان آن ازدواج حرام، غیر شرعی و تشکیلاتی را در اروپا میخورد.
*نمونه دیگر در هفتههای اخیر ازدواج تشکیلاتی «سیامند بامرواتی» با «هانا وریا» دختر «قادر وریا» عضو دفتر سیاسی گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان شاخه خالد عزیزی است. سیامند برای آنکه پلههای ترقی را سریعتر طی کند با فریب دادن هانا وی را به عقد خود درآورده و در آیندهای نه چندان دور باید شاهد رشد وی در این گروهک تروریستی باشیم. وی نیز قصد دارد مانند «کریم پرویزی» و «فؤاد خاکیبیگی» که پیش از وی از طریق ازدواج با دختران اعضای رهبری گروهک به سرعت پیشرفت کرده بودند به صورت جهشی پلههای ترقی را در سازمان طی کند.
سیامند بامرواتی و هانا وریا
هانا از نظر فساد اخلاقی در حزب شهره عام و خاص است و نفرات زیادی به امید پیشرفت و برخورداری از رانت وابستگی به مسئولین حزبی از دوستی چند ماهه تا مرز ازدواج با این دختر رفتند اما پشت صحنه به قدری خراب بود که به فضاحتش نمیارزید؛ اما سیامند به جهت حب قدرت و ثروت تمام آبروریزیها را به جان خریده تا به هر نحو ممکن در تشکیلات رشد کرده و در بین اعضای رهبری جای بگیرد.
*اما آخرین نمونه از ازدواجهای تشکیلاتی که در هفتههای گذشته شاهد آن بودیم مربوط به اعضای فرقه ضاله بهائیت است. در همین راستا «فرید.ص» از عناصر بهایی ساکن کرج با «ت.طائفی» ازدواج نموده است. «ت.طائفی» دختر «روحالله طائفی و فریبا کمالآبادی» از سران و رهبران فرقه ضاله بهاییت در ایران است. «فرید» با هدف رشد در تشکیلات و فرقه اقدام به فریب دادن طائفی و دخترش کرده است. «ت.طائفی» در انگلیس مشغول تحصیل است و البته به ایران نیز رفتوآمد دارد و خواهر دیگرش «الحان» نیز ساکن انگلستان است. این بدین معنی است که «فرید» میانبر خوبی را جهت پیشرفت در بین بهائیان پیدا کرده است چراکه وی از این طریق میتواند به انگلیس رفته و ضمن تحصیل به اربابان خودشان در دستگاههای جاسوسی و امنیتی هم نزدیک شده و فرامین و دستورات جدید و آخرین مأموریتها را دریافت کند و با کمک آنها به جمع رهبران فرقه در ایران اضافه گردد.
یکی دیگر از اهداف وی را میتوان نزدیک شدن وی به مراکز ثروت بهاییان دانست، چرا که وی با این ازدواج تشکیلاتی دیگر به محرم رهبران بهاییت تبدیل شده و میتوانند او را در محمولههای قاچاق خود بازی داده و بیگمان از درآمدهای نامشروع آنها چیزی هم عاید وی خواهد شد.
ت.طائفی و فرید.ص
ازدواج تشکیلاتی اما در بین فرقه ضاله و اسرائیلی بهاییت امری مسبوق به سابقه است. ازدواج «بابک.م» با «ل.خانجانی» دختر «علاءالدین خانجانی» اشاره کرد. علاءالدین پسر «جمالالدین خانجانی» یکی از هفت تن اعضای رهبران بهائیان ایران است، که پس از حبسِ جمال، مدیریت شبه نظامیان بهائیت را نیز بر عهده داشت تا جایی که در فتنه سال ۸۸ ردپای وی و میلیشیای تحت امرش به خوبی قابل مشاهده بود. در واقع بابک، نوه یکی از رهبران فرقه را به عقد خود درآورده است. بابک با هدف پیشرفت در تشکیلات و رسیدن به ثروت هنگفت به خانواده خانجانی نزدیک شده است. وی به قدری مورد اعتماد سران این فرقه اسرائیلی قرار گرفته است که علاوه بر آنکه علاءالدین را در مدیریت شبه نظامیان بهایی کمک میکند، بلکه در ماجرای قاچاق عینک نیز وی به عنوان یکی از سرکردگان باند قاچاق توسط نهادهای مسئول شناسایی و به دست قانون سپرده شده است. دختر علاءالدین خانجانی به اتفاق همسرش بابک، برادرش فؤاد، لقا از بستگان بابک و همچنین پيام فنائيان در اغتشاشات روز عاشورای سال ۸۸ شرکت داشتند.
ل.خانجانی و بابک.م
به خوبی قابل مشاهده است که در تشکیلاتهای تمامی فرق ضاله، گروهکهای تروریستی و طیفهای دیگر ضد انقلاب چیزی به غیر از باندبازی عدهای خاص که تنها به دنبال منفعتهای شخصی و عیاشی خود هستند چیز دیگری نمیتوان یافت و علیرغم آنچه از سوی بوقهای تبلیغاتیشان جهت فریب افکار عمومی مبنی بر داشتن هواداران بیشمار! منتشر میشود، به غیر از اقوام و بستگان سرکردگان این گروهکها کس دیگری به حلقههای اصلی و سودبرندگان راه نمییابد و باقی افراد مستقیم و غیر مستقیم درحال خدمات رایگان به سران و بستگان آنها هستند.