×

هشدار

JUser: :_بارگذاری :نمی توان کاربر را با این شناسه بارگذاری کرد: 667

شیخیه و اعتقاد به معاد روحانی

یکشنبه, 17 آبان 1394 23:36 نوشته شده توسط  اندازه قلم کاهش اندازه قلم کاهش اندازه قلم افزایش اندازه قلم افزایش اندازه قلم

شیخیه و اعتقاد به معاد روحانی

بهائیت در ایران : کوتاه و خواندنی :

اعتقاد امامیه در خصوص معاد جسمانی آن است که همین بدنی که مرکب از عناصر مادی است، در آخرت محشور می‌شود و پاداش و عذاب به آن تعلق می‌گیرد. اما شیخ احمد احسایی گرچه در ظاهر، اصل معاد جسمانی را، که در قرآن و روایات بر آن تأکید شده است، می‌پذیرد، اما به‌گونه‌ای سخن می‌گوید که گویا تنها معاد روحانی را قبول دارد و معاد جسمانی را قبول ندارد.[۱]

وی مدعی شد که آدمی دارای دو جسم است؛ جسم اول، همین بدن دنیوی و ظاهری است که در قبر، تجزیه می‌شود و به طبیعت بازمی‌گردد و این جسم، دربردارندهٔ حقیقت انسانی نیست؛ چون با کاهش و افزایش آن، نامهٔ اعمالش، کاهش و افزایش پیدا نمی‌کند؛ یعنی این‌گونه نیست که با لاغر شدنِ شخص، مقداری از گناهان وی هم کاهش پیدا کند.[۲] جسم دوم، جسمی است که از عناصرِ مثالی و لطیفِ زمین هورقلیا تشکیل شده است و همین جسم، در قیامت محشور خواهد شد و فناپذیر نخواهد بود.[۳] او قائل است، جسمِ دوم قبل از مرگ، در دلِ جسمِ اول نهفته است و پس از زوال جسمِ اول در خاک، در قبر بر جای می‌ماند اما به سبب لطافتش دیده نمی‌شود.[۴]

وی معتقد است، جسمی که حاملِ روح در عالم برزخ و صورت دهندهٔ آثار و قوای روح در حیات برزخی است، همین جسمِ دوم است.[۵] در لغت‌نامهٔ دهخدا، در توضیح واژهٔ هورقلیا آمده است: این کلمه، از کلمه عبری «هبل قرنیم» گرفته شده است که «هبل» به معنی هوای گرم، بخار و تنفس و «قرنیم» به معنی درخشش و شعاع است، که روی‌هم، به معنی «تشعشع بخار» است. عده‌ای به نقل از ملا هادی سبزواری گفته‌اند: «عالم هور قلیا، یکی از مخلوقات خداوند بوده که اجمالاً همان عالم مثال است و چون آن عالم، فوق این اقالیم سبعه است، اقلیم ثامن نام نهاده شده است.»[۶]

همین اعتقاد احسایی در خصوص معاد جسمانی سبب شد تا اولین بار، مرحوم محمد تقی برغانی، تکفیرش نماید و در پی آن، بعض اکابر و بزرگان شیعه در نجف و کربلا و قم نیز وی را تکفیر کنند. شیخ احمد مدعی است، این اعتقادش در خصوص معاد جسمانی، مطابق با اعتقاد جمیع مسلمانان و بر طبق فرمایش ائمه اطهار می‌باشد.[۷] حال آنکه باید گفت که او به خطا رفته است؛ چرا که در نظر سایر علمای شیعه، انسان با همین بدن مادی، محشور خواهد شد.

پی‌نوشت:

[۱]. علی اکبر باقری، نقد و بررسی آرای کلامی شیخیهٔ کرمان، ص ۱۱۶، انتشارات مؤسسهٔ آموزشی و پژوهشی امام خمینی رحمة الله علیه، قم، ۱۳۹۲.
[
۲]. احمد بن زین الدین احسائی، شرح العرشیة، ج ۲، ص ۱۸۹.
[
۳]. احمد بن زین الدین احسائی، مجموعة الرسائل الحکمیة، ص ۳۰۸-۳۰۹.
[
۴]. احمد بن زین الدین احسائی، شرح زیارت جامعهٔ کبیره، ج ۴، ص ۲۵-۲۸
[
۵]. همان، ص ۲۹-۳۰
[
۶]. لغت‌نامهٔ دهخدا؛ به نقل از: روزبهانی، در جستجوی حقیقت، ص ۳۷، انتشارات مرکز مدیریت حوزه علمیهٔ قم، قم، ۱۳۸۸.
[
۷]. احمد بن زین الدین احسائی، شرح زیارت جامعهٔ کبیره، ج ۴، ص ۳۶۵.

منبع : پایگاه جامع فرق و ادیان و مذاهب

خواندن 759 دفعه
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

معرفی رهبران بهائیت

  • زرین تاج قزوینی

     

    زرین تاج قزوینی (فاطمه یا ام السلمه) مشهور به طاهره قُرهالعَین یا طاهره بَرَغانی (زاده 1228 قمری برابر با 1823 میلادی در قزوین - درگذشته 1268 قمری برابر با 1850 میلادی).

     

    ادامه مطلب...
  • شوقي افندي

    شوقي افندي ملقب به شوقي رباني (1314-1377/1336ش) فرزند ارشد دختر عبدالبهاء بود که بنا به وصيت وي، در رساله اي موسوم به الواح و وصايا به جانشيني وي منصوب شده بود.

    ادامه مطلب...
  • علی محمد باب

    علی محمد باب شیرازی، موسس بابیت است. او شاگرد سید کاظم رشتی بود که با بهره گیری از افکار شیخیه، ادعای بابیت، امامت، خدایی و … کرد و در آخر توبه نامه نوشت و خود را هیچ دانست.

    ادامه مطلب...
  • سید کاظم رشتی

    سيد كاظم رشتي بن سيد قاسم بن سيدحبيب از سادات حسيني مدينه ، زبده ترين شاگرد شيخ احمد احسائي بود که پس از مرگ شيخ رهبري  شيخيه را برعهده گرفت.

    ادامه مطلب...
  • عباس افندی (عبدالبهاء)

    عباس افندي (1260-1340) ملقب به عبدالبهاء، پسر ارشد ميرزا حسينعلي است و نزد بهائيان جانشين وي محسوب مي گردد.

    ادامه مطلب...

مبارزان با بهائیت

cache/resized/ccaca808332350bd352314a8e6bdb7dd.jpg
یکی از حوادث مهم زندگی آیت الله بروجردی تقارن سال
cache/resized/a2c88199bdee2998adc4f97d46fdb662.jpg
ملا محمد سعید بارفروشی معروف به سعید العلما یکی